.
اطلاعات کاربری
درباره ما
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

به یکی از مهم ترین آموزش های عکاسی سایت لنزک خوش آمدید. آیا تا کنون برایتان این سوال پیش آمده که نحوه یا طرز کار اصلی دوربین عکاسی چیست؟ پس پردازش یا ویرایش عکس چیست؟ در این مقاله پاسخ را خواهید یافت. عکاسی یک فرایند دو بخشی است. ۱- ثبت نور توسط دوربین و ۲- شکل دادن به آن نور ثبت شده یا کامل کردن عکس در کامپیوتر. در این آموزش شما را با مُد های نوردهی مختلف دوربین عکاسی و روند ثبت عکس آشنا می کنیم. در مورد هیستوگرام و تنظیم رنگ عکس ها صحبت می کنیم. تنظیمات تراز سفیدی را آموزش داده و تنظیم تُن ها در پس پردازش با اسلایدر های نرم افزاری مثل Adobe Camera Raw را بررسی خواهیم کرد. از تنظیم سه راس مثلث نوردهی: دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو با مد های عکاسی شروع کرده و در مرحله ادیت عکس یا پس پردازش روی فایل RAW کار و آن را تکمیل می کنیم. مطالعه این آموزش عکاسی را به شما عزیزان توصیه می کنیم و امیدواریم چه مبتدی و چه حرفه ای هستید نکات تازه ای بیاموزید.

 

بسیاری از مردم فکر می کنند که عکاسی در داخل دوربین صورت می گیرد، اما این تمام واقعیت نیست. عکاسی یک فرآیند دو بخشی است که شامل ۱) ثبت نور از یک صحنه، و ۲) شکل دادن به آن نور ثبت شده مطابق با آنچه ذهن شما در هنگام گرفتن تصویر دیده، می باشد. فرآیند ثبت در داخل دوربین اتفاق می افتد، اما بخش شکل دادن به تصویر در کامپیوتر شما صورت می گیرد.

 

 

 

روند ثبت عکس – نحوه یا طرز کار اصلی دوربین عکاسی

ما به دوربین برای کارهایی که واقعا انجام نمی دهد، اعتبار می دهیم. اشتباه برداشت نکنید، ثبت تمام نور در یک صحنه عمل فوق العاده ای است. پیگیری رد میلیون ها نقطه نور یک مسئولیت بسیار مهم و تخصصی است. با این حال، دوربین یک ابزار چندان هنری نیست، بلکه یک دستگاه ثبت با یک هدف واحد – ثبت دقیق نور از سطح اشیاء صحنه – است. اگرچه این هدف می تواند با چالش های نورپردازی پیچیده شود، اما دوربین هنوز هم فقط یک جعبه با یک چشم شیشه ای گرد و تنها یک عملکرد است: ثبت نور.

 

هنگامی که نور یک صحنه وارد لنز دوربین می شود، بر روی سطح سنسور تصویر دوربین پخش می شود، که یک مدار الکتریکی به اندازه تمبر پستی و حاوی میلیون ها گیرنده نور جداگانه است. هر گیرنده قدرت نوری که به آن برخورد می کند را با مقیاسی به نام «لومن» اندازه گیری می کند. هر گیرنده بر روی این سنسور مقدار نور دریافتی خود را به صورت یک پیکسل رنگی ثبت می کند.

 

 

 

 

پردازنده تصویر دوربین رنگ و شدت نوری که به هر گیرنده برخورد می کند را می خواند و هر تصویر را بر اساس آن مقادیر اولیه ترسیم کرده، و یک رونوشت مناسب از صحنه اصلی ایجاد می کند. هنگامی که این بیت مپ پیکسل ها از فاصله دور مشاهده می شود، چشم ترکیب آن را به صورت یک تصویر دیجیتالی می بیند.

 

جادوی واقعی بعد از ذخیره سازی نور بر روی کارت حافظه اتفاق می افتد. تصویری که در ابتدا وقتی فایل را باز می کنید ظاهر می شود، تلاش اولیه پردازنده تصویر برای تفسیر داده های ثبت شده توسط پردازنده تصویر دوربین است. اکثر اوقات، تفسیر اولیه تصویر (JPEG) از این داده ها، ثبت قابل قبولی از صحنه اصلی است، هرچند همیشه اینطور نیست.

 

پیش تنظیمات: مُد های نوردهی یا حالات عکاسی دوربین

دوربین شما چند برنامه پیش تنظیمات (preset) دارد که سه مورد را در دوربین تنظیم می کنند که بر نوردهی تاثیر می گذارند: دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (سه راس مثلث نوردهی).

 

 

این سه کنترل اصلی، نوردهی شما را تعیین می کنند: سرعت شاتر، دیافراگم، و ایزو (سه راس مثلث نوردهی). پیش تنظیمات یا مُد های نوردهی دوربین (A، S، P و M) به شما اجازه می دهند تا عمق میدان و/یا سرعت ثبت نور توسط دوربین را تعیین کنید.

 

مُد A یا Av (اولویت دیافراگم) به شما اجازه می دهد تا اندازه گشایش لنز یا دیافراگم (f-stop) را تنظیم کنید، در حالی که دوربین به طور خودکار سرعت شاتر را تنظیم می کند. مُد S یا Tv (اولویت شاتر) به شما اجازه می دهد تا طول مدت گشایش لنز (سرعت شاتر) را تنظیم کنید، در حالی که دوربین اندازه گشایش لنز را تنظیم می کند. حرف P (مُد برنامه) به شما اجازه می دهد تا بهترین ترکیب دیافراگم و سرعت شاتر را تعیین کنید، در حالی که دوربین شما تعادل صحیح نور برای نوردهی را حفظ می کند. حرف M (مُد نوردهی دستی) کنترل کامل بر تمام تنظیمات را به شما می دهد، اما تعادل نوردهی کلی باید برقرار شود.

 

تنظیمات ایزو یا ISO (سازمان استانداردهای بین المللی) متغیر دوربین شما حساسیت سنسور تصویر دوربین نسبت به نور را تعیین کرده، و به شما اجازه می دهد تا صحنه ها را در نور کم یا روشن ثبت کنید؛ هرچه عدد آن بالاتر باشد، گیرنده نور حساس تر می شود، و به شما اجازه می دهد تا تصاویر را در سطح نور کمتری ثبت کنید.

 

هیستوگرام

دوربین شما یک گراف یا نمودار کوچک دارد که تقریبا نشان می دهد که دوربین برای ثبت درست نور در صحنه فعلی، چقدر خوب تنظیم شده است.

 

این نمودار طیف نوری که از میان لنز وارد می شود را نشان می دهد و توزیع نور فعلی که تحت تنظیمات نوردهی فعلی ثبت شده است را تخمین می زند. شما با تنظیم سه مورد ذکر شده در بالا، می توانید این محدوده نور را تغییر داده و تا حدودی توزیع کنید تا محدوده کامل نور را به بهترین شکل ثبت کنید.

 

لنزک: ما در مقاله «آموزش خواندن و تفسیر هیستوگرام در عکاسی دیجیتال» شما عزیزان را با نمودار هیستوگرام (Histogram) به طور کامل آشنا کرده و خواندن یا تفسیر هیستوگرام را با ذکر انواع مثال آموزش داده ایم.

 

تراز رنگ نور

سایه رنگ یا ته رنگ (color cast) هر صحنه تحت تاثیر دمای نوری که آن صحنه را روشن می کند، قرار دارد. هنگامی که صحنه در فضای باز ثبت می شود، موقعیت خورشید در آسمان و تاثیر پوشش ابر، رنگ نور را تغییر می دهد. دوربین شما حداقل دو راه برای جبران تفاوت دمای رنگ ارائه می دهد (تراز سفیدی خودکار و تراز رنگ از پیش تنظیم شده).

 

 

تراز سفیدی خودکار

سنسور تراز سفیدی خودکار (AWB) در دوربین شما به دنبال هر گونه رنگ سفید غالب یا سوژه خنثی در صحنه می گردد و با تلاش برای خنثی کردن آن المان، تراز رنگ کلی صحنه را تغییر می دهد. اما یک فرضیه در مورد AWB وجود دارد که شما می خواهید نورپردازی فعلی از لحاظ رنگ کاملا خنثی باشد.

 

هر ابری که در معرض نور خورشید قرار داشته باشد، کمی بر خنثی بودن نورپردازی ۶۵۰۰˚ (نور خورشید طبیعی) تاثیر خواهد گذاشت. AWB این تغییر جزئی را در نظر نمی گیرد. اغلب اوقات، این ایده خوبی است. با این حال، برای نورپردازی دقیق در صبح زود یا اواخر بعد از ظهر (ساعت طلایی)، AWB آن رنگ های گرم را خنثی کرده و آن حالت «گرم» را کاملا از بین می برد.

 

 

 

تنظیمات تراز سفیدی از پیش تعیین شده

دوربین شما چندین پیش تنظیمات یا پریست (preset) برای جبران هر گونه ته رنگ ناشی از شرایط نورپردازی خاص دارد. این تنظیمات در قسمت «Settings» هر دوربین دیجیتال نمایش داده می شوند، یا ممکن است ترتیب یا حروف آنها کمی متفاوت باشد. Daylight دوربین را برای ثبت صحنه ها تحت نورپردازی معمول در فضای باز در وسط روز تنظیم می کند. Cloudy/Overcast رنگ ها را به سمت نارنجی تغییر می دهد تا ته رنگ آبی ناشی از فیلتر شدن نور از میان پوشش ابر جزئی را جبران کند.

 

Shade یک تغییر نارنجی قوی تر برای جبران آسمان کاملا ابری (طوفانی) ارائه می دهد. Flash یک نورپردازی با دمای رنگ بسیار مشابه با Daylight ارائه می دهد و برای آماده سازی سنسور تصویر برای نور روز مصنوعی یا دستگاه های فلاش نوع «Speed light» در نظر گرفته شده است.

 

Tungsten/Incandescent رنگ ها را به سمت انتهای آبی طیف رنگ تغییر می دهد تا تغییر رنگ گرم تر چراغ های رشته ای را جبران کند. Fluorescent سعی می کند ته رنگ سبز چراغ های فلورسنت گازی را جبران کند.

 

Kelvin/Custom کاربر را قادر می سازد تا یک تنظیمات تراز رنگ سفارشی ایجاد کند، که در اصل به دوربین آموزش می دهد که رنگ خاکستری «خنثی» چطور به نظر می رسد. تمام این پیش تنظیمات سعی دارند شرایط روشنایی غیر خنثی را اصلاح کنند.

 

لنزک: برای کسب آموزش بیشتر درباره تنظیمات تراز سفیدی (white balance) که در بالا مطرح شد، مقاله «آموزش عکاسی خلاقانه با تنظیمات تراز سفیدی» را مطالعه نمایید. و برای مطالعه یک آموزش تراز سفیدی جامع به مطلب «آموزش کامل تراز سفیدی در دوربین و با فتوشاپ» سر بزنید.

 

روند شکل دادن یا تکمیل عکس

در حالی که دوربین محدوده کامل نور بازتاب شده در یک صحنه را ثبت می کند، هیچ راهی برای فهمیدن بهترین منحنی تُن ها یا tonal curve برای اعمال بر روی هر تصویر ندارد. بسیاری از اوقات برای تفسیر بهتر نور ثبت شده در صحنه، پنج محدوده تُن ها (هایلایت، یک چهارم، وسط، سه چهارم، و سایه) باید تغییر شکل داده شوند – تصویر آخر را مشاهده نمایید. این فرآیند ترسیم تُن ها، جادوی شکل دادن به نور (همچون یک مجسمه ساز) به صورت یک تصویر معنادار و قابل توجه است.

 

 

 
 

این دوست کوچک در مقابل من نشست و مرا شگفت زده کرد. من وقت نداشتم که برای بهینه کردن شرایط نورپردازی با کنترل ها ور بروم. اولین کلیک من توجه او را جلب کرد و با دومین کلیک این قیافه را به خود گرفت. خوشبختانه، من تصاویرم را هم زمان با هر دو فرمت jpg و RAW می گیرم. این کار به من اجازه داد تا تُن ها را در پس پردازش تنظیم کنم و چیزی را که آن روز صبح واقعا دیدم به شما نشان دهم.

من هنگام صحبت در مورد ادیت یا ویرایش تصویر از واژه «شکل دادن» در مجسمه سازی استفاده می کنم، چون این واژه تنظیم تُن ها در یک تصویر دیجیتال را به بهترین شکل توصیف می کند.

 

این روند شکل دادن یا مرحله نهایی، به وضوح تُن ها و رنگ ها در یک عکس دیجیتال می انجامد؛ و باعث می شود شکل نهایی تصویر مانند آنچه که ذهن انسان در صحنه اصلی می بیند، به نظر برسد. اگرچه جنبه تراز کردن رنگ در این فرآیند کمی واضح تر است، اما بازیابی تُن ها در واقع برای ارائه نهایی مهم تر می باشد.

 

دوربین دیجیتال نه می تواند تمام پویایی طیف قابل مشاهده در یک روز آفتابی را ثبت کند، و نه می تواند بهترین تعادل آن تُن ها را مشخص کند. سنسور تصویر دوربین تنها تمام نور ممکن را ثبت کرده و داده ها را برای مرتب سازی به پردازنده تصویر دوربین ارائه می دهد. تحت نورپردازی کاملا متعادل، این کار خوب جواب می دهد، اما گاهی جزئیات در سایه ها پنهان می شوند و در هایلایت ها (قسمت های روشن) از دست می روند، که به کمک عکاس یا شخص ادیتور (ویرایشگر) برای متعادل کردن تُن ها نیاز دار

 

 

اینجاست که تک تک نواحی تُن ها (tone-zones) وارد بازی شده، و اسلایدرهای موجود در نرم افزارهای پردازش RAWیا فایل خام (Camera Raw، Lightroom، On1 Camera Raw، Exposure X4) بسیار ارزشمند می شوند. کنتراست داخلی هر تصویر (سفیدی ها، هایلایت ها، تُن های میانی، سایه ها، سیاهی ها) را می توان به یک روش بسیار غیر خطی (بدون هیچ ترتیب خاصی) تنظیم کرد تا جزئیاتی که در غیر این صورت پنهان باقی می مانند، آشکار شوند.

 

لنزک: ما در مقاله های «آموزش تنظیمات پایه در Adobe Camera Raw برای مبتدیان» و «آموزش ویرایش عکس های منظره با استفاده از Adobe Camera Raw و Photoshop» تک تک اسلایدر های Camera Raw که در تصویر فوق مشاهده می نمایید را توضیح و کار با آن ها را آموزش داده ایم.

 

نتیجه گیری

یک عکس کامل نمی شود، تا وقتی که هم رنگ و هم تُن ها برای به دست آوردن حداکثر تاثیر، مطابق با احساس صحنه اصلی به درستی تنظیم شوند. تنها آن موقع تصویر شما برای دیده شدن آماده است. خودتان را برای جای آشکار کردن ماهیت بالقوه هر تصویری که می گیرید، به چالش بکشید. این کار ارزش تلاش بیشتر را دارد.

 

 

منبع :asmaneshab.com



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 259
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

عکاسان جدید – و حتی کسانی که کمی تجربه دارند – اغلب با استفاده از مُد نوردهی دستی (Manual یا M) در دوربین های دیجیتال خود راحت نیستند. مانند استفاده از یک گوشی هوشمند برای ثبت خاطراتتان، راحت تر است که فقط دوربین DSLR را به سمت صحنه مورد نظر گرفته و عکس بگیرید و اجازه دهید دوربین جزئیات مربوط به نوردهی را مشخص کند. پتانسیل خلاقانه ای که عکاسی در مُد دستی بر روی دوربین دیجیتال شما به همراه دارد، مهارت های عکاسی شما (و کیفیت تصاویرتان) را بهبود خواهد بخشید. نکات این آموزش عکاسی به شما کمک می کنند کنترل کامل دوربین تان را به دست بگیرید و با تنظیم دستی دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (سه رکن اصلی مثلث نوردهی)، به نوردهی دلخواه خود برسید.

 

در دست داشتن کنترل کامل دوربین واقعا خیلی سخت نیست. مانند هر چیز خلاقانه دیگری که می خواهید یاد بگیرید، هرچه بیشتر تمرین کنید، در آن کار بهتر می شوید، آن کار راحت تر می شود، و بیشتر از آن لذت می برید.

 

 

 

 

امروزه دوربین های مدرن با هوش مصنوعی یا AI پیشرفته و انواع گزینه های مختلف موجود می باشند. من خوش شانس بودم که با دوربینی شروع به کار کردم که هیچ کدام از اینها را نداشت. من با Nikkormat FTN قدیمی دوست داشتنی ام، یک دوربین نیکون که اکنون ۵۳ ساله است و هنوز هم خوب کار می کند، شروع کردم. هیچ چیز خودکاری در این دوربین وجود ندارد. من مجبور بودم یاد بگیرم که برای به دست آوردن عکس هایی با نوردهی خوب، از ایزو، دیافراگم و سرعت شاتر (که تحت عنوان مثلث نوردهی شناخته می شود) استفاده کنم. تمام چیزی که این دوربین داشت فقط همین سه تنظیمات بود.

 

شش نکته این آموزش به شما کمک می کنند تا دفعه بعد با مُد نوردهی دستی عکاسی نمایید:

 

۱نکته اول – تعهد کنید که بر مُد نوردهی دستی مسلط شوید

من اخیرا تایپ ده انگشتی را یاد گرفتم. اکنون می توانم بدون نگاه کردن به انگشتانم (اکثر اوقات) تایپ کنم. من بیش از سی سال پیش شروع به استفاده از یک ماشین تحریر کردم، اما هیچ وقت تعهد به یادگیری نحوه تایپ ده انگشتی مرا اذیت نکرد. من هنگام استفاده از کامپیوتر عمدتا از ماوس و یک تبلت استفاده می کردم. هنگامی که متعهد شدم که یاد بگیرم به پایین نگاه نکنم، برای من زیاد طول نکشید. من چند مطلب آموزشی (خودآموز) گرفتم و هر روز تمرین می کردم.

 

شما می توانید به همین طریق بر روی دوربین خود بر مُد دستی مسلط شوید. هنگامی که دوربین خود را بر روی مُد نوردهی دستی (حرف M روی دکمه چرخان مُد ها یا Mode Dial) تنظیم کردید، شگفت زده خواهید شد که چقدر برای شما طبیعی به نظر می رسد.

 

۲نکته دوم – نورسنج یا صفحه نمایش خود را بخوانید

 

 

 

عکس های به خوبی نوردهی شده زمانی ایجاد می شوند که میزان نور «مناسبی» توسط سنسور الکترونیکی یا فیلم ثبت می شود. نورسنج یا صفحه نمایش دوربین اطلاعاتی در مورد نوردهی به شما خواهند داد. تمام دوربین های مدرن نورسنج دارند. در بسیاری از دوربین ها زمانی که شما در مُد نوردهی دستی هستید، همانطور که تنظیمات نوردهی را اعمال می کنید، تاثیر آنها را بر روی صفحه نمایش خود خواهید دید.

 

 

در واقع، تمام کاری که باید بکنید این است که مطمئن شوید نورسنج صفر را می خواند (نشانگر نوردهی روی مقیاس بر روی ۰ قرار گیرد) یا تصویر بر روی صفحه نمایش دوربین شما خوب به نظر می رسد. با تنظیم کنترل های ایزو، دیافراگم و سرعت شاتر می توانید به این هدف برسید.

 

لنزک: مطالعه سه آموزش عکاسی «جبران نوردهی چیست و چگونه از آن استفاده کنیم»، «جبران نوردهی» و «نورسنجی در عکاسی – نورسنج دوربین چگونه کار می کند و استفاده از آن برای رسیدن به نوردهی دلخواه» را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

 

لنزک – نکته: البته مواردی هم وجود دارد که شما نباید به نورسنج دوربین خود توجه کنید. مقاله «۷ موقعیتی که نباید به نورسنج دوربین توجه کنید» را مطالعه نمایید.

 

۳نکته سوم – با ایزو شروع کنید

قرار دادن یک رول فیلم در دوربین Nikkormat قدیمی من، یا هر دوربین فیلم خور دیگری، ایزو (ISO) را تعیین می کرد. در دوربین های دیجیتال، این تنظیمات بسیار انعطاف پذیرتر هستند. ایزو اندازه میزان حساسیت فیلم یا سنسور الکترونیکی نسبت به نور است.

 

ایزو ۴۰۰ تنظیماتی است که من اغلب اوقات استفاده می کنم. هنگامی که نور بسیار روشن است، آن را پایین تر، بر روی ۱۰۰ یا ۲۰۰ تنظیم می کنم. هنگامی که نور زیادی وجود ندارد، مثلا در فضای داخلی یا در شب، ایزو را بر روی یک عدد بالاتر تنظیم می کنم. در تنظیمات ایزوی بالاتر، کیفیت تصویر افت خواهد کرد، بنابراین بهتر است که آن را پایین نگه دارید.

ایزو را به عنوان پایه و اساس نوردهی خود در نظر بگیرید. تنها زمانی که لازم است آن را بر اساس انتخاب دیافراگم و سرعت شاتر خود تنظیم کنید.

 

لنزک: «آموزش انتخاب ایزوی مناسب برای عکاسی منظره» اطلاعات شما در مورد ایزو را افزایش داده و نکات مهمی در مورد ایزو به شما آموزش می دهد. مطالعه آن را به شما عزیزان توصیه می کنیم.

 

۴نکته چهارم – برای کنترل حرکت، سرعت شاتر را تنظیم کنید

دوربین شما در داخل خود یک شاتر دارد. مانند یک سرپوش یا پرده، زمانی که این شاتر باز است اجازه ورود نور را می دهد. هرچه طولانی تر باز باشد، نور بیشتری وارد می شود و بر سنسور یا فیلم تاثیر می گذارد. تنظیمات سرعت شاتر بر حسب کسری از ثانیه یا چند ثانیه اندازه گیری می شود.

 

 

 

 

افراد در حال حرکت تار شده اند چون سرعت شاتر من آهسته بود، تنها ۱/۴ ثانیه.

 

اگر هر گونه حرکتی در صحنه ای که از آن عکس می گیرید وجود داشته باشد، انتخاب سرعت شاتر بر خروجی عکس نیز تاثیر می گذارد. وقتی چیزی در ترکیب بندی شما در طول یک نوردهی طولانی حرکت می کند، در عکس شما تار خواهد شد. اگر هنگام استفاده از یک سرعت شاتر آهسته دوربین شما حرکت کند، این حرکت نیز می تواند باعث تاری شود.

 

انتخاب سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه یا سریع تر برای جلوگیری از تاری ناشی از حرکت دوربین و تاری سوژه ایمن است، مگر این که سوژه شما با سرعت حرکت کند. به عنوان مثال، هنگام عکاسی از سوژه هایی مانند پرندگان در حال پرواز، مسابقات موتورسواری یا بوکس، باید از یک سرعت شاتر سریع تر برای جلوگیری از تاری حرکتی استفاده کنید.

لنزک: «آهسته – کتاب الکترونیکی آموزش عکاسی با نوردهی طولانی» هر آنچه نیاز دارید در مورد سرعت شاتر آهسته یا عکاسی با نوردهی طولانی (long exposure) بدانید را به شما آموزش می دهد.

 

۵نکته پنجم – برای کنترل عمق میدان، دیافراگم را تنظیم کنید

 

 

 

 

لنز دوربین شما یک دریچه به نام دیافراگم دارد. شما می توانید آن را با درجات مختلف باز یا بسته کنید تا اجازه ورود نور بیشتر یا کمتر را بدهید. تنظیمات دیافراگم بر حسب ضریب اف یا f-stop اندازه گیری می شود.

 

دیافراگمی که انتخاب می کنید بر این که چه مقدار از عکس شما در فوکوس باشد نیز تاثیر می گذارد. این میزان تحت عنوان «عمق میدان» شناخته می شود. هنگامی که دیافراگم شما بازتر باشد (ضریب اف های با عدد کوچک تر مثل f/2.8)، اجازه ورود نور بیشتری را می دهد، و مقدار کمتری از عکس شما در فوکوسِ واضح و شارپ خواهد بود و برعکس. عمق میدان (DOF)، مقداری که در فوکوس قرار می گیرد، نه تنها به تنظیمات دیافراگم، بلکه به تعدادی از عوامل دیگر، از جمله موارد زیر بستگی دارد:

 

– اندازه سنسور دوربینتان

 

– فاصله کانونی لنزی که استفاده می کنید

 

– فاصله بین سوژه و دوربینتان

 

اگر تصمیم بگیرید از یک f-stop با عدد خیلی بالا مانند f/22 استفاده کنید، نور کمتری به سنسور می رسد، چون میزان گشایش دیافراگم بسیار باریک است. در تنظیمات دیافراگم بازتر (مثل f/2.8)، نور بیشتری می تواند وارد لنز شود و بر سنسور تاثیر بگذارد.

 

تنظیمات دیافراگم f/2.8 بر روی یک لنز ۱۰۵mm به یک پس زمینه خارج از فوکوس (مات یا تار) منجر می شود، اگر به اندازه کافی به سوژه خود نزدیک باشید، همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است.

 

نکته ششم – با استفاده از هر سه تنظیمات، نوردهی را متعادل کنید

برقراری تعادل میان ایزو، دیافراگم و سرعت شاتر برای ایجاد عکس های به خوبی نوردهی شده بسیار مهم است. این بدین معنی نیست که شما همیشه باید نوردهی را طوری متعادل کنید که خنثی شود (همانطور که در نکته شماره ۲ در بالا اشاره کردیم). شما ممکن است بخواهید یک صحنه را عمدا ناکافی نوردهی (underexposed) کنید تا دراماتیک تر شود، یا ممکن است بخواهید با نوردهی بیش از حد (overexposure) به تصویر خیلی روشن دلخواه خود برسید. در هر صورت، شما هنوز هم باید نوردهی را متعادل کنید تا به ظاهری که می خواهید برسید. یادگیری استفاده از نورسنج برای خوانش نور به خوبی شما را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه بگیرید و تصاویری که مد نظرتان است را ایجاد کنید. البته نباید فراموش کنید که نورسنج همیشه به درستی عمل نمی کند و در مواردی باید به آن بی توجه بود.

 

نورسنج دوربین ها برای خوانش از خاکستری میانه کالیبره شده اند. اگر شما از سوژه های بسیار روشن یا تاریک عکس بگیرید، نورسنج ممکن است یک خوانش دقیق به شما ندهد.

 

عمیق تر کاوش کنید

وقتی استفاده از مُد نوردهی دستی را امتحان می کنید، ممکن است عاشق آن شوید و بخواهید عمیق تر یاد بگیرید. شما با استفاده از دوربین خود احساس راحتی بیشتری می کنید و ممکن است از فرصت های خلاقانه ای که وقتی خودشان را نشان می دهند که درک بهتری از نحوه تاثیر ایزو، دیافراگم، و سرعت شاتر بر تصاویرتان پیدا می کنید، شگفت زده شوید.

 

آیا شما علاوه بر مُد دستی استفاده از مُد دیگری را ترجیح می دهید؟ اگر اینطور است، چرا؟ پاسخ خود را در قسمت نظرات برای ما بنویسید.

 

 

منبع :http://akas.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 59
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

توضیح قانون یک سوم در عکاسی: قانون یک سوم (Rule Of Thirds) یکی از قوانین ترکیب بندی یا قاب بندی عکاسی است که در آن تصویر به طور مساوی به سه قسمت تقسیم می شود، هم به صورت افقی و هم عمودی، و سوژه تصویر در تقاطع آن خطوط تقسیم، یا روی یکی از آن خطوط قرار می گیرد. در این مقاله لنزک، به شما خواهیم گفت قانون یک سوم چیست؟ قانون یک سوم در عکاسی را توضیح و استفاده از آن در عکاسی را به شما با متن و ویدیو آموزش می دهیم. در انتهای مطلب، نمونه عکس هایی که از قانون یک سوم استفاده کرده اند آورده ایم. به همراه لینک های فراوان برای ادامه آموزش شما در ترکیب بندی عکاسی.

 

 

قانون یک سوم در عکاسی چیست

 

قانون یک سوم یکی از رایج ترین قوانین ترکیب بندی در عکاسی، و یکی از ساده ترین قانون هایی است که می توان یاد گرفت و به راحتی از آن استفاده کرد. برای درک و استفاده از قانون یک سوم، تنها کافی است یک تصویر را هم به صورت افقی و هم عمودی تقسیم بندی کنید، همانطور که در اینجا نشان داده شده است. چهار نقطه تقاطع این خطوط، و خود این چهار خط، جایی هستند که سوژه ها می توانند برای ایجاد یک تصویر با ترکیب بندی قوی و متعادل در آن قرار گیرند.

 

برخی از تصاویر از بیش از یک نقطه یا خط قانون یک سوم استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر تنها یک خط یا نقطه را در ترکیب بندی خود به کار می برند، و اجازه می دهند المان های دیگر در تصویر در جاهای دیگر قرار گیرند.

 

لنزک – نکته ۱: قانون یک سوم (Rule Of Thirds) یکی از ساده ترین و مهم ترین قوانین قاب بندی یا ترکیب بندی (Composition) در عکاسی می باشد. از این رو در مقدمات عکاسی و زمانی که شما دارید یادگیری عکاسی را شروع می کنید به شما آموزش داده می شود.

 

لنزک – نکته ۲: درست است که ما به «قوانین» اشاره می کنیم، اما به یاد داشته باشید که هر قانونی در ترکیب بندی بیشتر یک راهنما است که قرار است به بهبود عکس شما کمک کند اما الزامی نمی باشد. چندین قانون ترکیب بندی وجود دارد که قرار نیست شما همه آن ها را روی عکس های خود اعمال نمایید. بهتر این است که با قوانین ترکیب بندی آشنا باشید، و اگر لازم دانستید از آن ها در موقعیت خاص عکاسی خود استفاده نمایید یا آن ها را آگاهانه بشکنید.

 

 

 

چطور قانون یک سوم را بشکنیم

از میان تمام «قوانین» عکاسی، قانون یک سوم یکی از ساده ترین قانون هایی است که می توان آن را بدون هیچ مشکلی شکست. کادربندی یک تصویر به طوری که سوژه ها یا خطوط در نواحی قانون یک سوم قرار نگیرند، هنوز هم می تواند تصویر موفقی ایجاد کند، تا زمانی که خطوط و المان های دیگر با هم یک تصویر قوی ایجاد کنند، و با استفاده از روش های دیگر مانند خطوط هدایتگر، کنتراست، رنگ، تقارن، و غیره توجه بیننده را جلب کنند. بله، روش ها یکی دو تا نیستند، کافیست به مقاله های برچسب «ترکیب بندی» سایت نگاهی بیندازید. ما در لینک زیر شماری از بهترین مقاله های آموزش ترکیب بندی در عکاسی را به شما عزیزان معرفی کرده ایم:

شما حتی می توانید با قرار دادن سوژه درست در مرکز کادر! قانون یک سوم را بشکنید. اما چه موقع و چطور این کار را انجام دهیم؟ مقاله «عکاسی با ترکیب بندی مرکزی و شکستن قوانین» به شما آموزش می دهد.

 

 

 

با این حال، بسیاری از عکاسان با وجود این که به نظر نمی رسد چندان از قانون یک سوم پیروی کنند، اما هنوز هم ممکن است این قانون را به طور تقریبی به کار ببرند. به عبارت دیگر، بسیاری از عکاسان از قانون یک سوم بدون این که حتی در مورد آن فکر کنند، یا قبل از این که حتی بدانند این یک «قانون» است، استفاده می کنند!

 

 

چند نمونه از عکس هایی که از قانون یک سوم استفاده کرده اند

 

 


:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.





شما بیرون در حال عکاسی هستید و می خواهید کل صحنه مقابل خود را واضح و شارپ ثبت کنید – از آنچه که مستقیما در مقابل شماست گرفته تا پس زمینه دوردست. شما می دانید که به یک عمق میدان بسیار بزرگ نیاز دارید، و می دانید که برای به دست آوردن آن باید از دیافراگمی کوچک (بسته) استفاده نمایید که این می تواند منجر به پدیده ای به نام تفرق نور یا پَراش نور (diffraction) گردد. در این مقاله لنزک به شما آموزش می دهیم که پراش نور چیست؟ و چگونه می توانید از تفرق نور یا پراش نور جلوگیری کنید. بدین منظور نحوه یافتن شارپ ترین دیافراگم یا دیافراگم بهینه (sweet spot) لنز، فاصله ابرکانونی و تکنیک انباشت فوکوس برای رسیدن به حداکثر عمق میدان و شارپنس یا وضوح در عکس به شما آموزش داده می شود. مطالعه این آموزش را حتما به شما عزیزان توصیه می کنیم.
برای رسیدن به وضوح یا شارپنس از پیش زمینه تا پس زمینه عکس، شما کنترل دیافراگم دوربین را به دست می گیرید و آن را تا f/22 می بندید (یا f/32 اگر لنزتان اجازه بدهد). این کار عمق میدان شما را به حداکثر می رساند و باعث می شود تصویر شما از جلو تا عقب شارپ به نظر برسد.

 

 

پیش نیاز این آموزش عکاسی


لنزک: آشنایی با دیافراگم و ضریب اف (f/number) و اینکه ضریب اف های کوچک (مثل f/2.8) باز تر هستند و اجازه نور بیشتری را می دهند، و اینکه ضریب اف های بزرگ تر (مثل f/22) بسته تر هستند و اجازه ورود نور کم تری را می دهند، پیش نیاز این آموزش است. از این رو مقاله های آموزشی زیر در زمینه دیافراگم را به شما عزیزان توصیه می کنیم »
آنچه در این مقاله می آموزید 
یا پراش نور (diffraction)
نقطه مطلوب یا دیافراگم بهینه لنز (sweet spot) – شارپ ترین دیافراگم چیست
محاسبه فاصله ابر کانونی (hyperfocal distance)
انباشت فوکوس (focus stacking)
پراش نور یا تفرق نور چیست؟
پدیده ای در عکاسی به نام تفرق نور یا پراش نور (Diffraction) وجود دارد که بر تصاویر شما اثر منفی می گذارد، و زمانی به وجود می آید که از دیافراگم های کوچکتر استفاده می کنید. پراش نور چیست؟ بگذارید توضیح دهم.
همانطور که احتمالا می دانید، دیافراگم میزان گشایش دهانه لنز است که به نور اجازه می دهد وارد دوربین شود. زمانی که دیافراگم بزرگ (باز) است، نور آزادانه از میان دیافراگم به سنسور دیجیتال می رسد. اما هنگامی که دیافراگم خیلی کوچک (بسته) است، اشعه های نور از دیافراگم کوچک بر روی سنسور دیجیتال پخش می شوند. این «پخش شدن» می تواند باعث شود که اشعه های نور به پیکسل های رنگی مجاور برخورد کنند. در واقع، پخش شدن باعث می شود که نور به پیکسل های اشتباه برخورد کند و موجب تاری شود. این اثر در سنسورهای دیجیتالی که تراکم مگاپیکسل بیشتری دارند برجسته تر است، چون آنها پیکسل های کوچکتری دارند. شکل زیر نحوه کار این پدیده را نشان می دهد:

 


نتیجه اثر تفرق یا پراش نور در عکاسی شما چیست؟ در یک کلمه: نرمی.
یک عکس گرفته شده در f/22 به اندازه تصویری که با یک دیافراگم کمی باز تر گرفته شده است، شارپ نخواهد بود. این نمونه ای از جزئیات دو عکس است که یکسان هستند، تنها با این تفاوت که یکی از آنها در f/8 و دیگری در f/22 گرفته شده است.

 

احتمالا می توانید ببینید که جزئیات f/8 واضح تر یا شارپ تر از جزئیات f/22 است.
نمونه بالا بر روی یک دوربین فول فریم با یک لنز ۲۴-۱۰۵mm f/4 (لنز مورد علاقه من) با حداقل دیافراگم f/22 گرفته شده است. یک نمونه دیگر را در زیر می بینید، که این بار با یک لنز ۷۰-۲۰۰mm f/2.8 با حداقل دیافراگم f/32 گرفته شده است.

 

باز هم، جزئیات f/8 شارپ تر از عکسی است که با کوچکترین (بسته ترین) دیافراگم گرفته شده است.
با نگاه کردن به این نمونه ها، می توانید ببینید که تفرق یا پراش نور (diffraction) فقط یک نظریه نیست، بلکه بر روی عکس های شما اثر واقعی دارد.
استفاده از شارپ ترین دیافراگم
خب، پس حالا می دانید که پراش نور یک پدیده واقعی است، و باید از آن اجتناب کنید. کوچکترین دیافراگمی که باید استفاده کنید چیست؟ و بهترین تنظیمات دیافراگم چیست؟ متاسفانه، هیچ پاسخ قطعی برای این پرسش ها وجود ندارد. این به اندازه سنسور و لنز شما بستگی دارد.
برای این که ببینید این پدیده روی لنز و دوربین شما چگونه عمل می کند، یک تصویر دقیقا یکسان را با تنظیمات دیافراگم مختلف بگیرید (در هر مرحله آن را یک استاپ افزایش دهید). مطمئن شوید که از یک سه پایه استفاده کنید، تا تصاویر شما دقیقا یکسان شوند. علاوه بر این، مطمئن شوید که هر بار دیافراگم را تغییر می دهید، سرعت شاتر را نیز به همان میزان افزایش دهید (طولانی تر کنید)، تا نوردهی یکسان باقی بماند. بعد از این که عکس ها را گرفتید، آنها را به کامپیوتر منتقل کنید، بر روی هر یک از آنها زوم کرده، و آنها را با هم مقایسه کنید.
اگر نمی خواهید آزمایش کنید و فقط یک قاعده سریع برای جلوگیری از اثرات پراش نور می خواهید، از استفاده از دیافراگم های کوچکتر از f/11 یا f/16 بر روی یک دوربین فول فریم اجتناب کنید (اگر دوربین شما سنسور کوچکتری دارد، پراش نور حتی در دیافراگم های بزرگتر نیز به وجود می آید). اکثر متخصصان این محدوده را تقریبا حداکثر در نظر می گیرند. علاوه بر این، شارپ ترین دیافراگم برای اکثر افراد حدود f/5.6 – f/8، یا حدود ۲-۱ استاپ کوچکتر از تنظیمات دیافراگم کاملا باز است. در صورت امکان، به طور پیش فرض از یک دیافراگم در این محدوده استفاده کنید.
لنزک: شارپ ترین دیافراگم لنز شما، که به عنوان نقطه مطلوب (sweet spot) شناخته می شود، در فاصله دو یا سه f/stop از بازترین دیافراگم قرار دارد. بنابراین، شارپ ترین دیافراگم بر روی لنزی مثل ۳۵-۱۶ میلیمتر f/4 بین f/8 و f/11 قرار دارد. یک لنز سریعتر، مانند ۱۴-۲۴ میلیمتر f/2.8 دارای یک نقطه مطلوب بین f/5.6 و f/8 است.
به حداکثر رساندن عمق میدان با دیافراگم های بزرگتر
ممکن است برایتان سوال شود که چطور می توانید بدون استفاده از یک دیافراگم خیلی کوچک به یک عمق میدان بزرگ دست یابید. به یاد داشته باشید که همیشه لازم نیست از کوچکترین دیافراگمی که لنز شما ارائه می دهد استفاده کنید، تا عمق میدان کافی به دست آورید. اگر در فضای باز عکس می گیرید، که معمولا جایی است که یک دیافراگم کوچک و حداکثر عمق میدان را می خواهید، باید با مفهوم فاصله ابرکانونی (hyperfocal distance) آشنا شوید.
فاصله ابرکانونی، علیرغم نام پیچیده آن، فقط یک اندازه است که نشان می دهد شما چقدر نزدیک می توانید فوکوس کنید و همچنان پس زمینه تصویر خود را به میزان قابل قبولی شارپ نگه دارید. لزوما نیازی نیست از کوچکترین دیافراگم ممکن استفاده کنید، به خصوص زمانی که با زاویه باز (واید) عکس می گیرید. به عنوان مثال، اگر از یک دوربین فول فریم با یک لنز ۲۰mm استفاده می کنید، حتی استفاده از دیافراگم f/8 نیز همه چیز را از فاصله ۵٫۵ فوت (۱٫۵ متر) در مقابل شما تا بی نهایت، شارپ نگه خواهد داشت.
این نشان می دهد که همیشه لازم نیست از دیافراگمی مانند f/22 استفاده کنید. با فاصله ابرکانونی آشنا شوید (یا یک جدول فاصله ابرکانونی را دم دست خود نگه دارید / یا از یک اپلیکیشن مخصوص استفاده کنید) تا ببینید دیافراگم خود را چقدر می توانید بزرگ کنید، و در عین حال عمق میدان را به حداکثر برسانید.
انباشت فوکوس
با این حال، گاهی اوقات لازم است مطمئن شوید که همه چیز – از آنچه که درست در مقابل شماست تا بی نهایت – در فوکوس قرار دارد. برای انجام این کار، از تکنیکی به نام انباشت فوکوس (focus stacking) استفاده کنید.
برای انباشت فوکوس کاری که باید انجام دهید این است که چند عکس از یک چیز یکسان با شارپ ترین تنظیمات دیافراگم لنز خود بگیرید. باز هم، باید لنزهای خود را آزمایش کنید تا ببینید شارپ ترین تنظیمات برای هر لنز چیست، اما اگر نمی دانید معمولا در محدوده f/5.6 – f/8.0 است. لنز خود را بر روی فوکوس دستی تنظیم کنید، و نقطه فوکوس را بر روی نزدیک ترین قسمت تصویر (نزدیک ترین قسمتی که می خواهید در فوکوس شارپ باشد) قرار دهید. اولین عکس را بگیرید، سپس این روند را تکرار کنید. با هر عکس به تدریج نقطه فوکوس را دورتر و دورتر کنید، تا وقتی که در بی نهایت فوکوس کنید. معمولا ۵-۳ عکس کل محدوده صحنه را پوشش خواهد داد.
هنگامی که عکس ها را به کامپیوتر خود انتقال دادید، آنها را در فتوشاپ با هم ترکیب کنید تا با استفاده از شارپ ترین قسمت های هر تصویر، یک فایل ایجاد کنید. چند روش مختلف برای انجام این کار وجود دارد:
خودکار: از عملکرد Photomerger برای بارگذاری عکس های خود در فتوشاپ استفاده کنید (File > Photomerger) و تصاویر را با هم ترکیب کنید، مطمئن شوید تیک «blend images together» را بزنید. فتوشاپ تصاویر را در یک فایل با هم ادغام کرده و (معمولا) از شارپ ترین قسمت های هر تصویر استفاده می کند.
جزئی: همچنین می توانید تصاویر را به صورت لایه های جداگانه در یک فایل در فتوشاپ بارگذاری کنید، لایه های خود را هم تراز کنید (Edit > Auto-Align Layers)، و سپس فتوشاپ به طور خودکار لایه ها را با هم ترکیب می کند (Edit > Auto-Blend).
به صورت دستی: در نهایت، می توانید این روند را به صورت دستی انجام دهید اگر می خواهید کنترل کامل بر آن داشته باشید. تصاویر را به صورت چند لایه در یک فایل بارگذاری کنید، لایه ها را هم تراز کنید. برای ترکیب عکس ها، یک ماسک لایه به لایه بالایی اضافه کنید (Layer > Layer Mask > Reveal All) و از یک قلم موی سیاه برای ماسک کردن همه چیز به جز شارپ ترین نقطه آن تصویر استفاده کنید. سپس آن لایه را ادغام کرده (Layer > Merge Down) و این روند را برای تمام لایه ها تکرار کنید. واضح است که این روش نسبت به دو گزینه اول در بالا وقت بیشتری می گیرد.
لنزک: مقاله «آموزش انباشت فوکوس در عکاسی منظره»، تکنیک انباشت فوکوس در عکاسی را به شما آموزش می دهد. همچنین می توانید با جستجوی Focus stacking در یوتیوب به ویدیو های آموزشی فراوانی دسترسی پیدا کنید.
در پایان این روند، لایه ها با هم ترکیب خواهند شد به طوری که شارپ ترین قسمت های هر یک از آنها نشان داده می شود. عکس بدون هیچ گونه اثری از پراش نور، از جلو تا عقب ۱۰۰% شارپ خواهد شد.
کاربرد در عکاسی شما
شما باید از تفرق یا پراش نور (diffraction) آگاه باشید، اما اجازه ندهید شما را از استفاده از دیافراگمی که نیاز دارید بترساند. به خصوص، هنوز هم جایی برای عکاسی با دیافراگم های بسیار کوچک وجود دارد. اثرات پراش نور – اگرچه واقعی هستند – چندان زیاد نیستند، و به یاد داشته باشید که نمونه های بالا اثرات پراش نور را به صورت بزرگنمایی شده نشان می دهند. اگر به تصاویر اصلی نگاه کنیم، آیا می توانید بگویید کدام یک از آنها با دیافراگم کوچکتر (بسته تر) گرفته شده است؟

 

آیا می توانید هیچ تفرق یا پراش نوری ای در اینجا ببینید؟ در ردیف بالا، تصویر سمت چپ در f/22 و تصویر سمت راست در f/8 گرفته شده است. در ردیف پایین، تصویر سمت چپ در f/8 و تصویر سمت راست در f/32 گرفته شده است.

 

آیا می توانید در تصاویر بالا پراش نور ببینید؟ من که نمی توانم.


نگرانی در مورد تفرق یا پراش نور را باید برای آن مواقعی نگه داشت که شما مطلقا حداکثر کیفیت تصویر را می خواهید، یا می دانید که می خواهید یک نسخه بزرگ از تصویر را نمایش دهید. در غیر این صورت، هنوز هم می توانید با دیافراگم های کوچک عکس بگیرید و به احتمال زیاد متوجه تفاوت آنها نخواهید شد. به عبارت دیگر، هنوز هم جایی برای f/22 در این دنیا وجود دارد.
با این حال، در آن مواقعی که این مسئله مهم است، از یک دیافراگم کمی بزرگتر استفاده کنید. نقطه مطلوب لنز یا دیافراگم بهینه (sweet spot) لنز خود را بشناسید و از آن تنظیمات استفاده کنید. با فاصله ابرکانونی یا هایپرفوکال آشنا شوید و ببینید آیا می تواند در دیافراگم های بزرگتر کل تصویر را شارپ نگه دارد. در صورتی که نتوانستید این کار را انجام دهید، از انباشت فوکوس استفاده کنید، این تکنیک شارپ ترین تصاویر ممکن را تضمین خواهد کرد.

 

 

منبع : akas 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

درک محدوده تُن ها به آموزش عکاسی شما کمک خواهد کرد – از این رو مطالعه این مقاله را به همه لنزکی ها توصیه می کنیم. مانند اکثر مفاهیم در عکاسی، لازم است که درک درستی از محدوده تُن ها (Tonal range) در عکس های خود داشته باشید. شما باید از این دانش برای بهبود مهارت های تکنیکی خود استفاده کنید و همچنین باید بدانید چه موقع قوانین را به نفع تحقق دیدگاه خلاقانه خود بشکنید. محدوده تُن ها در عکاسی چیست؟ ادامه این آموزش لنزک را مطالعه نمایید.

 

همانطور که ما در مسیرهای خاص خود پیشرفت می کنیم، ممکن است مواقعی باشد که حتی باملاحظه ترین افراد هم به برخی چیزها توجه نکنند. المان های ساده گاهی اوقات در ابتدا نادیده گرفته می شوند – مانند یک سه پایه لق (غیر ثابت)، یا فراموش کردن و عکاسی با تنظیمات قبلی دوربین.

 

گاهی مفاهیم تکنیکی عکاسی ما اشتباه درک شده، اشتباه تفسیر می شوند، یا بدتر – کاملا فراموش می شوند. این مشکل به سطح مهارت ربطی ندارد و عکاسان حرفه ای و کسانی که برای سرگرمی عکاسی می کنند را به یک اندازه تحت تاثیر قرار می دهد.

 

به عنوان مثال بلوک اصلی ساختمان هر عکس را در نظر بگیرید؛ نور. در عصر دیجیتال پس پردازش بسیار انعطاف پذیر ما، گاهی اوقات ممکن است فراموش کنیم که چه اتفاقی برای میزان روشنایی تصاویر ما می افتد.

 

عکس های ما نمایش کنتراست (تضاد) بین نور و تاریکی هستند، اما فاصله بین این دو تقریبا بی حد و مرز است.

 

سخن کوتاهی در مورد محدوده تُن ها

به محدوده مقادیر روشنایی بین تاریک ترین تا روشن ترین قسمت های عکس، محدوده تُن های (tonal range) عکس گفته می شود. این بازه روشنایی از مقادیری با روشنایی مختلف تشکیل شده که به آن ها تُن می گوییم. تُن های تیره قسمت های سایه یا تاریک روی عکس هستند. تُن های روشن قسمت های هایلایت یا روشن روی عکس هستند.

 

 

 

 

محدوده تُن ها کامل – از سیاه خالص تا سفید خالص و تُن های میانه در بین آن ها

 

در عکاسی دیجیتال محدوده تُن ها به دامنه دینامیک یا دینامیک رنج (dynamic range) سنسور دوربین بستگی دارد – اینکه دوربین می تواند چقدر این بازه یا محدوده روشنایی (توزیع تُن ها) را عریض ثبت کند. دینامیک رنج، تفاوت روشنایی بین روشن ترین مقدار و تاریک ترین مقداری است که دوربین قادر است ثبت کند.

 

ما از تاریکی کامل (سیاه) در سمت چپ به روشنایی کامل (سفید) در سمت راست می رسیم. این مقیاس هم برای عکس های رنگی و هم سیاه و سفید استفاده می شود. حالا، بیایید در مورد هر یک از این مقادیر و ارتباط آنها با عکاسی شما صحبت کنیم.

 

هایلایت ها

من همیشه به هایلایت ها (Highlights) به عنوان روشن ترین بخش های یک تصویر فکر می کردم. اما در واقع، هایلایت ها را می توان قسمت هایی از عکس در نظر گرفت که شامل مقادیر روشنایی زیادی هستند، اما هنوز هم جزئیات قابل توجهی دارند (سفید بدون جزئیات نیستند). این یک نمونه از مقادیر روشنایی هایلایت است:

 

 

توجه داشته باشید که اگرچه این نواحی روشن هستند، اما هنوز هم کمی بافت و جزئیات قابل تشخیص در داخل قسمت های روشن وجود دارد. اگر می خواستیم نوردهی را در دوربین یا با پس پردازش افزایش دهیم، آنقدر روشن می شد که جزئیات را به طور کامل از دست می داد، که ما را به نکته بعدی می رساند.

 

قسمت های سفید

اگر ما روشنایی را تا اندازه ای افزایش دهیم که هایلایت ها بیش از حد روشن شوند (که جزئیات قابل مشاهده نباشند)، در این صورت سفید کامل (Whites) داریم.

 

حتی اگر ناحیه سفید به رنگ سفید به نظر نرسد، ممکن است به دلیل فقدان جزئیات، یک «ناحیه سفید» کلی در نظر گرفته شود. در زیر یک نمونه روشنایی که سفید کامل در نظر گرفته می شود، نشان داده شده است:

 

 

بسته به عکس شما، افزایش نوردهی تا نقطه سفید شدن ممکن است مطلوب باشد یا نباشد. ما همانطور که درباره ارتباط محدوده تُن با ایجاد تصاویر بحث می کنیم، در این مورد نیز بیشتر صحبت خواهیم کرد.

 

تُن های میانی

تُن های میانی (Midtones) دقیقا همان چیزی است که از نامش مشخص است – تمام مقادیر روشنایی که تاریک یا روشن نیستند تُن میانی در نظر گرفته می شوند. اکثر اوقات نورسنج دوربین ما در «مُد خودکار» تلاش می کند تا برای رسیدن به این روشنایی متوسط نوردهی کند.

 

 

 

 

در حالی که تُن های میانی کمک می کنند تا مطمئن شوید که اطلاعات زیادی در یک تصویر وجود دارد، اما تصویری که تنها دارای تُن های میانی باشد فاقد پویایی است.

 

سایه ها

قسمت هایی که به صورت سایه ظاهر می شوند، ارتباط نزدیکی با هایلایت ها دارند، البته در جهت عکس. سایه ها (Shadows) قسمت هایی از یک عکس هستند که تاریک اند اما هنوز هم دارای سطحی از جزئیات می باشند (سیاه کامل نیستند).

 

عکس بالا یک نمونه عالی از اطلاعات بیشتر در قسمت های سایه است، بنابراین بیایید یک بار دیگر از آن استفاده کنیم:

 

 

این قسمت های تاریک تر هنوز هم اطلاعاتی دارند که بیننده بتواند ببیند. با این حال، اگر آنها را تاریک تر کنیم تا جایی که جزئیات از دست بروند یا «بسوزند»، آن وقت… درست حدس زدید، مقدار روشنایی آنها کاملا سیاه می شود.

 

قسمت های سیاه

هر بخشی از یک عکس که روشنایی صفر داشته باشد، سیاه (Black) در نظر گرفته می شود. درست مانند قسمت های کاملا سفید، لازم نیست این نقاط در تصاویر ما کاملا بدون رنگ باشند تا سیاه خالص در نظر گرفته شوند.

 

بیایید نگاهی به برخی از سایه هایی که کاملا سوخته اند و هیچ جزئیاتی ندارند بیاندازیم:

 

 

 

قسمت های کاملا سیاه آنقدر تاریک هستند که نمی توانید هیچ چیزی ببینید. آنها را «سایه های تاریک» در یک عکس در نظر بگیرید. وجود این قسمت ها در تصویر شما لزوما چیز بدی نیست، بنابراین بیایید در مورد آنها صحبت کنیم.

 

مقادیر روشنایی و شما

اگر تا به حال در میان عکاسان گفتگویی در مورد مناسب بودن سطح روشنایی در یک عکس داشته اید، می دانید که در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از عکاسان احساس می کنند که تصاویر نباید هیچ قسمت کاملا سیاه یا کاملا سفیدی داشته باشند – که تمام قسمت های عکس باید سطحی از جزئیات را به بیننده ارائه دهند.

 

با این حال، برخی دیگر ادعا می کنند که سوختن یا زیاد شدن بیش از حد برخی مقادیر روشنایی، به خاطر کنتراست، کاملا خوب است. انجام این کار بدین معنی است که یک ناحیه کاملا سیاه و کاملا سفید وجود داشته باشد، به طوری که تمام مقادیر روشنایی دیگر جایی بین این دو مقدار مطلق قرار گیرند.

 

باید به خاطر داشته باشیم مواقعی وجود دارد که یک سایه سوخته یا یک هایلایت فوق العاده روشن همان چیزی است که برای آوردن یک عکس به خانه نیاز دارید.

 

 

سخن آخر

به نظر من چیزی به عنوان یک تکنیک مشخص برای هر عکسی که می گیرید، وجود ندارد. شاید این مسئله ساده به نظر برسد، اما به راحتی ممکن است اهمیت این که چطور سطوح روشنایی مختلف بر یک تصویر تاثیر می گذارند را نادیده بگیریم. بیایید چیزهایی که در مورد مقادیر روشنایی یاد گرفتیم را سریع مرور کنیم:

 

هایلایت ها – قسمت های روشن در یک عکس که هنوز هم دارای جزئیات می باشند.

قسمت های سفید – قسمت های بیش از حد روشن که در آن مطلقا هیچ اطلاعاتی (جزئیاتی) باقی نمانده است.

تُن های میانی – این تُن ها نه سایه هستند و نه هایلایت، بلکه یک مقدار روشنایی متوسط هستند.

سایه ها – قسمت های تاریک تر تصویر که هنوز هم دارای جزئیات می باشند.

قسمت های سیاه – بخش های تاریک کاملا «سوخته» یک عکس که مطلقا هیچ جزئیاتی ندارند.

 

منبع : لنزک 

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

آیا نداشتن تجهیزان حرفه ای یا سوژه های تجملی مانع از بهبود عکاسی شما شده است؟ بهانه تراشی آسان است، اما بهتر است که خلاق شوید. این مطلب را بخوانید تا ببینید که نیازی نیست برای تمرین و بالا بردن مهارت های عکاسیتان از آشپزخانه خود دورتر بروید. در این آموزش چند تمرین برای یادگیری سرعت شاتر، دیافراگم و تاثیر آن بر عمق میدان، نورپردازی نرم و سخت و همچنین بازتاب نور با رفلکتور مطرح شده است.

 

 

 

تنظیمات نوردهی: f/22، ۱/۶۰، ایزو ۴۰۰۰، فاصله کانونی ۵۵m.

 

دانش پایه در عکاسی که شما باید بدانید و بر آن تسلط پیدا کنید، نوردهی است. این به معنای پیدا کردن مقدار صحیح نور برای عکستان است. سه متغیر وجود دارد که شما باید هنگام گرفتن یک عکس در نظر بگیرید. آنها تحت عنوان مثلث نوردهی شناخته می شوند، چون همیشه به هم مرتبط هستند؛ این سه متغیر دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو می باشند.

 

از آنجا که اینها به هم مرتبط هستند، هنگامی که شما یکی از پایه های این مثلث را تنظیم می کنید، باید آن را با یکی دیگر از پایه ها جبران کنید. همچنین می توانید تمریناتی که من پیشنهاد می دهم را انجام دهید، حتی اگر هنوز با عکاسی در مُد دستی آشنا نشده اید.

 

دیافراگم و عمق میدان

 

همانطور که گفتم، نوردهی صحیح به سه عامل مرتبط بستگی دارد، من با دیافراگم شروع می کنم، اما به خاطر داشته باشید که هر تغییری را که در اینجا ایجاد می کنید، باید به همان اندازه با یکی دیگر از این سه عامل جبران کنید.

 

اگر هنوز اعتماد به نفس انجام این کار به صورت دستی را ندارید، می توانید دوربین خود را بر روی مُد اولویت دیافراگم (A یا Av) تنظیم کنید و به این ترتیب دوربین شما تصمیم می گیرد که تنظیمات صحیح متناسب با دیافراگم مورد نظر شما چه خواهد بود.

 

دیافراگم به یک سوراخ در لنز شما اشاره دارد که از طریق آن پرتوهای نور به هم می پیوندند و به سمت سنسور می روند. بدیهی است که هرچه این سوراخ بزرگتر باشد، نور بیشتری وارد می شود و بالعکس.

 

با این حال، دیافراگم بر عمق میدان نیز تاثیر می گذارد، بنابراین شما باید یاد بگیرید که چطور آن را کنترل کنید.

 

 

 

 

تصویر سمت چپ: f/2.8، ۱/۲۵۰۰ ثانیه، ایزو ۱۶۰۰، ۵۵mm

 

تصویر سمت راست: f/11، ۱/۱۲۵ ثانیه، ایزو ۱۶۰۰، ۵۵mm

 

هنگامی که شما دیافراگم را می بندید، عدد f بیشتر می شود (مانند f/16، f/11) که به عمق میدان بزرگتری منجر می شود. همانطور که در نمونه ها می توانید ببینید.

 

 

 

 

تصویر سمت چپ: f/2.8، ۱/۱۰۰۰ ثانیه، ایزو ۱۶۰۰، ۵۵mm

 

تصویر سمت راست: f/11، ۱/۶۰ ثانیه، ایزو ۱۶۰۰، ۵۵mm

 

به یاد داشته باشید که فاصله بین دوربین و سوژه و همچنین فاصله کانونی نیز بر عمق میدان تاثیر می گذارند، بنابراین تنظیمات مختلف را امتحان کرده و تمرین کنید.

 

 

 

نوردهی: f/2.8، ۱/۲۵۰ ثانیه، ایزو ۱۶۰۰، ۵۵mm

 

تمرین کنید

 

عکاسی از اشیاء مختلف در آشپزخانه خود با استفاده از تنظیمات دیافراگم مختلف را تمرین کنید. ببینید تصویر در دیافراگم f/2.8 یا کاملا باز، در مقایسه با دیافراگم کوچک تر f/11 یا f/16 چطور به نظر می رسد. ممکن است به یک سه پایه برای محکم نگه داشتن دوربین نیاز داشته باشید.

 

سرعت شاتر و حرکت

 

عامل دیگر سرعت شاتر است. سرعت شاتر همانطور که از نامش پیداست، سرعت باز و بسته شدن شاتر در هنگام گرفتن عکس می باشد. درک سرعت شاتر ساده تر از دیافراگم است. هرچه شاتر زمان بیشتری باز بماند، دنباله مسیر بیشتری از سوژه در حال حرکت ثبت خواهد شد که منجر به تاری می شود. هرچه سرعت شاتر خود را سریع تر تنظیم کنید، سوژه در حال حرکت واضح تر و شارپ تر می شود، چون به صورت متوقف (فریز) شده به نظر خواهد رسید.

 

 

 

 

تصویر سمت چپ: f/11، ۱/۶۴۰ ثانیه، ایزو ۵۰۰۰، ۵۰mm

 

تصویر سمت راست: f/11، ۱/۸۰ ثانیه، ایزو ۴۰۰، ۵۰mm

 

اگر اعتماد به نفس عکاسی در مُد دستی را ندارید، می توانید دوربین خود را بر روی مُد اولویت شاتر (Tv یا S) تنظیم کنید. به این ترتیب دوربین شما تصمیم خواهد گرفت که چه تنظیماتی با سرعت شاتر انتخابی شما متناسب است.

 

 

نوردهی: f/8، ۱/۱۲۵ ثانیه، ایزو ۱۶۰۰، ۵۰mm

 

سعی کنید چند شیء متحرک در آشپزخانه خود پیدا کنید؛ آب در حال جریان از شیر آب، مایعی که دوستتان برای شما داخل یک فنجان می ریزد، یک پنکه روشن، و غیره. با انواع سرعت شاترهای مختلف از آن عکس بگیرید و ببینید در ۱/۳۰ ثانیه در مقایسه با ۱/۲۰۰۰ ثانیه چطور به نظر می رسد. به یاد داشته باشید که هنگام استفاده از یک سرعت شاتر آهسته تر از فاصله کانونی خود، برای حفظ وضوح تصویر دوربین را ثابت و محکم کنید.

 

لنزک: اگر فاصله کانونی شما ۵۰ میلیمتر است سرعت شاتر مورد نیاز برای عکاسی دوربین در دست حد اقل باید ۱/۵۰ ثانیه یا سریع تر باشد.

 

آخرین تمرینات در مورد کنترل تصویر حاصل با نوری است که باید با آن کار کنید، اما مرحله بعدی برای بهبود عکاسیتان در مورد دستکاری نور است. این ایده ای برای فعالیت های بعدی است.

 

کیفیت نور: سخت در مقابل نرم

 

بسته به فاصله و اندازه منبع نور، و همچنین نوع لامپ یا لوازم جانبی (تعدیل کننده های نور) که همراه با آن استفاده می کنید، می توانید نور سخت یا نرم در صحنه خود داشته باشید.

 

نور سخت مثلا با نور مستقیم خورشید ایجاد می شود. یا اگر در مورد نور مصنوعی صحبت می کنید، به لامپ های کوچک بدون تعدیل کننده نور اشاره دارد که دورتر از سوژه شما قرار داده می شوند. این نور به سایه های تاریک با لبه های کاملا مشخص و همچنین رنگ های پر کنتراست منجر می شود. این نور برای پرتره ها لزوما مناسب نیست، اما در صحنه های اجسام بی جان، می تواند یک حالت بسیار خاص ایجاد کند.

 

 

 

 

نوردهی: f/8، ۱/۳۰، ایزو ۴۰۰، ۵۰mm. به سایه های سخت و مشخص وسایل آشپزخانه در اینجا توجه کنید. این نورپردازی سخت است.

 

بنابراین نور نرم برعکس این نور است. نور نرم سایه های پخش شده ایجاد می کند که به جای داشتن لبه های واضح و مشخص، به تدریج محو می شوند. هنگامی که با نور طبیعی کار می کنید، این چیزی است که در یک روز ابری به دست می آورید، چون ابرها به عنوان یک دیفیوزر (پخش کننده نور) غول پیکر عمل می کنند.

 

با این حال، هنگامی که با نور مصنوعی کار می کنید، راه های بسیار مختلفی برای نرم کردن آن وجود دارد. شما می توانید نور را به سوژه نزدیک تر کنید یا از یک منبع نور بزرگتر (یا تعدیل کننده) استفاده کنید. اما در مورد هک هایی که می توانید در آشپزخانه خود انجام دهید، می توانید برای پخش کردن نور مثل من یک ورقه کاغذ فر گاز (که به عنوان کاغذ پخت نیز شناخته می شود) را در مقابل نور خود قرار دهید و آن را نرم تر کنید.

 

 

 

 

 

نوردهی: f/8، ۱/۱۵ ثانیه، ایزو ۴۰۰، ۵۰mm. به عدم وجود سایه های مشخص در اینجا توجه کنید، این نورپردازی نرم است.

 

تمرین کنید

 

یک سوژه را در آشپزخانه خود انتخاب کرده و با استفاده از نور سخت و نرم از آن عکس بگیرید. نور پنجره از پشت پرده یا نور غیر مستقیم خورشید منبع خوبی برای نور نرم است. یک چراغ قوه یا لامپ بدون پوشش می تواند یک منبع نور سخت باشد – هر دو را امتحان کنید.

 

سبک نورپردازی – high key

 

حالا که صحبت از نورپردازی شد، یک سبک نورپردازی خاص با نور نرم به نام high key (نور زیاد) وجود دارد. اینها تصاویری با رنگ های عمدتا روشن و سفید با سایه های نرم یا بدون سایه هستند. همچنین برای افزایش این افکت می توانید پس زمینه سفید را کمی زیاد نوردهی کنید.

 

یک ترفند سریع در آشپزخانه شما برای رسیدن به این ظاهر، استفاده از چراغ هود بالای اجاق گاز شماست. اکثر اجاق گازها این چراغ را دارند و معمولا یک نور ملایم پخش شده به شما می دهد. به نظر من این نور برای ایجاد تصاویر high key مفید است:

 

 

 

نوردهی: f/22، ۱/۱۲۵ ثانیه، ایزو ۱۰۰، ۱۶۷mm

 

ایجاد تصاویر high key را در خانه با وسایل آشپزخانه خود امتحان کنید.

 

بازتاب نور

یک روش دیگر برای پخش کردن نور استفاده از رفلکتورهاست، هرچند آنها می توانند به اهداف دیگر نیز کمک کنند. در این مورد، من از نور طبیعی پنجره که از پشت بطری می تابید استفاده کردم و یک تخته گوشت را به عنوان یک پس زمینه سیاه قرار دادم، این کار خطوط اجسام شیشه ای را برجسته می کند.

 

مشکل این بود که لیمو ترش زیاد نور دریافت نمی کرد و این کل تصویر را تخت و مسطح می کرد. من با استفاده از یک سینی آلومینیومی باربیکیوی اجاق گاز نور را به قسمت جلوی لیمو بازتاب کردم و به نتیجه نهایی آن برجستگی ظریف اما لازم را دادم. به تصاویر قبل و بعد از این کار نگاه کنید.

 

 

 

 

تصویر چپ: f/8، ۱/۳۰ ثانیه، ایزو ۴۰۰، ۵۰mm

 

تصویر راست: f/8، ۱/۳۰ ثانیه، ایزو ۴۰۰، ۵۰mm

 

در خانه امتحان کنید

 

چند مورد از این کارها را در آشپزخانه خود امتحان کنید و ببینید با تمرین چه چیزی می توانید یاد بگیرید.

 

همانطور که می توانید ببینید، شما به هیچ تجهیزات حرفه ای یا حتی مهارت آشپزی نیاز ندارید، فقط باید خلاق باشید! اینها تنها چند نمونه از کارهایی هستند که می توانید انجام دهید اما می توانید بر روی ترکیب بندی، کراپ کردن، رنگ ها، کنتراست و خیلی چیزهای دیگر هم کار کنید.

 

هر گونه هک یا تمرین دیگر در آشپزخانه که به بهبود عکاسی شما کمک می کند را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید.

 

 

منبع : لنزک 



:: برچسب‌ها: اموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

یادگیری عکاسی دیجیتال کار سختی به نظر می رسد – به خصوص زمانی که شما با انواع اصطلاحات تکنیکی مواجه می شوید که آنها را نمی فهمید و به دیکشنری نیاز پیدا می کنید. یا بدتر، سعی می کنید چیزهایی را که یاد گرفته اید با استفاده از عباراتی مانند «آن سوراخی که از میان آن نگاه می کنی» یا «آن دکمه ای که برای گرفتن عکس فشار میدهی» توضیح دهید. درک اصطلاحات، تعاریف، و واژگان عکاسی یک گام اولیه ضروری به سمت بهبود مهارت شما به عنوان یک عکاس مبتدی است.

 

از اینها گذشته، آن دستورالعمل ها و کلاس های عالی پر از واژه ها و مفاهیم جدید هستند. در حالیکه صدها اصطلاح مرتبط با عکاسی وجود دارد، مبتدیان باید این ۲۵ واژه را به مجموعه واژگان خود بیافزایند تا شروع خوبی در تسلط بر اصول داشته باشند.

 

و اکنون، ۲۵ واژه و تعریف رایج عکاسی که همه عکاسان مبتدی باید بدانند:

 

دیافراگم

 

دیافراگم (Aperture) اولین واژه رایج عکاسی است که باید یاد بگیرید. به زبان ساده، دیافراگم اندازه گشایش دهانه لنز است. به لنز به عنوان یک پنجره فکر کنید – پنجره های بزرگ اجازه ورود نور بیشتری را می دهند، در حالیکه پنجره های کوچک اجازه ورود نور کمتری را می دهند. یک دیافراگم کاملا باز اجازه ورود نور بیشتری را به تصویر می دهد و عکس روشن تر می شود، در حالیکه با یک دیافراگم کوچک نور کمتری وارد شده و عکس تاریک تر می شود. دیافراگم بر حسب ضریب اف یا f-stop اندازه گیری می شود؛ در یک ضریب اف کوچک مانند f/1.8 دهانه لنز باز، و در یک ضریب اف بزرگ مانند f/22 گشایش دهانه باریک است. دیافراگم یکی از سه تنظیمات دوربین است که نوردهی یک تصویر، یا میزان روشن یا تاریک بودن آن را تعیین می کند. دیافراگم بر این که چه مقدار از تصویر در فوکوس (واضح) باشد، تاثیر می گذارد – دیافراگم های باز به پس زمینه نرم و فوکوس نشده (تار) منجر می شوند، در حالیکه دیافراگم های باریک بخش بیشتری از تصویر را واضح یا شارپ نگه می دارند.

 

Al Servo یا فوکوس پیوسته

 

به طور معمول، فوکوس خودکار بر روی سوژه (یا چیزی که دارید از آن عکس می گیرید) قفل می شود و قفل شده باقی می ماند. اما، با Al Servo یا فوکوس خودکار پیوسته، فوکوس خودکار به کار کردن ادامه می دهد. با یک حالت فوکوس خودکار، اگر سوژه (یا دوربین) حرکت کند، عکس خارج از فوکوس خواهد بود. با Al Servo یا فوکوس خودکار پیوسته، سیستم فوکوس خودکار تا وقتی که شما عکس بگیرید، به فوکوس کردن ادامه خواهد داد، بنابراین سوژه هنوز هم شارپ می ماند، حتی اگر حرکت کند. این تنظیمات دوربین برای درک عکاسی از اشیاء متحرک ضروری هستند.

 

نسبت تصویر

 

اگر تا به حال تصاویر را چاپ کرده باشید، احتمالا متوجه شده اید که یک نسبت ۸ x 10 معمولا تصویر اصلی را برش می زند (کراپ می کند). این به خاطر نسبت تصویر (Aspect Ratio) است. نسبت تصویر، نسبت طول به عرض است. یک تصویر ۸ x 10 نسبت تصویر مساوی با یک تصویر ۴ x 5 دارد، اما یک تصویر ۴ x 7 کمی عریض تر است. شما می توانید نسبت تصویر را در دوربین خود تغییر دهید اگر می دانید که می خواهید تصویر خود را چگونه چاپ کنید، یا می توانید عکس خود را هنگام ویرایش به نسبت ابعاد مورد نظرتان کراپ کنید (بُرش دهید).

 

 

بوکه

 

بوکه (Bokeh) دایره های روشنی است که وقتی چراغ (نور)ها در یک تصویر خارج از فوکوس باشند، ایجاد می شوند. بوکه یک افکت منظم برای پس زمینه یک عکس است، که از طریق دیافراگم های باز ایجاد می شود.

 

 

 

 

شما می توانید در یک زمان چند عکس بگیرید. یا می توانید حالت عکاسی پشت سر هم (Burst Mode) را فعال کنید و دوربین تا زمانی که شما دکمه شاتر را پایین نگه داشته اید، یا تا وقتی که بافر پر شود (که راه فریبنده ای است برای گفتن این که دوربین دیگر نمی تواند پردازش کند)، به عکس گرفتن ادامه خواهد داد. سرعت گرفتن عکس های پشت سر هم بسته به نوع دوربین شما متفاوت است، بعضی از آنها سریع تر از بقیه هستند. این سرعت بر حسب «fps» یا فریم (تصویر) بر ثانیه نوشته می شود.

 

عمق میدان

 

عمق میدان (Depth of field) یک واژه عکاسی است که به مقداری از تصویر که در فوکوس است اشاره دارد. دوربین بر روی یک فاصله فوکوس خواهد کرد، اما یک محدوده فاصله در جلو و پشت آن نقطه وجود دارد که واضح یا شارپ باقی می ماند – این محدوده عمق میدان است. از طرف دیگر، در مناظر اغلب بخش عمده تصویر در فوکوس است – این یک عمق میدان زیاد است، و محدوده فاصله زیادی شارپ باقی می ماند.

 

دیجیتال در مقابل اپتیکال (نوری)

 

دیجیتال (Digital) و اپتیکال (Optical) واژه های مهمی هستند که هنگام خرید یک دوربین جدید باید آنها را بدانید. دیجیتال به این معنی است که نتیجه از طریق نرم افزار به دست می آید، نه بخش های فیزیکی دوربین. اپتیکال همیشه بهتر از دیجیتال است. این اصطلاحات معمولا هنگام اشاره به زوم (بر روی یک دوربین کامپکت) و همچنین تثبیت کننده تصویر مورد استفاده قرار می گیرند.

 

نوردهی

 

نوردهی (Exposure) میزان روشن یا تاریک بودن یک تصویر است. تصویر زمانی ایجاد می شود که سنسور دوربین (یا نوار فیلم) در معرض نور قرار می گیرد – این واژه از همین جا نشأت گرفته است. یک عکس تاریک کم نوردهی شده یا در معرض نور کافی قرار نگرفته است؛ یک عکس روشن زیاد نوردهی شده یا در معرض نور بیش از حد قرار گرفته است. نوردهی را می توان از طریق دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو (بیشتر دو مورد آخر) کنترل کرد. نوردهی امری سلیقه ای است – هیچ نوردهی «درست»ی وجود ندارد.

 

 

 

جبران نوردهی

 

جبران نوردهی (Exposure Compensation) راهی است برای این که به دوربین بگویید دوست دارید نوردهی روشن تر یا تاریک تر باشد. از جبران نوردهی می توان در بعضی از مُدهای خودکار و نیمه خودکار مانند اولویت دیافراگم استفاده کرد. جبران نوردهی بر حسب استاپ های نور اندازه گیری می شود، اعداد منفی به تصویر تاریک تر منجر شده و اعداد مثبت عکس روشن تری ایجاد می کنند.

 

فوکوس

 

هنگامی که چشم شما بر روی سوژه ای که به شما نزدیک است فوکوس می کند، اشیاء دور تار به نظر می رسند. واژه عکاسی رایج «فوکوس (Focus)» نیز همین معنا را دارد. چیزی که در فوکوس باشد واضح یا شارپ است، در حالیکه یک شیء که خارج از فوکوس باشد شارپ نیست (تار است). نواحی فوکوس مختلف تعیین می کنند که آیا دوربین دارد بر روی چند نقطه یا بر روی یک نقطه انتخاب شده توسط کاربر فوکوس می کند.

 

 

 

 

همگام سازی فلاش

 

شما احتمالا می دانید که فلاش یک درخشش ناگهانی (انفجار) نور است – همگام سازی فلاش (Flash Sync) تعیین می کند که فلاش چه موقع فایر یا زده شود. به طور معمول فلاش در ابتدای عکس فایر می شود، اما تغییر حالت همگام سازی فلاش تنظیم می کند که چه موقع این اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، حالت همگام سازی فلاش پرده دوم، فلاش را به جای ابتدا در انتهای عکس فایر می کند.

 

 

هیستوگرام

 

در عکاسی، هیستوگرام (Histogram) یک نمودار است که نشان می دهد چه تعداد پیکسل روشن و تیره در یک تصویر وجود دارد. اگر قله یا نقطه اوج نمودار به سمت چپ باشد، تصویر مقدار زیادی رنگ های تیره دارد. اگر قله نمودار به سمت راست باشد، تصویر مقدار زیادی رنگ روشن دارد. اگر لبه های آن قله ها بریده (قطع) شده باشد، تصویر کم (در لبه سمت چپ) یا زیاد (در لبه سمت راست) نوردهی شده است. هیستوگرام چیزی است که مبتدیان باید بعد از این که درک خوبی از مُدهای دستی به دست آوردند، یاد بگیرند.

 

کفشک (هات شو)

 

کفشک (Hot Shoe) یک اسلات (شکاف) در بالای دوربین برای اضافه کردن لوازم جانبی مانند فلاش کفشک است. این اصطلاح هیچ ارتباطی با کفش یا درجه حرارت ندارد.

 

ایزو

 

ایزو (ISO) مشخص می کند که دوربین چقدر نسبت به نور حساس است. به عنوان مثال، ایزو ۱۰۰ به این معنی است که دوربین زیاد حساس نیست – که برای عکاسی در نور روز مناسب است. ایزو ۳۲۰۰ به این معنی است که دوربین بسیار نسبت به نور حساس است، بنابراین شما می توانید از این ایزوی بالاتر برای گرفتن عکس در نور کم استفاده کنید. مشکل اینجاست که به نظر می رسد تصاویر در ایزوی بالا دانه دانه (نویزدار) بوده و جزئیات کمتری دارند. برای به دست آوردن یک نوردهی مناسب، ایزو با دیافراگم و سرعت شاتر متعادل می شود.

 

نوردهی طولانی

نوردهی طولانی (Long Exposure) تصویری است که به مدت طولانی نوردهی شده، یا از یک سرعت شاتر طولانی استفاده کرده است. این تکنیک برای عکاسی از اجسام ثابت در نور کم، یا تبدیل اجسام متحرک به یک تاری هنری مفید است. عکاسی شبانه با نوردهی طولانی می تواند نتایج بسیار باور نکردنی ایجاد کند. به عنوان مثال، این تکنیکی است که اغلب برای عکاسی از رد ستارگان مانند تصویر زیر مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

دستی

 

مُد دستی (Manual) به عکاس اجازه می دهد تا نوردهی را تنظیم کند، به جای این که دوربین این کار را به صورت خودکار انجام دهد. در مُد نوردهی دستی، شما دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو را انتخاب می کنید، و این انتخاب ها بر میزان روشن یا تاریک بودن تصویر تاثیر می گذارند. مُدهای نیمه دستی شامل مُد اولویت دیافراگم (که در آن شما فقط دیافراگم را انتخاب می کنید)، مُد اولویت شاتر (که در آن فقط سرعت شاتر را انتخاب می کنید) و مُد خودکار برنامه ریزی شده (که در آن ترکیبی از دیافراگم و سرعت شاتر را به جای تنظیم آنها به صورت جداگانه انتخاب می کنید) می باشند. دستی می تواند به فوکوس دستی، به جای استفاده از فوکوس خودکار نیز اشاره داشته باشد.

 

نورسنجی

 

استفاده از مُد دستی صرفا مبتنی بر حدس و گمان نیست – یک نورسنج توکار (ساخته شده در داخل دوربین) به هدایت آن تصمیمات کمک می کند، و نشان می دهد که آیا دوربین فکر می کند تصویر زیاد یا کم نوردهی شده است. نورسنجی (Metering) در واقع بر اساس یک رنگ خاکستری متوسط است، بنابراین داشتن اشیاء روشن تر یا تیره تر در تصویر می تواند نورسنج را کمی گیج (مختل) کند. مُدهای نورسنجی نشان می دهند که نورسنج چگونه نور را می خواند. نورسنجی ماتریسی به این معنی است که دوربین نور را از کل صحنه می خواند. نورسنجی مرکزگرا تنها آنچه را که در مرکز کادر است در نظر می گیرد و نورسنجی نقطه ای نور را بر اساس جایی که نقطه فوکوس شما بر روی آن قرار دارد، می سنجد.

 

دستی

 

مُد دستی (Manual) به عکاس اجازه می دهد تا نوردهی را تنظیم کند، به جای این که دوربین این کار را به صورت خودکار انجام دهد. در مُد نوردهی دستی، شما دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو را انتخاب می کنید، و این انتخاب ها بر میزان روشن یا تاریک بودن تصویر تاثیر می گذارند. مُدهای نیمه دستی شامل مُد اولویت دیافراگم (که در آن شما فقط دیافراگم را انتخاب می کنید)، مُد اولویت شاتر (که در آن فقط سرعت شاتر را انتخاب می کنید) و مُد خودکار برنامه ریزی شده (که در آن ترکیبی از دیافراگم و سرعت شاتر را به جای تنظیم آنها به صورت جداگانه انتخاب می کنید) می باشند. دستی می تواند به فوکوس دستی، به جای استفاده از فوکوس خودکار نیز اشاره داشته باشد.

 

نورسنجی

 

استفاده از مُد دستی صرفا مبتنی بر حدس و گمان نیست – یک نورسنج توکار (ساخته شده در داخل دوربین) به هدایت آن تصمیمات کمک می کند، و نشان می دهد که آیا دوربین فکر می کند تصویر زیاد یا کم نوردهی شده است. نورسنجی (Metering) در واقع بر اساس یک رنگ خاکستری متوسط است، بنابراین داشتن اشیاء روشن تر یا تیره تر در تصویر می تواند نورسنج را کمی گیج (مختل) کند. مُدهای نورسنجی نشان می دهند که نورسنج چگونه نور را می خواند. نورسنجی ماتریسی به این معنی است که دوربین نور را از کل صحنه می خواند. نورسنجی مرکزگرا تنها آنچه را که در مرکز کادر است در نظر می گیرد و نورسنجی نقطه ای نور را بر اساس جایی که نقطه فوکوس شما بر روی آن قرار دارد، می سنجد.

 

 

 

نویز

 

نویز (Noise) نقطه های ریز در تصویر است، که حالت دانه دانه بودن یا زبری به آن می دهند. تصاویر گرفته شده در ایزوهای بالا نویز زیادی دارند، بنابراین بهتر است که از کمترین ایزویی که می توانید برای میزان نور موجود در صحنه استفاده کنید.

 

RAW (خام)

 

RAW یک نوع فایل است که به عکاس اجازه می دهد تا کنترل بیشتری بر ویرایش عکس داشته باشد. RAW یک نگاتیو دیجیتال محسوب می شود، که در آن نوع فایل پیش فرض JPEG قبلا کمی پردازش شده است. با این حال، باز کردن فایل RAW به نرم افزار خاصی نیاز دارد، در حالیکه JPEG عمومی تر است.

 

قانون یک سوم

 

قانون ترکیب بندی یک سوم (Rule of Thirds) به صورت فرضی تصویر را هم در جهت افقی و هم عمودی به سه قسمت تقسیم می کند. اغلب جالب ترین ترکیب بندی ها نتیجه قرار دادن سوژه در یکی از تقاطع های آن خطوط فرضی، به جای مرکز تصویر می باشند.

 

 

شاتر بخشی از دوربین است که باز و بسته می شود تا اجازه ورود نور و گرفتن تصویر را بدهد. سرعت شاتر (Shutter Speed) مدت زمانی است که آن شاتر باز می ماند، که بر حسب ثانیه یا کسری از ثانیه، مانند ۱/۲۰۰ s. نوشته می شود. هرچه شاتر طولانی تر باز بماند، اجازه ورود نور بیشتری را می دهد. اما در حالیکه شاتر باز است، هر چیزی که حرکت کند تار می شود، و اگر کل دوربین حرکت کند، کل تصویر تار می شود – به همین دلیل است که برای سرعت شاترهای طولانی تر سه پایه لازم است.

 

کنترل شاتر

کنترل شاتر (Shutter Release) دکمه ای است که برای گرفتن عکس فشار می دهید. خواهش می کنم قابلی نداشت



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

شما سوژه خود را دارید، دوربین خود را دارید، و می خواهید کنترل کامل عکس خود را به دست گیرید. برای گرفتن بهترین عکس داخل دوربین ممکن باید نوردهی را درک کنید.

 

به بیان ساده، نوردهی نوری است که به سنسور برخورد می کند (یا به زبان قدیمی تر، یک فریم از فیلم است). شما نوردهی را با سه پارامتر کنترل می کنید، دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو. این چیزی است که مثلث نوردهی نامیده می شود:

 

با تنظیم هر یک از این تنظیمات، می توانیم نوردهی خود را تغییر دهیم تا تصویر را روشن تر یا تاریک تر کنیم. با این حال تنظیم هر یک از این کنترل ها نه تنها تصویر را روشن تر یا تاریک تر می کند، بلکه برخی از جنبه های دیگر تصویر را نیز تغییر می دهد.

 

بیایید به جزئیات هر یک از این موارد بپردازیم:

 

سرعت شاتر

 

سرعت شاتر اندازه زمانی است که یک سنسور یا فریم فیلم در معرض نور قرار می گیرد. شما با کنترل مدت زمانی که نور را به دوربین خود می تابانید، تصمیم می گیرید که زمان چگونه در آن تصویر نهایی متوقف شود. تفاوت بین یک صدم ثانیه و یک هزارم ثانیه می تواند تفاوت بین به دست آوردن یک عکس حماسی و به دست نیاوردن یک تصویر قابل استفاده باشد.

 

 

 

 

 

 

۲۰۰۰/۱ ثانیه؛ f/2.8؛ ایزو ۸۰۰؛ کانن ۷D؛ EF300mm f/2.8L IS USM

 

انتخاب سرعت شاتر به آنچه که شما در تصویر خود می خواهید بستگی دارد. آیا می خواهید سوژه شما طوری متوقف شود که بتوانید به وضوح تمام جزئیات را ببینید؟ یا چیزی انتزاعی تر می خواهید، که در آن خطوط تار حرکت را نشان می دهند؟ به یاد داشته باشید، سرعت شاترهای سریع به معنی زمان کمتر برای برخورد نور به سنسور می باشند، بنابراین هرچه سرعت شاتر سریع تر باشد، نور کمتری برای تصویر وجود دارد. اگر سرعت شاتر سریع لازم است، دیافراگم و ایزو به شما کمک می کنند تا تصویر مورد نظر خود را به دست آورید.

 

دیافراگم

گشایش (دهانه) لنز، که تحت عنوان دیافراگم شناخته می شود، یک ابزار تکنیکی و هنری برای شما به عنوان عکاس است. با تصمیم گیری در مورد این که ۱) با چه لنزی می خواهید عکس بگیرید ۲) چه ضریب افی (f-stop) را ترجیح می دهید و ۳) چقدر می خواهید از سوژه دور باشید، نوردهی و عمق میدان عکس را کنترل خواهید کرد.

 

 

 

 

هنگامی که شما اندازه دهانه دیافراگم را تغییر می دهید، میزان نور و همچنین مسیری که نور در آن حرکت می کند را تغییر می دهید. این امر مقداری از صحنه که شارپ و در فوکوس خواهد بود را تغییر می دهد. ناحیه ای که در فوکوس قرار دارد تحت عنوان عمق میدان تعریف می شود. یک عمق میدان کم یک ناحیه فوکوس شده را از بقیه پس زمینه جدا می کند، یک عمق میدان زیاد اکثر صحنه را در فوکوس نشان خواهد داد. این که بخواهید ظاهر تصویر مورد نظر خود را به دست آورید، در حالیکه هنوز هم اجازه دهید آنچه که فکر می کنید میزان نور مناسب است به سنسور برخورد کند، جایی است که متوجه خواهید شد دیافراگم نقش مهمی در دید هنری شما ایفا خواهد کرد.

 

 

 

حداقل عمق میدان در مقابل حداکثر عمق میدان

 

ایزو اگر از فیلم استفاده می کنید، انتخاب ایزو محدود به آن چیزی است که جعبه فیلم می گوید، اما زمانی که به صورت دیجیتالی عکس می گیرید، ایزو به ابزاری برای کار در داخل نوردهی تبدیل می شود. ایزو میزان حساسیت سنسور دوربین شما نسبت به نور را توصیف می کند. سنسور نوری که از طریق لنز وارد می شود، از میان دهانه دیافراگم عبور می کند و از واحد شاتر می گذرد را اندازه گیری می کند. تنظیمات ایزو را می توان برای تغییر حساسیت تنظیم کرد. در ایزوهای بالاتر نویز افزایش می یابد، یا اگر از فیلم استفاده می کنید، حالت زبری بیشتر می شود. هنگامی که شما از یک ایزوی بالاتر استفاده می کنید (مثلا حدود ۱۶۰۰ یا ۳۲۰۰)، دوربین عکس را با نور کمتری که وارد دوربین می شود ثبت می کند. سپس سطح نورِ کمتر، تقویت می شود، به طوری که تصویر نهایی روشنایی طبیعی دارد. شما می توانید از یک سرعت شاتر سریع تر با یک ایزوی بالاتر در یک سناریوی نور کم، به قیمت کیفیت تصویر پایین تر (به علت نویز) استفاده کنید.

 

با درک مثلث نوردهی و این که سرعت شاتر، دیافراگم، و ایزو چگونه با هم کار می کنند، می توانید در انواع سناریوهای روشنایی عکاسی کرده و بدانید چطور پارامترها را تنظیم کنید تا نیازهای تصویری که می خواهید ثبت کنید را برآورده کند.

 

 

 

منبع :akasee.ir



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 47
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

یک هدف مهم هنگام شروع عکاسی این است که مُد خودکار را غیر فعال کرده و از مُدهای نیمه خودکار اولویت دیافراگم و اولویت شاتر استفاده کنید. این کار در ابتدا دشوار است؟ ممکن است، اما من قول می دهم که کار کردن با کنترل های خلاقانه در دستان شما یکی از اولین و بهترین لذت های عکاسی دیجیتال است.

 

من به افراد یاد می دهم که دلیل عمیق تری برای نام «مُد اولویت» وجود دارد. یک دلیل بدیهی این است که شما کنترل سرعت شاتر یا دیافراگم را در اولویت قرار داده و کنترل بقیه چیزها را به دوربین واگذار می کنید. اما همچنین، می توانید به خودتان یاد دهید که این تصمیم را بر اساس «اولویت عکس» خود قرار دهید.

 

 

 

 

رقص پرچم در میدان آزادی تایپه، تایوان. اولویت عکس: متوقف (فریز) کردن حرکت. سرعت شاتر: ۱/۵۰۰ ثانیه.

 

این مقاله چهار اولویت عکس اصلی را مشخص می کند: متوقف کردن حرکت، نشان دادن حرکت، ایجاد یک عمق میدان کم (سطحی)، و ایجاد یک عمق میدان زیاد (عمیق). هدف این است که شما از خودتان بپرسید کدام یک از اینها اولویت عکس بعدی شماست و سپس مُد و تنظیمات مناسب را برای رسیدن به آن انتخاب کنید.

 

مُد اولویت شاتر

 

مُد اولویت شاتر با حرف «S» بر روی صفحه گردان دوربین های نیکون و سونی و با «Tv» یر روی دوربین کانن مشخص شده است. شاتر مانند پلک شما باز و بسته می شود تا سنسور دوربین را در معرض نور قرار دهد. با انتخاب این مُد، شما می توانید انتخاب کنید که شاتر چقدر باز شود.

 

در مُد اولویت شاتر، شما سرعت شاتر را به عنوان مهم ترین المان برای تصویری که می خواهید بگیرید، اولویت بندی می کنید. سپس دوربین شما برای ایجاد یک نوردهی درست، یک دیافراگم متناسب با آن انتخاب خواهد کرد. این مُد زمانی که اولویت شما متوقف کردن حرکت یا نشان دادن حرکت باشد، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

 

 

اجرای رقص سنتی در قلعه Haemi، کره جنوبی. اولویت: متوقف کردن حرکت. سرعت شاتر: ۱/۱۰۰۰ ثانیه.

 

اولویت #۱ متوقف کردن حرکت

 

بسیاری از اوقات در هنگام عکاسی، شما به تصاویر شارپ در فوکوس دقیق نیاز دارید. سرعت شاتر مهم ترین عاملی است که بر وضوح تصویر تاثیر می گذارد؛ با این حال، نیاز به وضوح تصویر یک اولویت عکس تمام عیار نیست. در اینجا ما در مورد متوقف کردن حرکت سریع صحبت می کنیم.

 

این مُد را برای متوقف کردن حرکت در ورزش ها، آب به سرعت در حال حرکت در مناظر، و سایر حرکات سریع انتخاب کنید. به عنوان مثال، حرکت یک دونده را می توان با سرعت شاتر ۱/۵۰۰ ثانیه متوقف کرد، در حالیکه ورزش های موتوری ممکن است به ۱/۲۰۰۰ ثانیه یا سریعتر نیاز داشته باشند.

 

 

 

من برای این تصویر از رقص پرچم در میدان آزادی تایپه، سرعت شاتر ۱/۸۰۰ ثانیه را برای متوقف کردن حرکت انتخاب کردم. سرعت شاتر سریع علاوه بر متوقف کردن حرکت رقصنده، حرکت پرچم را نیز متوقف کرده و تضمین کرد که نوشته روی آن واضح و خوانا باشد.

 

 

 

 

در حوالی رودخانه گنگ در بنارس، مقدس ترین شهر هند، من شاهد حرکت دسته جمعی خانم ها به پایین پله ها بودم که یک گاو داشت به سمت آنها می رفت. حیوان آماده حمله به آنها بود! من درست قبل از آن از یک بازی کریکت عکس گرفته بودم، بنابراین دوربینم بر روی ۱/۱۰۰۰ ثانیه در مُد اولویت شاتر تنظیم شده بود. من همانطور که گاو به سمت دو زن آخر حمله ور شد قبل از اینکه برگردد و از آنجا دور شود، شروع به عکاسی کردم. حرکت گاو و حالات چهره خانم ها متوقف شد، و یک لحظه ماندگار را به وجود آورد.

 

اولویت #۲ نشان دادن حرکت

 

استفاده از مُد اولویت شاتر، برای نشان دادن حرکت، افکت زیبایی است که به راحتی می توانید در تصاویر خود به کار گیرید. هر چیزی از ماتی حرکتی کم گرفته تا رد نور و افکت های آب رویایی با انواع سوژه های مختلف امکان پذیر است.

 

تصور کنید که در حال عکاسی خیابانی به صورت دستی هستید و به طور اتفاقی به دو رقصنده اجراهای خیابانی برمی خورید. شما می خواهید افرادی که بعدا تصاویر شما را می بینند بتوانند حرکت را حس کنند، بنابراین تصمیم می گیرید که حرکت را به عنوان اولویت عکس خود نشان دهید. از آنجا که یک سرعت شاتر ۱/۵۰۰ ثانیه حرکت اجرا کننده ها را متوقف می کند، می توانید ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و از آنجا مقدار آن را کم کنید تا وقتی که ماتی حرکتی مورد نظر به دست آید.

 

 

 

 

در حین کار به عنوان عکاس یک تور در کره جنوبی، مسئولیت عکاسی از توریست هایی که برگ های چای سبز را آماده می کردند، به عهده من بود. برای نشان دادن حرکت، من یک عکس نمونه در ۱/۵۰ ثانیه گرفتم و سپس سرعت شاتر را کم کردم تا وقتی که به این ماتی رسیدم. این تصویر ۰٫۴ ثانیه بود مسلما محدودیت های قابل قبول عکاسی به صورت دوربین در دست را داشت اما به لطف تثبیت کننده تصویر لنز و دست های ثابت و محکم من، در نهایت این عکس جالب را گرفتم.

 

اکنون تصور کنید که در هنگام شب در پشت بام یک ساختمان بلند هستید و یک سه پایه دارید. به دلیل ثبات بیشتری که سه پایه فراهم می کند، می توانید شاتر را به طور قابل توجهی طولانی تر باز کنید. با انتخاب تنظیمات مناسب، می توانید به پس زمینه های واضح، سوژه های مات، و رده های نوری که در بالای یکدیگر قرار دارند، برسید.

 

 

 

یک منظره شهری شبانه از رودخانه هان و برج نمسان سئول که دارای رده های نور سفید و قرمز است. من از سرعت شاتر ۱۵ ثانیه استفاده کردم تا اجازه دهم که نور از ماشین های متعدد به سنسور من برسد، و در رگه های نور طولانی در تصویر نهایی تجمع پیدا کند. هیچ قانون طلایی برای تعداد ثانیه ها وجود ندارد، بنابراین فقط از آزمایش کردن لذت ببرید.

 

مُد اولویت دیافراگم

 

مُد اولویت دیافراگم با حرف «A» بر روی صفحه گردان دوربین های نیکون و سونی و با «Av» بر روی کانن مشخص شده است. مانند عنبیه چشم انسان، دیافراگم نیز حفره (روزنه) ای دارد که باز می شود تا سنسور دوربین را در معرض نور قرار دهد. با انتخاب این مُد، می توانید انتخاب کنید که دیافراگم چقدر عریض یا باریک باز شود. هرچه عدد f کمتر باشد، حفره عریض تر (بازتر) است. کنترل دیافراگم عمدتا برای تاثیرگذاری بر چیزی که تحت عنوان عمق میدان شناخته می شود، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

شما پرتره هایی را دیده اید که در آن سوژه در فوکوس شارپ است، اما پس زمینه به زیبایی مات شده است؛ این عمق میدان کم نامیده می شود. همچنین، مناظر فوق العاده ای را دیده اید که در آن کل تصویر از جلو تا عقب در فوکوس واضح شارپ است؛ این یک عمق میدان زیاد است.

 

با انتخاب مُد اولویت دیافراگم، دیافراگم را به عنوان المان اصلی برای تصویری که می خواهید بگیرید، مشخص می کنید. سپس دوربین شما برای ایجاد یک نوردهی درست، یک سرعت شاتر متناسب با آن انتخاب می کند. این مُد زمانی که اولویت های شما ایجاد یک عمق میدان زیاد یا کم هستند، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

صاحب غرفه در بازار مادر در ایمفال، مانیپور هند. اولویت: عمق میدان کم. دیافراگم انتخاب شده: f/2.0.

 

اولویت #۳ ایجاد یک عمق میدان کم

به عنوان یک عکاس سفر متخصص پرتره، ایجاد یک عمق میدان کم اغلب اولویت من است. این به من اجازه می دهد تا سوژه عکسم (به عنوان مثال، چهره یک شخص، و به طور خاص چشم های آنها) در فوکوس شارپ باشد، در حالیکه پس زمینه یک ماتی رویایی داشته باشد. برای رسیدن به این افکت، شما باید یک مقدار دیافراگم کم انتخاب کنید.

 

اگر با یک لنز کیت عکاسی می کنید، کمترین مقدار در دسترس برای شما ممکن است f/3.5 باشد. با این حال، با یک لنز دارای فاصله کانونی ثابت (پرایم)، این مقدار کمتر خواهد بود، که این نوع لنز را برای عکاسی پرتره مناسب می کند. بیایید نگاهی به دو تصویر نمونه زیر بیاندازیم.

 

 

 

 

یک بانوی هندو در حال دعا کردن در مراسم Ganga Aarti بنارس، هند. هنگامی که من مردم را ملاقات می کنم و از آنها عکس پرتره می گیرم، مطمئن می شوم که لنز Sigma 35mm 1.4 Art ام بر روی دوربین قرار داشته باشد. دیافراگم انتخاب شده برای این عکس f/1.4 بود، که یک پس زمینه مات زیبا را تضمین می کرد.

 

 

 

 

یکی از ساکنان روستای Houtong Cat شمال تایوان. دیافراگم انتخاب شده: f/2.8. این نمونه خوبی از عمق میدان کم است. جلوی چنگ های گربه و همچنین پشت بدنش مات شده است. تنها یک سطح کانونی باریک در فوکوس واضح و شارپ است. هرچه مقدار دیافراگم انتخاب شده کمتر باشد، این قطعه سطح کانونی باریک تر می شود. برای این عکس، من بر روی چشم چپ گربه فوکوس کرده، و اطمینان حاصل کردم که این شارپ ترین نقطه تصویر باشد.

 

اولویت #۴ ایجاد یک عمق میدان زیاد

در مقابل، یک عمق میدان زیاد، وضوح جلو به عقب را در کل تصویر میسر می سازد، و آن را به اولویت عکس برای عکس های منظره تبدیل می کند. اگر کمترین مقدار دیافراگم، باریک ترین سطح کانونی و مات ترین پس زمینه را ارائه می دهد، پس قطعا بالاترین مقادیر دیافراگم، بهترین تنظیمات منظره را فراهم می کند، درست است؟ نه اشتباه است. لنز شما ممکن است قابلیت f/22 را داشته باشد، اما لطفا آن را انتخاب نکنید.

 

بالاترین مقادیر دیافراگم می توانند اعوجاج تصویر ایجاد کنند. من توصیه می کنم که برای عکاسی منظره با سه پایه، بالاتر از f/16، و برای عکاسی به صورت دوربین در دست بالاتر از f/11 نروید. یک انتخاب خوب برای عکاسی دوربین در دست از مناظر در واقع f/8 است، چون یک عمق میدان متوسط تا زیاد ارائه می دهد، در حالیکه انتخاب یک ایزوی پایین تر و سرعت شاتر سریع تر را برای رسیدن به یک تصویر شارپ تر میسر می سازد.

 

 

 

معبد زیبای ایتسوکوشیما در میاجیما، یکی از سه چشم انداز ژاپن – منطقه هیروشیما. یک مقدار دیافراگم بالاتر، حفره باریک تری ایجاد می کند که نور از میان آن به سنسور شما می رسد. عمق میدان زیاد یکی از افکت های اصلی است، که در عکس های منظره وضوح از جلو به عقب ایجاد می کند. برای این تصویر، من یک دیافراگم f/7.1 انتخاب کردم و بر روی استخر آب در پیش زمینه فوکوس نقطه ای کردم.

 

 

 

 

در مسیر جاده «Zero Point»، انتهای جاده رو به سمت شمال در Sikkimese Himalayas، و پشت سر به سمت دره Yumthang، در Sikkim هند است. این یک عکس منظره ساده دستی است، که برای آن من f/8 را انتخاب کردم چون اولویت عکس من عمق میدان زیاد بود.

 

نتیجه گیری

این چهار اولویت عکس اصلی را به خاطر بسپارید و آنها را با استفاه از مُدهای اولویت دیافراگم و شاتر تمرین کنید. فراموش نکنید که نظرات خود را در زیر به اشتراک بگذارید.

 

 

 

منبع : akasee.ir

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : پنج شنبه 23 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

یک لنز با ضریب اف ۱٫۴ نسبت به لنزی با ضریب اف ۲٫۸ اجازه ورود ۴ برابر نور بیشتری را خواهد داد، چراکه گشودگی دیافراگم ۲ پله (Stop) بیشتر است. از f/1.4 تا f/2 یک پله، و از f/2 تا f/2.8 یک پله و می دانیم که هر پله کاهش ضریب اف ورود نور را دو برابر بیشتر خواهد کرد. ضریب اف ها (f-numbers)، یک سری اعداد ریاضی هستند که بیانگر اندازه گشودگی دیافراگم لنز می باشند. به خاطر سپردن یا حفظ کردن مقیاس یا درجه بندی ضرایب اف ساده نیست، اما اطلاعات مفیدی به عکاس می دهد. فیلمساز گریفین هاموند یک ترفند فوق العاده ساده آموزش داده که تنها به حفظ کردن اعداد ۱ و ۱٫۴ نیاز دارید و ضریب اف های بعدی از این دو عدد ساخته می شوند.

 

 

 

 

 

 

 

در تصویر فوق مقیاس ضریب اف ها را مشاهده می نمایید. این اعداد (f-numbers) که قسمتی از یک تصاعد هندسی هستند، بیانگر میزان گشودگی دیافراگم می باشند. همانطور که می دانید هرچه از اعداد کوچک تر به سمت اعداد بزرگ تر می رویم گشودگی دیافراگم کمتر می شود و در نتیجه نور ورودی به لنز کم تر خواهد بود. بین هر یک از اعداد فوق یک پله یا Stop در نظر گرفته می شود. هر پله افزایش ضریب اف (مثلا از f/2.8 به f/2) نور ورودی را دو برابر افزایش داده و هر پله کاهش ضریب اف (مثلا از f/5.6 به f/8) نور ورودی ۲ برابر کاهش می دهد.

 

روش ساده حفظ کردن ضریب اف ها

لنزک: گریفین هاموند (Griffin Hammond) در ویدیو زیر روشی خیلی ساده را برای به خاطر سپردن این اعداد آموزش داده است، کافیست ۱ و ۱٫۴ را در ذهن داشته باشید و هر یک از این اعداد را دو برابر کنید (و برخی جاها رُند کنید). پس دو عدد یا ضریب اف (f/number) بعدی که ۲ و ۲٫۸ هستند تولید می شوند. و همینطور ادامه دهید. تصویر زیر را مشاهده نمایید:

 

 

 

 

منبع : لنزک 

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : چهار شنبه 22 مرداد 1399
.

 

 

 

 

هنگام شروع عکاسی، یکی از ترسناک ترین و گیج کننده ترین چیزها برای یک مبتدی این است که تصمیم بگیرد از کدام مُد نوردهی دوربین استفاده کند. در حالیکه مُدهای خودکار برای تازه کارها مطمئن تر هستند، اما زمانی خواهد آمد که شما یا می خواهید یا مجبورید کنترل بیشتری بر دوربین خود داشته باشید تا نتایج مورد نظر خود را به دست آورید. اما از کجا باید بدانید که از کدام مُد دوربین استفاده کنید؟ در این مطلب لنزک به شما آموزش خواهیم داد.

 

 

 

 

مُد اولویت دیافراگم یک انتخاب عالی برای صحنه ای مثل این است که در آن می دانید عمق میدان عمیقی برای نگه داشتن کل صحنه در فوکوس می خواهید.

 

در این مطلب لنزک در مورد شرایط خاص عکاسی و مُد دوربین مناسب برای هر یک از آنها صحبت خواهیم کرد.

 

الفاصول اولیه

 

ابتدا در مورد اصول اولیه نوردهی (دیافراگم/سرعت شاتر/ایزو) توضیح خواهیم داد. اگر با آن ها آشنا هستید، این قسمت را رد داده و مستقیم به سراغ قسمت «ب» مطلب و مُد های نوردهی بروید.

 

عمق میدان (depth of field) چیست؟

 

دوربین فقط می تواند لنزش را در یک نقطه فوکوس کند، اما ناحیه ای از جلو و عقب این نقطه وجود دارد که همچنان شارپ و واضح دیده می شود. به این ناحیه عمق میدان (DOF) می گویند. سایزش متغیر است و با «کم عمق» (فقط یک ناحیه باریک شارپ دیده می شود) و «عمیق» (بیشتر عکس شارپ دیده می شود) بیان می شود.

 

عمق میدان، یا کنترل اینکه چه قسمت هایی از عکس شارپ بیافتد، یکی از مزایای داشتن دوربین SLR است. با چشمان خود به صحنه نگاه کنید، معمولا همه چیز در فوکوس است (مات نمی بینید). اما نیازی نیست عکس های شما هم این چنین باشند.

 

دیافراگم

 

 

 

دیافراگم میزان باز شدن یا گشودگی لنز است، که تعیین می کند دقیقا چقدر نور وارد دوربین شود و به سنسور تصویر برخورد کند. هرچه ضریب اف کوچک تر باشد دیافراگم باز تر و هرچه عدد بزرگ تری انتخاب شود، دیافراگم بسته تر خواهد بود. برای مثال دیافراگم f/1.8 گشودگی بیشتری نسبت به f/8 دارد. دیافراگم همچنین بر «عمق میدان» تاثیر می گذارد.

 

به عنوان مثال، لنزهایی با حداکثر گشودگی دیافراگم f/1.8، عمق میدان بسیار کمی خواهند داشت. همان لنز اگر بر روی f/16 تنظیم شود، عمق میدان بیشتری خواهد داشت. یک راه آسان برای به خاطر سپردن این مسئله این است که اعداد کوچکتر (ضرایب اف کوچک تر مثل f/1.8)، عمق میدان کمتر و اعداد بزرگتر (ضرایب اف بزرگ تر مثل f/16)، عمق میدان بیشتری به شما می دهند.

 

 

زمانی که می خواهید پس زمینه مات شود، تنظیم یک دیافراگم باز برای ایجاد یک عمق میدان کم، کلید کار است. از مُد اولویت دیافراگم می توان در مواردی مثل این استفاده کرد (ادامه مطلب را بخوانید تا در این مورد بیشتر یاد بگیرید).

 

سرعت شاتر

 

سرعت شاتر مقدار زمانی که نور هنگام ورود به دوربین به سنسور برخورد می کند را مشخص می کند. هرچه سرعت شاتر سریع تر باشد، نور مدت کم تری به سنسور برخورد می کند. سرعت شاتر با ثانیه مشخص می شود، مانند ۱/۱۲۵ ثانیه، ۱/۶۰ ثانیه، یا ۱/۱۰۰۰ ثانیه. سرعت شاترهای سریع تر مانند ۱/۵۰۰ ثانیه، حرکت را ثابت می کنند، در حالیکه سرعت شاترهای آهسته تر مانند ۱/۲ ثانیه، ۱ ثانیه، یا حتی ۳۰ ثانیه، حرکت را بیشتر به صورت مات نشان می دهند. هرچه سرعت شاتر طولانی تر باشد، ماتی حرکت بیشتری ایجاد خواهد شد.

 

ایزو

 

ایزوی دوربین شما تعیین می کند که سنسور چقدر نسبت به نور حساس باشد. اعداد کمتر مانند ایزو ۱۰۰ یا ۲۰۰ به این معنی هستند که سنسور دوربین شما کمتر نسبت به نور حساس است و در شرایط روشن، مثلا در نور مستقیم خورشید مورد استفاده قرار می گیرند. هنگامی که نور کمتری وجود دارد، مثلا در سایه، یا فضای داخلی، می توانید از یک ایزوی بالاتر مانند ۸۰۰، ۱۶۰۰، یا ۳۲۰۰ استفاده کنید تا دوربین خود را نسبت به نور حساس تر کنید. ایزو نقش مهمی در موقعیت های مختلف ایفا می کند که در ادامه در مورد آن بحث خواهم کرد، بنابراین همیشه به خاطر داشته باشید که می توانید این تنظیمات را تغییر دهید، و از این که در صورت نیاز ایزو را بالا ببرید نترسید.

 

بمُدهای نوردهی دوربین

 

 

 

 

قبل از این که به ادامه مطلب بپردازیم، می خواهم تصریح کنم که راه های زیادی برای رسیدن به یک نتیجه مورد نظر خاص با دوربینتان، با استفاده از هر یک از این مُدها وجود دارد. هنگامی که شما رابطه بین سرعت شاتر، دیافراگم، و ایزو را درک کنید، می توانید هر کاری که بخواهید در هر یک از این مُدها انجام دهید.

 

اما کدام مُد نوردهی برای کدام موقعیت بهتر است؟ شما باید تصویر خود را تجسم کنید تا بتوانید تصمیم بگیرید.

 

مُد برنامه 

 

(Program Mode) در سمت پیشرفته دکمه چرخان مُد های دوربین قرار دارد، و اغلب با حرف P نشان داده می شود. در این مُد، دوربین دیافراگم، ایزو، و سرعت شاتر را برای شما تنظیم خواهد کرد. بنابراین چه موقع باید از مُد برنامه استفاده کنید؟

 

مُد برنامه زمانی که شما به طور خاص به دنبال هیچ افکتی نیستید، خوب است. دوربین شما، زمانی که بر روی مُد برنامه تنظیم شود، تلاش خواهد کرد تا یک نوردهی مناسب به شما بدهد که بتوانید دوربین را در دست نگه دارید، به این معنی که شما نیازی به استفاده از یک سه پایه برای محکم کردن دوربین خود نداشته باشید. این مُد برای وقتی که شما به طور اتفاقی عکاسی می کنید و فقط می خواهید مطمئن شوید که نوردهی های شما درست هستند، خوب است.

 

این مُد نوردهی در این زمینه بسیار شبیه مُد خودکار است، با این تفاوت که شما می توانید نوردهی که دوربین تنظیم می کند، و همچنین بسیاری از تنظیمات دیگر مانند تراز سفیدی را نادیده بگیرید یا تغییر دهید. علاوه بر این، در مُد خودکار، دوربین زمانی که فکر می کند به نور بیشتری نیاز است، فلاش را پاپ آپ می کند. اما در مُد برنامه، فلاش پاپ آپ نمی شود مگر این که شما به آن بگویید این کار را انجام دهد.

 

اولویت دیافراگم

 

در برخی از دوربین ها، این مُد با حرف A بر روی دکمه چرخان مُد های دوربین نشان داده می شود، در حالیکه در دوربین های کانن با Av، به معنی مقدار دیافراگم (Aperture Value) نشان داده می شود. در هر صورت، در این مُد، شما دیافراگم و ایزویی که می خواهید را تنظیم می کنید و دوربین سرعت شاتر مناسب را برای شما تنظیم می کند. بنابراین چه موقع باید از مُد اولویت دیافراگم استفاده کنید؟

 

 

 

 

زمانی که یک عمق میدان کم تر می خواهید، مثلا در یک پرتره، استفاده از اولویت دیافراگم و تنظیم یک دیافراگم باز، گزینه ای عالی است.

 

برای تعیین پاسخ، تصویر نهایی را در ذهن خود مجسم کنید. می خواهید چطور به نظر برسد؟ به طور کلی، اگر تصمیم گرفتید که مهم ترین عامل در تصویر شما یک عمق میدان خاص باشد، باید از مُد اولویت دیافراگم استفاده کنید تا بتوانید دوربین خود را مجبور کنید عمق میدانی که می خواهید را به شما بدهد. به عنوان مثال، اگر در حال گرفتن یک عکس پرتره هستید، احتمالا می خواهید سوژه شما در فوکوس واضح و شارپ باشد، اما همچنین ممکن است بخواهید پس زمینه کمی مات تر باشد، تا تمرکز بیننده بر روی سوژه حفظ شود. یک پس زمینه خارج از فوکوس (مات) از پرت شدن حواس بیننده جلوگیری می کند و به قرار گرفتن تمرکز روی سوژه اصلی کمک می کند. بنابراین ممکن است بخواهید از یک دیافراگم نسبتا باز مانند f/4 استفاده کنید، تا عمق میدان کافی برای شارپ نگه داشتن سوژه خود ایجاد کنید، و در عین حال اجازه دهید پس زمینه به خوبی تار شود.

 

اما مراقب سرعت شاتر خود نیز باشید

 

با این حال، مهم است توجه داشته باشید که شما باید مراقب تنظیمات سرعت شاتر خود نیز باشید. اگرچه دوربین این مورد را برای شما تنظیم خواهد کرد، اما برخلاف مُد برنامه، یک سرعت شاتر به اندازه کافی سریع برای عکاسی دوربین در دست به شما نمی دهد. اگر نور کافی وجود نداشته باشد، این امر منجر به یک سرعت شاتر آهسته تر خواهد شد که ممکن است برای ثابت کردن هر گونه حرکت سوژه به اندازه کافی سریع نباشد. این می تواند به کمی تاری ناشی از لرزش دست ها یا حرکت جزئی سوژه شما منجر شود. اگر سرعت شاتر انتخاب شده توسط دوربین (بر اساس دیافراگمی که شما تنظیم کرده اید) به اندازه کافی سریع نیست که حرکت را در این موقعیت ثابت کند، شما باید ایزو را بالا ببرید. بالا بردن ایزو، با توجه به دیافراگمی که شما تنظیم کرده اید، به طور موثر سرعت شاتر را افزایش خواهد داد.

 

 

 

 

اولویت دیافراگم هنگام عکاسی از منظره ای که در آن شما یک عمق میدان زیاد می خواهید، و نیازی نیست که سرعت شاتر بر روی هیچ مقدار خاصی تنظیم شود تا به یک روش خاص حرکت را ثابت کند، یک گزینه عالی است.

 

برای عکاسی منظره

 

موقعیت دیگری که می توانید از مُد اولویت دیافراگم استفاده کنید برای یک عکس منظره است که در آن شما ممکن است عمق میدان بیشتری برای نگه داشتن کل صحنه در فوکوس بخواهید. در این وضعیت، هدف اصلی شما به دست آوردن مقدار زیادی عمق میدان برای حفظ کل صحنه در فوکوس است، بنابراین باید یک دیافراگم f/11 یا حتی f/16 برای ثبت مقدار بیشتری از صحنه به طور شارپ (واضح) تنظیم کنید. در این وضعیت، اگر از یک سه پایه استفاده می کنید، سرعت شاتر ممکن است عامل چندان مهمی برای شما نباشد.

 

اما اگر دوربین را در دست نگه می دارید، باید به سرعت شاتری که دوربین تنظیم می کند توجه کنید تا مطمئن شوید که برای جلوگیری از لرزش دوربین به اندازه کافی سریع است. علاوه بر این، اگر آب یا ابر در حال حرکت وجود دارد، یا باد بر روی درختان یا چمن می وزد، باید مطمئن شوید سرعت شاتری که دوربین تنظیم می کند، آن حرکت را به میل شما به طور مناسب ثابت خواهد کرد. اگر اینطور نیست، شما باید ایزو را تنظیم کنید تا دوربین یک سرعت شاتر مناسب تر تنظیم کند.

 

اولویت شاتر

 

 

 

 

زمانی که می دانید به یک سرعت شاتر خاص نیاز دارید، مانند این تصویر که در آن از تکنیک پنینگ استفاده شده است، اولویت شاتر اغلب بهترین انتخاب است.

 

اولویت شاتر در اکثر دوربین ها معمولا با حرف S نشان داده می شود، اما کانن از Tv استفاده می کند، که به مقدار زمان (Time Value) برای نشان دادن مُد اولویت شاتر اشاره دارد. مُد اولویت شاتر درست برعکس اولویت دیافراگم است. در این مُد، شما سرعت شاتری که می خواهید و همچنین ایزو را تنظیم می کنید، و اجازه می دهید دوربین دیافراگم مناسب را انتخاب کند. این مُد زمانی که شما تصمیم گرفته اید حرکت را به یک روش خاص ارائه دهید که مولفه اصلی تصویر شما باشد، یک انتخاب عالی است.

 

عکاسی ورزشی

 

به عنوان مثال، فرض کنید که در حال عکاسی از یک رویداد ورزشی هستید. شما به احتمال زیاد می خواهید حرکت ورزشکاران را در زمین فریز یا ثابت کنید. برای انجام این کار، به یک سرعت شاتر سریع مانند ۱/۵۰۰ ثانیه یا حتی ۱/۱۰۰۰ ثانیه نیاز دارید. در مُد اولویت شاتر، شما باید دوباره مراقب ایزو باشید تا مطمئن شوید که دوربین یک نوردهی مناسب به شما می دهد. معمولا، نشانگر نوردهی در منظره یاب شما فلاش خواهد زد تا نشان دهد که در تنظیمات فعلی، نمی توان به نوردهی مناسب دست یافت. در این مورد، ایزو را بالا ببرید تا به نوردهی مناسب برای سرعت شاتری که می خواهید برسید.

 

 

 

 

زمانی که می دانید به یک سرعت شاتر سریع برای ثابت کردن حرکت نیاز دارید، مانند وقتی که در حال عکاسی ورزشی هستید، باید از مُد اولویت شاتر استفاده کنید.

 

به عنوان یک مثال دیگر، فرض کنید که یک سرعت شاتر آهسته تر برای ایجاد یک اثر پنینگ می خواهید. باز هم باید سرعت شاتر صحیح را برای ایجاد این اثر تنظیم کنید، و اجازه دهید دوربین دیافراگم را تنظیم کند. هر زمان که دغدغه اصلی، ظاهر حرکت در یک تصویر باشد، اولویت شاتر انتخاب خوبی برای عکاسی یا مُد دوربین است.

 

 

 

 

مثال دیگری از استفاده از یک سرعت شاتر آهسته برای ایجاد اثر پنینگ در مُد اولویت شاتر.

 

مُد دستی

هنگامی که شما با تغییر تنظیمات راحت شدید و واقعا بخواهید کنترل دوربین خود را به دست گیرید، مُد نوردهی دستی (Manual) راه انجام این کار است. شما تمام تنظیمات خود را با توجه به این که می خواهید تصویر نهایی شما چطور به نظر برسد تنظیم می کنید.

 

مراقب نورسنج باشید

 

حواستان به نورسنج دوربین باشد، در این صورت به شما کمک خواهد کرد ترکیب مناسب سرعت شاتر، ایزو، و دیافراگم را پیدا کنید. مُدهای نیمه خودکار با اجازه دادن به شما برای انتخاب تنظیماتی برای داشتن اولویت، کمی از بار ذهنی شما را کم می کنند، اما گاهی اوقات شما باید کنترل کامل را به دست بگیرید.

 

 

 

 

 

مُد دستی زمانی که می خواهید افکتی ایجاد کنید که مُدهای نوردهی عادی دوربین به طور معمول نمی توانند آن را ایجاد کنند، مانند این سیلوئت، بهترین انتخاب است.

 

نوردهی های طولانی تر از ۳۰ ثانیه

 

یک نمونه که در آن شما باید کنترل کامل را به دست بگیرید، هنگام ایجاد یک نوردهی طولانی تر از ۳۰ ثانیه است. دوربین های امروزی سرعت شاترهای طولانی تر از این ندارند، بنابراین شما باید در ذهن خود حساب کنید که چه مدت شاتر را باز بگذارید، و سپس از حالت عکاسی Bulb برای انجام این کار استفاده کنید. هر موقع که دوربین نتواند نوردهی را به درستی محاسبه کند، زمان خوبی برای استفاده از مُد دستی است.

 

لنزک: در برخی دوربین ها، حالت عکاسی Bulb برای نوردهی های طولانی تر از ۳۰ ثانیه یک مُد نوردهی اختصاصی با نام B روی دکمه چرخان مُد ها دارد. در برخی دوربین ها نیز پس از انتخاب مُد نوردهی دستی، و تنظیم سرعت شاتر روی بیش از ۳۰ ثانیه ظاهر می گردد.

 

 

هنگام ایجاد تصاویر با استفاده از یک نوردهی طولانی، مانند این یکی با زمان نوردهی دو دقیقه، مُد دستی بهترین (یا احتمالا تنها) گزینه است.

 

موقعیت دیگری که می توانید از مُد دستی استفاده کنید زمانی است که روشنایی در یک صحنه به طور خاص چالش برانگیز است، مانند وقتی که سایه های تیره زیادی وجود دارد. دوربین شما سعی می کند سایه های عمیق را نوردهی کند، که باعث می شود هایلایت ها (قسمت های روشن) بیش از حد نوردهی شوند. استفاده از یک تنظیمات دستی برای نادیده گرفتن انتخاب های دوربین در دستیابی به یک نوردهی رضایت بخش به خوبی عمل خواهد کرد.

 

خلاصه

همانطور که اشاره کردم، راه های زیادی برای ثبت یک تصویر و رسیدن به تنظیمات مشابه وجود دارد. اما هر بار که من در حال عکاسی هستم، لیست زیر را در ذهنم مرور می کنم:

 

۱- عمق میدان کم می خواهم یا زیاد؟

 

۲- می خواهم حرکت را ثابت کنم یا کمی ماتی حرکت اشکالی ندارد؟

 

۳- کدام یک از دو گزینه بالا برای این تصویر مهم تر است؟

 

۴- آیا یکی از مُدهای اولویت برای نور موجود در صحنه مناسب است؟

 

پاسخ این چهار پرسش باید شما را به سمت مُد نوردهی صحیح برای عکسی که می خواهید هدایت کند.

 

 

 

می توان در هنگام عکاسی ورزشی به منظور تنظیم یک سرعت شاتر سریع برای ثابت کردن حرکت، از مُد اولویت شاتر استفاده کرد.

 

 

منبع : لنزک



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 57
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

یکی از مهم ترین انتخاب هایی که شما هنگام گرفتن یک عکس پیش رو دارید این است که تصمیم بگیرید از چه سرعت شاتری استفاده کنید. سرعت شاتر میزان نوری که وارد دوربین شما می شود، و نحوه ثبت حرکت را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک، روشی برای یادگیری و تمرین سرعت شاتر در خانه را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

 

سرعت شاتر سریع تر حرکت را فریز یا ثابت می کند و سرعت شاترهای آهسته تر می توانند تاری ایجاد کنند. هر دو انتخاب می توانند تصاویری عالی ایجاد کنند. در این روش ساده که شما می توانید در خانه با پنکه سقفی انجام دهید، فرصت خواهید داشت تنظیمات دوربین خود در سرعت شاترهای مختلف را تمرین کرده و ببینید هر یک از آنها چگونه بر حرکت در تصویر تاثیر می گذارند.

 

توجه: احتمال این زیاد است که پنکه سقفی در دسترس نداشته باشید، اما همچنان می توانید روش معرفی شده در این مطلب لنزک را امتحان کنید. کافیست شیر آب را طوری تنظیم کنید که قطره ها با نرخی به نسبت سریع بچکند… سپس روشی که امروز می آموزید را روی آن امتحان کنید. همچنین عکاسی با سرعت های شاتر مختلف (سریع و آهسته) از ماشین ها یا افراد در حال عبور و مرور نیز می تواند جایگزین مناسبی باشد.

 

بهتر است این کار را در طول روز زمانی که کمی نور محیط در اتاق وجود دارد انجام دهید. شما ممکن است تصمیم بگیرید با لامپ سقفی روشن یا خاموش عکس بگیرید، هر کدام که بهتر جواب بدهد. یا ممکن است هر دو روش را امتحان کنید تا ببینید کدام را بیشتر دوست دارید.

 

برای شروع، دوربین خود را بر روی مُد نوردهی اولویت شاتر (Tv یا S)، یا مُد نوردهی دستی (M) تنظیم کنید، و چند عکس آزمایشی برای بررسی نوردهی خود بگیرید. برای به دست آوردن سازگار ترین نتایج، دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار دهید. من همچنین برای ایجاد ثبات تصمیم گرفتم بر روی صفحه نقره ای روی لامپ پنکه سقفی فوکوس کنم. این کار ممکن است در روشی مثل این نیازمند مهارت باشد، چون فوکوس خودکار شما می تواند گیج شده و بر روی سقف، پره های پنکه، یا بند زنجیر آن فوکوس کند. (توجه: شما ممکن است فوکوس دکمه پشتی را در اینجا امتحان کنید، یا از فوکوس خودکار استفاده کرده و سپس آن را قفل کنید یا به مُد فوکوس دستی تغییر دهید).

 

 

 

f/8 at 1/125th, ISO 1600

 

سری عکس های خود را با سرعت شاتر ۱/۱۲۵ ثانیه شروع کنید. توجه داشته باشید که من بر روی صفحه فلزی بر روی لامپ فوکوس کردم، و چقدر شارپ شده است. تاری در پره های پنکه به وسیله حرکت ایجاد شده است. همچنین به زنجیر نگاه کنید. در سمت لامپ شارپ است، اما به تدریج همانطور که به سمت انتهای زنجیر می رسیم، فوکوس کم می شود (از فوکوس خارج و تار یا مات می شود).

 

اکنون سرعت شاتر خود را به ۱/۶۰ ثانیه کم کنید، و ببینید چه اتفاقی می افتد. اگر دارید در مد دستی عکس می گیرید، به یاد داشته باشید که وقتی سرعت شاتر خود را تغییر می دهید، باید دیافراگم یا ایزو را نیز تغییر دهید.

 

 

 

 

f/11 at 1/60th, ISO 1600

 

به تاری پره ها در ۱/۶۰ ام ثانیه توجه کنید. سپس، از نزدیک نگاه کنید و آنگاه می توانید ببینید که زنجیرها کمی حرکت می کنند. عمق میدان نیز بیشتر (عمیق تر) شده است، ببینید که بین صفحه فلزی روی لامپ و زنجیرها چقدر در فوکوس است.

 

لنزک: عکاسی در مُد اولویت با شاتر انجام گرفته، در نتیجه کاهش سرعت شاتر منجر به انتخاب دیافراگم بسته تری (f/11) توسط دوربین شده است. می دانیم که هرچه دیافراگم بسته تر انتخاب شود (ضرایب اف بزرگ تر) عمق میدان بیشتر شده و صفحه فوکوس وسیع تر می شود.

 

اکنون سرعت شاتر را کمی آهسته تر تنظیم کنید.

 

 

 

 

f/13 at 1/40th, ISO 1600

 

در ۱/۴۰ ثانیه متوجه چه چیزی می شوید؟ به دلیل تاری به نظر می رسد که پره ها سریع تر حرکت می کنند، اما در مورد پنکه چیزی تغییر نکرده است. عمق میدان بیشتری نیز وجود دارد، اکنون قسمت زیادی از زنجیر در فوکوس است.

 

بیایید آن را حتی آهسته تر انتخاب کنیم.

 

 

 

 

 

f/20 at 1/20, ISO 1600

 

اکنون، در ۱/۲۰ ام ثانیه، پره های پنکه ظاهر جدیدی پیدا کرده اند و زنجیر بیشتر در فوکوس قرار گرفته است (واضح یا شارپ تر شده). اجازه دهید آن را حتی از این هم آهسته تر کنیم و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

 

f/32 at 1/8th, ISO 1600

 

در ۱/۸ ام ثانیه، پره ها تقریبا غیر قابل تشخیص هستند، و توجه داشته باشید که صفحه فلزی به اندازه عکس های دیگر شارپ نیست.

 

اکنون اجازه دهید برگردیم و سرعت شاتر را زیاد کنیم (سرعت شاتر سریع تری انتخاب کنیم). سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و ببینید چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

 

f/5.6 at 1/250th, ISO 1600

 

این عکس را با تصویر اول مقایسه کنید، که در ۱/۱۲۵ ثانیه گرفته شد. می توانید ببینید که پره ها هنوز حرکت دارند، و به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. در f/5.6، زنجیر به طور قابل توجهی بیشتر از دیافراگم f/32 خارج از فوکوس است.

 

سپس، سرعت شاتر خود را به ۱/۵۰۰ ام ثانیه تغییر دهید.

 

 

 

 

f/4 at 1/500th, ISO 1600

 

در ۱/۵۰۰ ام ثانیه، پره های پنکه هنوز هم کمی حرکت را نشان می دهند. اکنون ۱/۱۰۰۰ ثانیه را امتحان کنید.

 

 

 

f/2.8 at 1/1000th, ISO 1600

 

در سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه، پره های پنکه فریز یا ثابت شده اند. تقریبا اینطور به نظر می رسد که پنکه نمی چرخد. به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. زنجیر به دلیل عمق میدان کم در دیافراگم f/2.8 خارج از فوکوس یا مات است.

 

در اینجا دو مورد از نمونه های دنیای واقعی وجود دارد که نشان می دهد چطور می توانید این تنظیمات را در عکاسی خود به کار ببرید:

 

 

 

 

عکس سمت راست با سرعت شاتر آهسته ۱/۲ ثانیه گرفته شده، این نوردهی طولانی باعث شده حرکت آب به زیبایی نشان داده شود و به اصطلاح آب شیری یا ابریشمی ثبت شده است. در عکس سمت چپ سرعت شاتر به نسبت سریع تر انتخاب شده (۱/۳۰ ثانیه) و حرکت آب تا حدودی فریز یا ثابت شده است.

 

همچنین می توانید روش بالا را با ثابت نگه داشتن دیافراگم و تغییر ایزو انجام دهید.

 

 

منبع : لنزک 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

یکی از مهم ترین انتخاب هایی که شما هنگام گرفتن یک عکس پیش رو دارید این است که تصمیم بگیرید از چه سرعت شاتری استفاده کنید. سرعت شاتر میزان نوری که وارد دوربین شما می شود، و نحوه ثبت حرکت را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک، روشی برای یادگیری و تمرین سرعت شاتر در خانه را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

 

سرعت شاتر سریع تر حرکت را فریز یا ثابت می کند و سرعت شاترهای آهسته تر می توانند تاری ایجاد کنند. هر دو انتخاب می توانند تصاویری عالی ایجاد کنند. در این روش ساده که شما می توانید در خانه با پنکه سقفی انجام دهید، فرصت خواهید داشت تنظیمات دوربین خود در سرعت شاترهای مختلف را تمرین کرده و ببینید هر یک از آنها چگونه بر حرکت در تصویر تاثیر می گذارند.

 

توجه: احتمال این زیاد است که پنکه سقفی در دسترس نداشته باشید، اما همچنان می توانید روش معرفی شده در این مطلب لنزک را امتحان کنید. کافیست شیر آب را طوری تنظیم کنید که قطره ها با نرخی به نسبت سریع بچکند… سپس روشی که امروز می آموزید را روی آن امتحان کنید. همچنین عکاسی با سرعت های شاتر مختلف (سریع و آهسته) از ماشین ها یا افراد در حال عبور و مرور نیز می تواند جایگزین مناسبی باشد.

 

بهتر است این کار را در طول روز زمانی که کمی نور محیط در اتاق وجود دارد انجام دهید. شما ممکن است تصمیم بگیرید با لامپ سقفی روشن یا خاموش عکس بگیرید، هر کدام که بهتر جواب بدهد. یا ممکن است هر دو روش را امتحان کنید تا ببینید کدام را بیشتر دوست دارید.

 

برای شروع، دوربین خود را بر روی مُد نوردهی اولویت شاتر (Tv یا S)، یا مُد نوردهی دستی (M) تنظیم کنید، و چند عکس آزمایشی برای بررسی نوردهی خود بگیرید. برای به دست آوردن سازگار ترین نتایج، دوربین خود را بر روی یک سه پایه قرار دهید. من همچنین برای ایجاد ثبات تصمیم گرفتم بر روی صفحه نقره ای روی لامپ پنکه سقفی فوکوس کنم. این کار ممکن است در روشی مثل این نیازمند مهارت باشد، چون فوکوس خودکار شما می تواند گیج شده و بر روی سقف، پره های پنکه، یا بند زنجیر آن فوکوس کند. (توجه: شما ممکن است فوکوس دکمه پشتی را در اینجا امتحان کنید، یا از فوکوس خودکار استفاده کرده و سپس آن را قفل کنید یا به مُد فوکوس دستی تغییر دهید).

 

 

 

 

f/8 at 1/125th, ISO 1600

 

سری عکس های خود را با سرعت شاتر ۱/۱۲۵ ثانیه شروع کنید. توجه داشته باشید که من بر روی صفحه فلزی بر روی لامپ فوکوس کردم، و چقدر شارپ شده است. تاری در پره های پنکه به وسیله حرکت ایجاد شده است. همچنین به زنجیر نگاه کنید. در سمت لامپ شارپ است، اما به تدریج همانطور که به سمت انتهای زنجیر می رسیم، فوکوس کم می شود (از فوکوس خارج و تار یا مات می شود).

 

اکنون سرعت شاتر خود را به ۱/۶۰ ثانیه کم کنید، و ببینید چه اتفاقی می افتد. اگر دارید در مد دستی عکس می گیرید، به یاد داشته باشید که وقتی سرعت شاتر خود را تغییر می دهید، باید دیافراگم یا ایزو را نیز تغییر دهید.

 

 

 

f/11 at 1/60th, ISO 1600

 

به تاری پره ها در ۱/۶۰ ام ثانیه توجه کنید. سپس، از نزدیک نگاه کنید و آنگاه می توانید ببینید که زنجیرها کمی حرکت می کنند. عمق میدان نیز بیشتر (عمیق تر) شده است، ببینید که بین صفحه فلزی روی لامپ و زنجیرها چقدر در فوکوس است.

 

لنزک: عکاسی در مُد اولویت با شاتر انجام گرفته، در نتیجه کاهش سرعت شاتر منجر به انتخاب دیافراگم بسته تری (f/11) توسط دوربین شده است. می دانیم که هرچه دیافراگم بسته تر انتخاب شود (ضرایب اف بزرگ تر) عمق میدان بیشتر شده و صفحه فوکوس وسیع تر می شود.

 

اکنون سرعت شاتر را کمی آهسته تر تنظیم کنید.

 

 

 

 

 

 

f/13 at 1/40th, ISO 1600

 

در ۱/۴۰ ثانیه متوجه چه چیزی می شوید؟ به دلیل تاری به نظر می رسد که پره ها سریع تر حرکت می کنند، اما در مورد پنکه چیزی تغییر نکرده است. عمق میدان بیشتری نیز وجود دارد، اکنون قسمت زیادی از زنجیر در فوکوس است.

 

بیایید آن را حتی آهسته تر انتخاب کنیم.

 

 

 

 

f/20 at 1/20, ISO 1600

 

اکنون، در ۱/۲۰ ام ثانیه، پره های پنکه ظاهر جدیدی پیدا کرده اند و زنجیر بیشتر در فوکوس قرار گرفته است (واضح یا شارپ تر شده). اجازه دهید آن را حتی از این هم آهسته تر کنیم و ببینیم چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

f/32 at 1/8th, ISO 1600

 

در ۱/۸ ام ثانیه، پره ها تقریبا غیر قابل تشخیص هستند، و توجه داشته باشید که صفحه فلزی به اندازه عکس های دیگر شارپ نیست.

 

اکنون اجازه دهید برگردیم و سرعت شاتر را زیاد کنیم (سرعت شاتر سریع تری انتخاب کنیم). سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه را امتحان کرده و ببینید چه اتفاقی می افتد.

 

 

 

 

f/5.6 at 1/250th, ISO 1600

 

این عکس را با تصویر اول مقایسه کنید، که در ۱/۱۲۵ ثانیه گرفته شد. می توانید ببینید که پره ها هنوز حرکت دارند، و به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. در f/5.6، زنجیر به طور قابل توجهی بیشتر از دیافراگم f/32 خارج از فوکوس است.

 

سپس، سرعت شاتر خود را به ۱/۵۰۰ ام ثانیه تغییر دهید.

 

 

 

f/4 at 1/500th, ISO 1600

 

در ۱/۵۰۰ ام ثانیه، پره های پنکه هنوز هم کمی حرکت را نشان می دهند. اکنون ۱/۱۰۰۰ ثانیه را امتحان کنید.

 

 

 

f/2.8 at 1/1000th, ISO 1600

 

در سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه، پره های پنکه فریز یا ثابت شده اند. تقریبا اینطور به نظر می رسد که پنکه نمی چرخد. به تفاوت در عمق میدان توجه کنید. زنجیر به دلیل عمق میدان کم در دیافراگم f/2.8 خارج از فوکوس یا مات است.

 

در اینجا دو مورد از نمونه های دنیای واقعی وجود دارد که نشان می دهد چطور می توانید این تنظیمات را در عکاسی خود به کار ببرید:

 

 

 

 

عکس سمت راست با سرعت شاتر آهسته ۱/۲ ثانیه گرفته شده، این نوردهی طولانی باعث شده حرکت آب به زیبایی نشان داده شود و به اصطلاح آب شیری یا ابریشمی ثبت شده است. در عکس سمت چپ سرعت شاتر به نسبت سریع تر انتخاب شده (۱/۳۰ ثانیه) و حرکت آب تا حدودی فریز یا ثابت شده است.

 

همچنین می توانید روش بالا را با ثابت نگه داشتن دیافراگم و تغییر ایزو انجام دهید.

 

 

 

منبع :https://www.pixel.ir/blog

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

یادگیری خواندن تصاویر – از دیدگاه فنی و نه مفهومی – چیزی است که من معتقدم همه عکاسان باید قادر به انجام آن باشند، چون به شما اجازه می دهد تا در مورد این که چه تنظیماتی ممکن است برای ایجاد یک تصویر مورد استفاده قرار گرفته باشند، راهنمایی بگیرید. این راهنمایی ها، تنظیمات دقیق نخواهند بود؛ اما شما به احتمال زیاد قرار نیست یک محیط نورپردازی دقیقا یکسان با محیطی که یک عکس خاص در آن گرفته شده است، داشته باشید. در ادامه این مطلب لنزک با ما همراه شوید.

 

پیش به سوی خواندن یک عکس

 

برای شروع خواندن عکس ها شما باید حداقل درک درستی از دیافراگم، سرعت شاتر، و به میزان کمتر ایزو، داشته باشید. شما باید درک کنید که این چیزها چگونه به روش های مختلف بر تصویر تاثیر می گذارند. به عنوان مثال، اگر شما عکسی را با مقدار زیادی تاری دیدید، با توجه به درک خود از سرعت شاتر می دانید که از یک سرعت شاتر آهسته تر برای گرفتن آن استفاده شده است.

 

همانطور که شما مهارت بیشتری در نورپردازی و استفاده از فلاش اکسترنال به دست می آورید، حتی می توانید بخوانید که سوژه چطور با نور مصنوعی نورپردازی شده، و شروع به تکرار نحوه انجام آن کنید. اما نگران نباشید! این مقاله بر سه جنبه مهم از نوردهی در عکاسی (دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو) تمرکز خواهد کرد تا به شما کمک کند سفر خود را برای خواندن تصاویر آغاز کنید.

 

 

 

 

 

در عکس فوق از چه سرعت شاتری استفاده شده است – سریع یا آهسته؟

 

۱سرعت شاتر – سریع یا آهسته؟

 

من متوجه شدم در درجه اول تعیین این که آیا از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده یا یک سرعت شاتر آهسته، می تواند پس از آن کمک زیادی به تعیین دیافراگم و ایزو بکند. اولین چیزی که شما هنگام ارزیابی سرعت شاتر باید از خودتان بپرسید این است که آیا سریع بوده یا آهسته؟ پاسخ را می توانید بر اساس این که چقدر تاری یا ماتی حرکت (motion blur) در عکس موجود است مشخص کنید، چون این موردی است که تحت کنترل سرعت شاتر می باشد.

 

اگر همه چیز در تصویر خیلی واضح و شارپ است، و مطلقا هیچ تاری حرکتی در آن وجود ندارد، در این صورت از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است. اما اگر تاری حرکت زیادی وجود دارد، از سرعت شاتر آهسته استفاده شده است.

 

اینها چند مورد از نکاتی هستند که می توانید با فهمیدن اینکه سرعت شاتر سریع است یا آهسته، متوجه شوید:

 

 

 

اما یک سرعت شاتر سریع چقدر سریع است، و در چه نقطه ای سرعت شاتر آهسته می شود؟ برای پاسخ به این سوال، به سرعت شاتر در رابطه با سرعت سوژه خود فکر کنید. به عنوان مثال، هنگام عکاسی از ورزش یا سایر حرکات سریع، ممکن است متوجه شوید که استفاده از سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه برای فریز یا ثابت کردن سوژه شما مورد نیاز است. علت آن این است که سوژه شما با سرعت زیادی در حال حرکت است. با این حال، اگر دارید از مردمی که در خیابان در حال راه رفتن هستند عکس می گیرید، به همان سرعت شاتر نیاز ندارید، چون سوژه های شما با آن سرعت حرکت نمی کنند.

 

در زیر نمونه هایی از سرعت شاترهای آهسته و سریع نشان داده شده است. به وجود تاری حرکت در عکس هایی که در آن از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده است توجه کنید، همچنین حرکت ها با یک سرعت شاتر سریع ثابت یا فریز می شوند. در تصاویری که از یک سرعت شاتر آهسته استفاده می شود، اغلب توصیه می شود که از یک سه پایه برای ثابت نگه داشتن دوربین خود و جلوگیری از لرزش آن استفاده کنید (در سرعت شاتر های آهسته شانس بیشتری برای ثبت لرزش و در نتیجه تاری نامطلوب عکس وجود دارد).

 

در خواندن عکس ها، چیزی که مهم نیست دانستن سرعت شاتر دقیق است که چیزی است که شما می توانید با آزمون و خطا آن را به دست آورید تا به نتایجی که می خواهید برسید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که تشخیص دهید از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده یا سریع، تا یک نقطه شروع به شما بدهد.

 

 

 
 

 

هنگام گرفتن این عکس از یک سه پایه برای جلوگیری از تاری که می تواند ناشی از لرزش دوربین باشد، استفاده شده است. سرعت شاتر ۳٫۲ ثانیه بوده است.

 

 

 

 

علت این که در این عکس یکی از دوچرخه سوارها شارپ تر از بقیه ثبت شده این است که با وجود این که همه دوچرخه سوارها با یک سرعت حرکت می کنند، دوچرخه سواری که از همه شارپ تر است، نسبت به جایی که من برای گرفتن این عکس در آن قرار داشتم، آهسته تر حرکت می کرد. سرعت شاتر مورد استفاده در اینجا ۱/۶ ام ثانیه بود.

 

 

 

می بینید چقدر همه چیز در این عکس واضح و شارپ است، و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است (در این مورد ۱/۲۰۰۰ ثانیه)، و از آنجا که سوژه خیلی سریع است، یک سرعت شاتر سریع تر از حد معمول در اینجا مورد نیاز بود.

 

 

 

 

دوباره، می بینید چقدر همه چیز شارپ است و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی که باز هم از یک سرعت شاتر سریع (۱/۱۲۵۰ ثانیه) استفاده شده است.

 

۲دیافراگم – بزرگ یا کوچک؟

 

در گام یک اشاره کردم که در درجه اول تعیین اینکه از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است یا آهسته، می تواند تا حد زیادی در تعیین دیافراگم به شما کمک کند. علت آن این است: اگر شما با مثلث نوردهی آشنا باشید، می دانید که تقریبا در همه موارد وقتی یک سرعت شاتر سریع مورد استفاده قرار می گیرد، با یک دیافراگم باز (ضرایب f کوچک تر) مرتبط است. برعکس، هرچه سرعت شاتر آهسته تر باشد، دیافراگم کوچک تر یا بسته تر (ضرایب f بزرگ تر) می شود. بنابراین، اگر عکسی را می بینید که تاری حرکتی دارد، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که عکاس از یک دیافراگم بسته تر استفاده کرده باشد؛ یا اگر عکسی را می بینید که در آن اشیاء در حال حرکت ثابت شده اند، عکاس به احتمال خیلی زیاد برای ایجاد امکان استفاده از یک سرعت شاتر سریع تر، از یک دیافراگم باز تر استفاده کرده است.

 

راه دیگری که شما می توانید با استفاده از آن دیافراگم را تعیین کنید، گشتن به دنبال بوکه یا انزوای سوژه (توسط پس زمینه مات یا دارای بوکه) است. هر چه میزان بوکه در تصویر بیشتر باشد، سوژه منزوی تر و از پس زمینه بیشتر جدا می شود. بدین منظور، عکاس از یک دیافراگم باز تر استفاده خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر همه چیز در تصویر در فوکوس باشد، آنگاه عکاس یک دیافراگم بسته تر برای افزایش عمق میدان به کار برده است.

 

لنزک: بوکه (bokeh) در عکاسی همیشه به نور های خارج از فوکوس که به اشکال دایره ای و… دیده می شوند اطلاق نمی شود، بلکه بوکه می تواند کیفیت نقاشی مانند یک پس زمینه مات و زیبا باشد.

 

 

 
 

 

همه چیز در این عکس در فوکوس است، که به این معنی است که از یک دیافراگم بسته (ضریب f بزرگ؛ مانند f/11 در این تصویر) برای افزایش عمق میدان استفاده شده است.

 

 

 

 

می بینید پس زمینه در این تصویر چقدر مات، و سوژه چقدر جدا شده و منزوی است؟ این نشان دهنده این است که از یک دیافراگم باز تر (ضریب f کوچک؛ در این مثال f/3.5) برای کاهش عمق میدان استفاده شده است.

 

۳ایزو

 

ایزو یکی از پارامترهایی است که هنگام خواندن یک تصویر، برای تعیین این که چه تنظیماتی ممکن است مورد استفاده قرار گرفته باشد، چندان مهم نیست. از ایزو برای به دست آوردن تنظیماتی استفاده کنید که نیاز دارید تا عکسی را که می خواهید خلق کنید. به عنوان مثال، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر آهسته تر استفاده کنید، می توانید ایزوی دوربین خود را بر روی کم ترین مقدار آن تنظیم کنید (معمولا ۱۰۰). بر عکس، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر بسیار سریع استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که باید ایزوی خود را افزایش دهید.

 

۴فاصله کانونی

 

فاصله کانونی (Focal length) چیزی است که اغلب در عکس ها نادیده گرفته می شود، اما در واقع مولفه بسیار مهمی است. نقش آن بیشتر از این است که تنها به یک عکاس اجازه دهد تا چیزهای بیشتری در کادر بیاورد، یا نزدیک تر زوم کند. فواصل کانونی مختلف احساسات مختلفی را در بیننده ایجاد می کنند وقتی که به یک تصویر نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر یک لنز واید مورد استفاده قرار گیرد، بیننده را در آن صحنه قرار می دهد و می تواند این حس را در آنها ایجاد کند که واقعا آنجا هستند؛ در حالی که فاصله کانونی طولانی تر بیننده را از سوژه دورتر می کند، و یک حس از دور دیدنی تر را تداعی می کند.

 

نکته مهم در مورد فاصله کانونی این است که تشخیص حدود آن بسیار آسان است. برای ساده تر کردن آن، تقسیم فواصل کانونی به سه گروه می تواند تا حد زیادی کمک کند.

 

واید: کم تر از ۵۰mm (به عبارت دیگر، ۵۰-۱۴ میلیمتر در فول فریم، ۳۵-۱۰ میلیمتر در کراپ سنسور یا APS-C سنسور)

 

معمولی: حدودا ۸۵-۵۰ میلیمتر (۵۶-۳۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

 

تله فوتو: بیشتر از ۱۳۰mm ( بیشتر از ۸۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

 

شما می توانید از میزان فشردگی تصویر برای تشخیص انواع مختلف فاصله کانونی استفاده کنید. یک لنز واید بر پیش زمینه تاکید کرده و فواصل را در کادر افزایش می دهد، و همچنین میدان دید بسیار وسیعی دارد. همانطور که فاصله کانونی کاهش می یابد (عریض تر یا واید تر می شود)، این اثر بیشتر می شود. از طرف دیگر، لنز تله فوتو فشرده سازی بسیار بیشتری به شما خواهد داد، و باعث می شود فواصل در کادر کوتاه تر به نظر برسند. میدان دید آنها افزایش خواهد یافت، و اثرات دیافراگم، به خصوص دیافراگم های بزرگتر یا باز تر، برجسته تر خواهد بود. به همین دلیل است که f/2.8 در ۱۶mm متفاوت از f/2.8 در ۲۰mm به نظر می رسد، اگر اندازه سوژه شما در کادر یکسان نگه داشته شود.

 

این یک جدول کوچک، با نمونه های عکاسی شده از یک صحنه یکسان و از یک نقطه یکسان، اما با فواصل کانونی مختلف است.

 

 

 

عکس از کانن

 

اکنون شما به طور مختصر با نحوه خواندن یک تصویر آشنا شده اید. به یاد داشته باشید که فهمیدن تنظیمات دقیق مهم نیست، اما دانستن این که چطور به یک حدس تقریبی برسید، بهتر از این است که کلا چیزی ندانید! با کسب تجربه، در خواندن تصاویر مهارت بیشتری به دست خواهید آورد، و قادر به حدس زدن با دقت بیشتر خواهید بود. هرچه شما دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو را بیشتر درک کنید، در خواندن تصاویر بهتر خواهید شد.

 

در طول این مسیر، همچنین یاد خواهید گرفت که ژانرهای مختلف در عکاسی از مجموعه تنظیمات مختلفی استفاده می کنند. به عنوان مثال، اکثر عکاسان منظره از دیافراگم های بسته تر، ایزوهای پایین تر، و سرعت شاترهای آهسته تر استفاده می کنند؛ در حالی که عکاسان ورزشی برای مثال، به طور معمول از ایزوهای بالاتر، دیافراگم های باز تر، و سرعت شاترهای سریع تر استفاده می کنند.

 

 

منبع :https://www.pixel.ir/blog



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

تراز سفیدی (white balance) چیست؟ در این مطلب لنزک تمامی گزینه های دوربین شما را برای تنظیم تراز سفیدی بررسی خواهیم کرد. در ابتدا از سوالات عمومی مردم درباره چگونگی کنترل تراز سفیدی در دوربین شروع کرده و سپس به توضیح تنظیم دقیق تراز سفیدی در دوربین و تغییرات قابل اعمال در فتوشاپ خواهیم پرداخت. در انتها شرح خواهید داد که چرا گاهی ایرادی ندارد اگر تنظیمات را اشتباه انجام دهیم.

 

منابع نوری مختلف باعث می شوند رنگ سفید در شرایط مختلف به رنگ های مختلفی دیده شود، اما مغز ما به خوبی این تغییرات را تصحیح میکند و به طور مثال وقتی از یک باغ آفتابی به یک اتاق تاریک وارد می شودیم و چراغ را روشن می کنیم تغییری در رنگ ها احساس نمی کنیم.

 

با این حال به جهت اینکه رنگ های طبیعی تری داشته باشیم، لازم است به دوربین گفته شود که سوژه مورد نظر توسط چه نوع نوری روشن شده است. در سناریوی فوق اگر تنظیمات تراز سفیدی انجام نشود، در هر شرایط نوری رنگ های کاملا متفاوتی را نتیجه خواهیم گرفت.

 

همانطور که از نام این تنظیمات بر می آید، هدف سیستم تراز سفیدی، سفید نشان دادن اجسام سفید و خنثی سازی هرگونه عامل ناخواسته که توسط منبع نوری ایجاد می شود است تا همه ی رنگ ها به صورتی که دیده می شوند ثبت شوند.

 

اگر شما به صورت خام (Raw) عکاسی می کنید، انجام تنظیمات تراز سفیدی در دوربین چندان حیاتی نیست، به این دلیل که فایل های خام حاوی تمامی اطلاعات لازم در عکس هستند و این تنظیمات به خوبی پس از گرفتن عکس قابل تغییر است.

 

با اینحال، فایل های JPEG حجم بسیار کمتری را اشغال می کنند و با اینکه قابل ویرایش هستند، تغییرات رنگی شدید در آن ها قابل انجام نیست و در نهایت ممکن است برخی رنگ ها غیر طبیعی به نظر برسند و منجر به پدیده posterisation یا banding شود (برای مشاهده افکت نام آن را در جستجوگر عکس گوگل وارد نمایید).

 

دوربین های دیجیتال سیستم های پیشرفته تراز سفیدی دارند، اما برای حصول اطمینان از گرفتن بهترین نتیجه، باید گزینه های در دسترس و نحوه به دست گرفتن کنترل تراز سفیدی را به خوبی بیاموزید.

 

 

 

 

 

تراز سفیدی چیست؟ پاسخ به سوالات رایج

 

کنترل تراز سفیدی دوربین شما، کمک می کند تا اجسامی که سفید دیده می شوند در تصویر نهایی سفید باشند. منابع نوری مختلف، رنگ های ناخواسته مختلفی را ایجاد می کنند. به طور مثال نور شمع، هاله ای نارنجی ایجاد می کند در حالیکه هوای گرگ و میش همه ی اجسام را آبی می کند.

 

ذهن ما به طور خودکار تفاوت های رنگی را جبران می کند، و ما یک برگه ی سفید را همواره سفید میبینیم، اگرچه در زیر نور شمع و یا مهتاب باشد. اما دوربین چنین نیست و هر چیزی که در مقابلش است را ثبت می کند، که باعث می شود برخی تصاویر بسیار گرم یا سرد شوند.

 

منظور از گرم یا سرد چیست؟

 

هر منبع نوری، رنگ یا دمای رنگی خاص خود را دارد که از قرمز تا آبی متغیر است. شمع، غروب خورشید و نور تنگستن نوری را تولید می کنند که نزدیک به قرمز است (که چهره ای گرم به عکس می دهند.)، و آسمان آبی صاف، رنگ سرد آبی را تولید می کند (برای آشنایی بیشتر با دمای رنگ ها به تصویر زیر توجه فرمایید).

 

 

 

 

 

 

 

بنابراین کنترل تراز سفیدی، این اجازه را به ما می دهد تا نوع نگرش دوربین را به نورهای مختلف تغییر دهیم؟

 

دقیقا. با حصول اطمینان از اینکه رنگ سفید، سفید دیده می شود و رنگ ناخواسته ای در عکس موجود نیست، تمامی رنگ های دیگر به درستی نمایش داده می شوند. دوربین شما را قادر می سازد که با توجه به نوع شرایط نوری، تنظیمات تراز سفیدی را انجام دهید. این تنظیمات هم توسط دکمه ی خاص خود و هم در منوی دوربین قابل انجام است.

 

چگونه باید تنظیمات درست را انتخاب کنیم؟

 

گزینه های مختلفی برای انجام این تنظیمات در پیش روی شماست و انتخاب گزینه صحیح از بین آنها در ابتدای کار امری دشوار به نظر می رسد. در اغلب شرایط نوری گزینه ی تراز سفیدی اتوماتیک (AWB) به درستی رنگ های عکس شما را تنظیم می کند.

 

با این حال، این سیستم اتوماتیک خالی از اشتباه نیست. این گزینه در یک گستره ی دمایی خاص و محدود به خوبی عمل می کند و تلاش می کند که در هنگام عکاسی در داخل اتاق در شب عکس شما نارنجی نشود و در هنگام عکاسی قبل از سپیده دم عکستان آبی به نظر نرسد.

 

تولید کنندگان دوربین این مطلب را می دانند و به همین دلیل گستره ای از تنظیمات پیش فرض (preset) را برای تراز سفیدی دقیق تر طراحی کرده اند.

 

پیش فرض؟ منظور از پیش فرض همان آیکون های موجود در منوی تراز سفیدی است؟

 

بله درست است. بسته به نوع دوربینتان تعداد گزینه های پیش فرض متغیر است. اما در اکثر دوربین های SLR گزینه های پیش فرض شامل موارد زیر است. Tungsten یا Incandescent با نماد لامپ رشته ای، Daylight با نماد خورشید، سایه با نماد خانه، ابری با نماد ابر و فلاش با نماد صاعقه. ممکن یک یا چند حالت دیگر مانند Fluorescent موجود باشد.

 

هر یک از این تنظیمات تصحیح رنگ را برای شرایط نوری خاصی انجام می دهند. به طور مثال، تنظیمات تنگستن (Tungsten) گرمای بیش از حد حاصل از این نوع نور را حذف می کند تا تراز رنگی به حالت خنثی نزدیک شود و حالت آبی سردی که سایه ها در روز آفتابی دارند را تصحیح می کند.

 

دوربین من گزینه ها دیگری هم دارد- یک دایره ی مشکی و دو مثلث و همچنین حرف K. با اینها باید چه کار کنم؟

 

حرف K بیانگر کلمه Kelvin است. دمای رنگی بر اساس واحد کلوین اندازه گیری می شود و گزینه K شما را قادر می سازد که تراز سفیدی را با تعیین دمای رنگی نور محیط تعیین کنید.

 

هرچقدر عدد مربوطه کمتر باشد، رنگ گرم تر می شود. دمای نور شمع در حدود ۱۰۰۰ کلوین و دمای رنگ آسمان آبی حدود ۱۰۰۰۰ کلوین است. دمای رنگ نور روز و فلاش بین اعداد است. (۵۲۰۰ کلوین برای نور روز و ۵۹۰۰ برای فلاش)

 

نماد دیگری که در این بین جلب توجه می کند تراز سفیدی سفارشی (custom white balance) است. در واقع این گزینه تنظیم دستی تراز سفیدی دوربین شماست. این گزینه شما را قادر می سازد با توجه عکس های قبلی گرفته شده و یا عکسی از یک کاغذ سفید یا خاکستری، عکس های بعدی خود را دقیق تر تنظیم کنید.

 

روش تنظیم تراز سفیدی سفارشی بسته به نوع دوربین شما متفاوت است. اما در دفترچه دوربین شما به طور کامل شرح داده شده است. ما تراز سفیدی سفارشی را در این مطلب آموزش داده ایم که در ادامه خواهید خواند.

 

دوربین من گزینه ای برای براکت گذاری (Bracketing) تراز سفیدی دارد. چه کاربردی دارد؟

 

همانطور که می توانید از براکت گذاری اتوماتیک برای چند نوردهی مختلف استفاده کنید تا تصاویر تاریک تر و روشن تر داشته باشید، قادر هستید از تکنیک مشابه برای تنظیمات تراز سفیدی دوربین استفاده کنید.

 

بسیاری از دوربین های دیجیتال نه تنها این امکان را به شما می دهند که به صورت دستی تنظیمات تراز سفیدی را تغییر دهید، بلکه می توانید چند عکس پی در پی با تنظیمات مختلف تراز سفیدی بگیرید. شما ممکن است ترجیح دهید عکستان اندکی گرم تر یا سرتر باشد؛ توسط گزینه براکت گذاری تراز سفیدی (White Balance Bracketing) می توانید این کار را انجام دهید.

 

چگونه می توانم اطمینان حاصل کنم که اعمال تنظیمات تراز سفیدی، به طور مثال نور گرم دوست داشتنی در هنگام غروب آفتاب را تغییر نمی دهد؟

 

در مواقع خاصی شما علاقه ای ندارید که رنگ های خاصی را در عکستان تصحیح کنید. در هنگام عکاسی از غروب آفتاب شما معمولا می خواهید هاله های طلایی گرم نور خورشید را در فضای عکس داشته باشید و اصلاح آن باعث می شود عکستان سرد و بی روح شود.

 

برای اینکه مطمثن شوید، که تنظیمات تراز سفیدی دلخواه اعمال می شود، بجای عکاسی با فرمت JPEG از فرمت منعطف raw استفاده کنید.

 

اگر با فرمت JPEG عکاسی کنید، تنظیمات تراز سفیدی در داخل دوربین بر روی عکس اعمال می شود. با اینکه همچنان فرصت دارید تغییرات رنگی را در نرم افزار فتوشاپ اعمال کنید، اما این کار باعث لطمه دیدن عکس های شما می شود و مقداری از کیفیت تصویر کاسته خواهد شد.

 

عکاسی با فرمت خام این امکان را به شما می دهد که در هر زمانی تغییرات دلخواه رنگی را در نرم افزار Adobe Camera Raw و یا هر نرم افزار تبدیل فرمت خام دیگری که در دسترس است، انجام دهید. در این حالت اگر میخواهید عکستان گرم تر یا سردتر شود، تنها کاری که لازم است انجام دهید، تکان دادن شاسی تنظیمات دمای عکس است. به همین سادگی!

 

تصحیح تراز سفیدی در دوربین

 

اغلب ما عادت داریم که دوربین خود را بر روی تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک قرار دهیم، و با اینکه این کار در اکثر شرایط نتایج مطلوبی می دهد، اگر تون رنگی صحنه خنثی نباشد، اندکی به مشکل بر خواهیم خورد.

 

به طور مثال اگر از غروب آفتاب در حالت تراز سفیدی اتوماتیک عکاسی کنید، با این مشکل مواجه خواهید شد که تمامی گرما و رنگ صحنه از بین خواهد رفت به این دلیل که دوربین در تلاش است تا عکس را سردتر کند.

 

همچنین در حضور نورپردازی مصنوعی معمولا تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک پاسخگو نیست و باعث می شود نورهای ناخواسته ی متفاوتی ایجاد شود.

 

دوربین های دیجیتال معمولا چند حالت پیش فرض تراز سفیدی دارند که در شرایط نوری خاص حالت طبیعی تری به عکس می دهند.

 

با این حال، نباید فراموش کنید که در شرایط نوری مختلف این پیش فرض ها را تغییر دهید، چرا که در غیر اینصورت دوربین در پی تصحیح رنگ ناخواسته ای است که وجود ندارد و این کار باعث می شود رنگ های ناخواسته ای به عکس شما اضافه شوند.

 

 

 

 

چگونه تنظیمات تراز سفیدی سفارشی انجام دهیم

اغلب دوربین ها این امکان را به شما می دهند تا تنظیمات تراز سفیدی دستی یا سفارشی را بر روی عکس خود اعمال کنید. بدین وسیله شما در شرایط نوری مختلف، نتایج دقیق تری خواهید داشت.

 

برای اینکه طرز کار با تراز سفیدی سفارشی (custom or manual white balance setting) در دوربین خود را فرا بگیرید، لازم است به دفترچه راهنمای دوربین خود مراجعه کنید چرا که این تنظیمات برای دوربین های مختلف، متفاوت است. اما معمولا همه دوربین ها برای این کار از عکسی شامل یک کاغذ سفید یا خاکستری به عنوان عکس مرجع برای تنظیم تراز سفیدی استفاده می کنند.

 

 

 

 

قدم اول

 

در ابتدا برای اینکه تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک را لغو کنید، دوربین را از حالت اتوماتیک خارج کنید و بر روی حالت Program یا اولویت دیافراگم (Aperture Priority) قرار دهید.

 

 

 

 

 

قدم دوم

 

دکمه WB در پشت یا بالای دوربین خود را فشار دهید. در اینصورت می توانید تغییرات را بر روی نمایشگر (LCD) دوربین اعمال کنید.

 

 

 

 

 

 

قدم سوم

 

به طور پیش فرض دوربین گزینه AWB یا تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک را انتخاب می کند. انتخابگر چرخنده دوربین را برای انتخاب گزینه های مختلف بچرخانید و انتخاب کنید.

 

 

 

 

قدم چهارم

 

در بسیاری از دوربین ها، منوی جداگانه ای برای براکت گذاری تراز سفیدی (Bracketing) در حول و حوش تنظیمات انتخابی شما وجود دارد.

 

 

از یک برگه خاکستری عکس بگیرید

 

اگر از سوژه خود داخل استودیو و یا در زیر نور طبیعی عکاسی می کنید، یک راه ساده برای اعمال تراز سفیدی دقیق در مرحله ویرایش، عکاسی از سوژه با استفاده از یک برگه خاکستری روشن است. در مرحله ویرایش در Adobe Camera Raw توسط ابزار تراز سفیدی بر روی برگه خاکستری کلیک کرده و مقادیر مربوط به Temperature و Tint را یادداشت کنید. سپس این اعداد را بر روی بقیه عکس های گرفته شده در همان شرایط نوری اعمال کنید.

 

برای مطالعه آموزش گام به گام عکاسی از برگه مرجع برای تنظیم تراز سفیدی اینجا کلیک نمایید.

 

چرا باید با فرمت خام عکاسی کنید

 

به دلیل اینکه تنظیم دقیق تراز سفیدی بسیار مهم است، عکاسی با فرمت خام یک قدم مهم در اجرای این کار است. چرا که در این نوع عکس ها می توانید به راحتی در نرم افزارهای ویرایش، گستره وسیعی از تراز سفیدی را داشته باشید و قبل از تبدیل عکس خود به فرمت JPEG یا TIFF تغییرات دلخواه را اعمال کنید.

 

استفاده از تراز سفیدی در نورپردازی ترکیبی

 

بسیاری از شرایط، از یک دمای رنگی پیروی نمی کنند و معمولا عکاسی در شرایط نوری ترکیبی مانند آفتاب و سایه انجام می شود.

 

شما می توانید از تراز سفیدی اتوماتیک و یا پیش فرض های موجود استفاده کنید. ولی عکاسی با فرمت خام شما را قادر می سازد نسخه های مختلفی با ترازهای سفیدی متفاوت تولید کنید و آنها را با یکدیگر ترکیب کنید.

 

 

 

 

سایه

 

در عکس فوق، تراز سفیدی بر روی گزینه نور روز یا Daylight تنظیم شده است، به این معنی که قسمتی که نور آفتاب به آن تابیده شده، تعادل مناسبی دارد در حالیکه قسمتی که در سایه است تون آبی رنگی گرفته است.

 

 

 

 

 

آفتاب

 

در این تصویر دوربین بر روی تراز سفیدی سایه یا Shade تنظیم شده است، بنابراین قسمت راست تصویر خنثی است. اما قسمتی که تابش نور آفتاب وجود دارد، بسیار گرم است.

 

نحوه برخورد با نور ترکیبی در کامپیوتر

 

 

 

 

صحنه ها معمولا توسط یه منبع نوری روشن نمی شوند، به همین علت اعمال یک تنظیمات تراز سفیدی به کل عکس نتیجه مطلوبی را نخواهد داشت. اگر از فوتوشاپ استفاده می کنید، می توانید از ابزار ویرایش انتخابی (selective adjustment tools) در افزونه Adobe Camera Raw برای ویرایش تراز سفیدی نواحی خاصی از عکس اقدام کنید.

 

به طور مثال، قسمت سایه در عکس فوق سرد به نظر می رسد در حالیکه پیش زمینه گرم است. بنابراین ما از قلم ویرایش (Adjustment Brush) برای انتخاب ناحیه سایه استفاده کرده ایم و دمای ناحیه را گرم تر کرده ایم تا زیبا تر جلوه کند.

 

مشابه این کار را می توانید توسط ابزار فیلتر تدریجی (Graduated Filter) به طور مثال برای تصحیح رنگ آسمان انجام دهید.

 

تصحیح تراز سفیدی در فتوشاپ

 

 

 

 

فوتوشاپ ابزار سریع و ساده ای برای تنظیم تراز سفیدی دارد که به شکل قطره چکان خاکستری در پنل curves and levels موجود است.

 

مانند همیشه، بهتر است این تغییرات از طریق لایه تغییرات (Adjustment Layer) اعمال شود (Layer>New Adjustment Layer>Curves and Levels) تا بتوانید بعدا آن را مجددا در صورت تمایل ویرایش کنید.

 

در هر دو پنل Curves و Levels قطره چکان وسطی را انتخاب کرده و بر روی قسمتی از عکس که خاکستری خنثی است، کلیک کنید تا رنگ های تصویر تصحیح شود.

 

اگر در تلاش اول نتیجه مناسبی نگرفتید، کلیک کردن بر روی نقاط دیگر را امتحان کنید.

 

تصحیح تراز سفیدی در Adobe Camera Raw

 

افزونه Adobe Camera Raw نیز ابزاری برای تنظیم تراز سفیدی دارد و اگر بصورت خام عکاسی می کنید بهترین محل برای ویرایش عکستان همین نرم افزار است. گزینه اول، امتحان کردن منوی تراز سفیدی در بالای برگه Basic است.

 

 

 

این منو شامل انواع حالات پیش فرض مرتبط با گزینه های تراز سفیدی دوربین شماست و اعمال یکی از آنها نورهای ناخواسته که توسط آن شرایط نوری خاص ایجاد شده را از بین می برد.

 

همچنین ابزار تراز سفیدی دیگری وجود دارد که مشابه قطره چکان خاکستری در پنل Levels and Curves عمل می کند. در این حالت، شما باید بر روی قسمتی که باید سفید یا نزدیک به سفید باشد کلیک کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.

 

هنگامی که شما یکی از پیش فرض ها را انتخاب می کنید یا از ابزار تراز سفیدی استفاده می کنید، مشاهده می کنید که اعداد مربوط به Temperature و Tint تغییر می کند که می توانید توسط تغییر مجدد آنها نتایج را بهتر کنید.

 

اهرم Temperature شما را قادر می سازد عکس خود را با اضافه کردن آبی یا زرد بیتشر سرد یا گرم کنید؛ اهرم Tint تعادل رنگ سبز/بنفش را برقرار می کند و توسط این ابزار می توانید نور ناخواسته ایجاد شده توسط لامپ فلورسنت را از بین ببرید.

 

چرا مجازیم از تراز سفیدی «نادرست» استفاده کنیم

 

تراز سفیدی اتوماتیک رنگ نارنجی طلوع و غروب را به کلی از بین می برد؛ به این دلیل که دوربین تلاش می کند رنگ های صحنه را خنثی سازد.

 

برای حصول نتایج بهتر از یکی از گزینه های پیش فرض مانند Daylight، Cloudy، Shade خروجی به مراتب گرم تری را خواهد داد.

 

تراز سفیدی اتوماتیک

 

 

 

 

با استفاده از تنظیمات تراز سفیدی اتوماتیک رنگ آفتاب تا حدودی خنثی شده است.

 

تراز سفیدی نور خورشید

 

 

 

 

 

تغییر این تنظیمات به Daylight رنگ آتشی خورشید را احیا می کند.

 

 

منبع : لنزک 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 63
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

تراز سفیدی خودکار (Auto white balance) برای سوژه های عمومی به خوبی جواب می دهد، اما رنگ های قوی می توانند آن را به اشتباه بیاندازند. همچنین ممکن است بسته به شرایط عکاسی شما، انتخاب از بین حالات پیشفرض تراز سفیدی ( WB presets – مثل Cloudy یا Daylight) نیز دشوار باشد. در چنین شرایطی شما می توانید از ترازی سفیدی سفارشی (custom white balance) استفاده نمایید که در این مطلب لنزک آن را به شما آموزش خواهیم داد.

 

استفاده از تراز سفیدی سفارشی (تنظیم تراز سفیدی به کمک کاغذ مرجع) در بسیاری از مطالب لنزک توصیه شده است. تراز سفیدی سفارشی در دوربین های نیکون Preset Manual و در دوربین های کانن Custom white balance نام دارد که در ادامه این آموزش گام به گام آن را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد.

 

از یک سوژه خاکستری یا سفید عکس بگیرید (یک تکه کاغذ یا کارت) در همان شرایط نورپردازی که سوژه تان قرار دارد و بعدا دوربین از این برای تراز کردن رنگ سفید استفاده خواهد کرد.

 

از آنجا که این تراز سفیدی ثابت است، این تکنیک برای عکاسی در نور ثابت مناسب است، اگر نور تغیر کند، باید تمام مراحل را از اول تکرار کنید.

 

سفارشی سازی تراز سفیدی، در زمان ویرایش عکس ها صرفه جویی می کند و همچنین شما را قادر می سازد تا هنگام بررسی عکس ها روی LCD پشت دوربین، رنگ ها را دقیق تر تشخیص دهید.

 

توجه: کارت های مرجع برای تنظیم تراز سفیدی قابل خریداری می باشند، اما همیشه می توانید از یک صفحه کاغذ سفید نیز استفاده نمایید.

 

مراحل سفارشی سازی تراز سفیدی:

 

۱کاغذ را قرار دهید

 

 

 

 

 

برای دستیابی به دقیق ترین رنگ ها، کاغذ یا کارت خاکستری رنگ یا سفید را جوری قرار دهید که با سوژه اصلی شرایط نورپردازی یکسانی داشته باشد. برای حصول بهترین نتیجه کاغذ را جایی که سوژه خواهد بود قرار دهید.

 

۲از کاغذ عکس بگیرید

 

 

 

 

 

حال کادر را با کاغذ پُر کنید و از آن با همان جهتی که می خواهید عکس اصلی را بگیرید، عکاسی کنید. تا وقتی که زیادی یا ناکافی نوردهی نشود، نوردهی این عکس مرجع زیاد اهمیت ندارد. شاید نیاز شود که به فوکوس دستی جا به جا شوید.

 

۳به منو تنظیمات تراز سفیدی بروید

 

 

 

 

 

 

حال نیاز دارید که به منو عکاسی دوربینتان بروید و لیست تنظیمات تراز سفیدی را پیدا کنید. برای اینکار در دوربین های نیکون به پایین تنظیمات تراز سفیدی (white balance settings) بروید و preset Manual را انتخاب کنید. در دوربین های کانن در لیستی از گزینه ها که پدیدار می شود Custom White Balance را انتخاب نمایید.


۴تراز سفیدی را انتخاب کنید

 

 

 

 

 

 

عکس کاغذ سفید را انتخاب کنید تا به عنوان مرجع تراز سفیدی برگزیده شود. در نیکون دوبار روی OK بزنید تا تراز سفیدی انتخاب شود. در دوربین های کانن ابتدا باید روی Set to select the image بزنید، سپس به صفحه تنظیمات white balance بازگردید و Custom را از لیست انتخاب کنید.

 

 

منبع :http://akasishiraz.ir/

 

 

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

قفل نوردهی خودکار (Auto Exposure Lock یا AE-L) قابلیتی در دوربین های DSLR است که به شما این امکان را می دهد تا پس از نورسنجی بر اساس نقطه دلخواه، بتوانید تنظیمات نوردهی را قفل کنید و تنظیمات نوردهی پس از ترکیب بندی مجدد، حتی با تغییر سطح نور ثابت بمانند. شما می توانید برای این قابلیت نقطه ای خاص انتخاب کنید یا نقطه فوکوس را به عنوان نقطه ملاک نورسنجی قرار دهید. در ادامه این مطلب لنزک با ما همراه شوید تا کار با قفل نوردهی خودکار دوربین را به زبانی ساده به شما آموزش دهیم.

 

تمام دوربین های DSLR دکمه قفل نوردهی خودکار دارند. وقتی شما دکمه AE-L را می زنید، تنظیمات کنونی نوردهی دوربین قفل می شود و با تغییر دادن ترکیب بندی عکس تغییر نخواهند کرد، حتی اگر با نشانه رفتن دوربین به جایی دیگر، سطح نور تغییر کند.

 

زمانی که دکمه شاتر را تا نیمه فشار می دهید، مراحل فوکوس خودکار انجام می شود. در همین حین نورسنجی دوربین یک نورسنجی (meter) انجام می دهد و نوردهی (exposure) را تنظیم می کند. اما اگر بخواهید نورسنجی و فوکوس در دو نقطه متفاوت انجام شود باید چه کار کنید؟

 

در اینجاست که دکمه قفل نوردهی خودکار کاربرد خودش را نشان می دهد. با این دکمه می توانید بدون توجه به نقطه ای که روی آن فوکوس می کنید تنظیمات خودکار نوردهی را بر اساس نقطه ای دیگر انجام دهید. بهترین حالت استفاده از قفل نوردهی خودکار در حالت نورسنجی نقطه ای (Spot یا Partial) است که با انتخاب آنها تنها نقطه ای کوچک ملاک نورسنجی دوربین قرار می گیرد. استفاده از این حالت ها در شرایط نوری ای که باعث اشتباه و گمراهی سیستم نورسنجی دوربین می شود، بسیار مناسب است.

 

برای مثال اگر از صحنه ای عکس می گیرید که قسمتی از آن یک منبع نوری قوی وجود دارد و حالت نورسنجی دوربین روی Evaluative یا Matrix یا Multizone تنظیم شده، عکس شما با توجه به نورسنجی کلی صحنه و میانگین گیری در نهایت تاریک تر (underexposed) از حالت عادی خواهد شد. در چنین حالتی اگر می خواهید نورسنجی به درستی انجام شود و نور مناسبی در عکس داشته باشید، باید کاری کنید تا نورسنجی بر اساس نقطه ای غیر از قسمت بسیار روشن انجام شود.

 

برای اینکار باید حالت نورسنجی دوربین را روی حالت Spot یا Partial قرار دهید و بر روی نقطه ای که نور متعادلی دارد نورسنجی کرده و دکمه AE-L را فشار دهید تا نورسنجی قفل شود (تنظیمات نوردهی قفل و ثابت نگه داشته شود)، سپس می توانید با تغییر دادن ترکیب بندی عکس خود را با نور مناسب بگیرید. در بعضی از دوربین ها برای قفل کردن نوردهی باید دکمه AE-L را نگه دارید و در بعضی دوربین ها تنها یکبار فشار دادن این دکمه کافی است تا نوردهی خودکار دوربین قفل شود.

 

زمانی که سوژه شما در قسمتی غیر از مرکز تصویر است می توانید از دکمه AE-L استفاده کنید. همچنین زمانی که می خواهید عکس های دسته ای بگیرید و بعداً آنها را به صورت پانوراما به هم متصل کنید با توجه به اینکه باید نور تمام عکس ها به یک شکل باشد نیز می توانید از این دکمه استفاده نمایید. با استفاده از دکمه AE-L می توانید مطمئن شوید که تمام عکس هایی که گرفته اید تنظیمات نوردهی یکسانی دارند.

 

 

منبع : https://www.pixel.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 61
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 21 مرداد 1399
.

 

 

 

 

 

اکثر عکاسان مبتدی با حالت دستی دوربینشان نا آشنا هستند. ولی نوردهی دستی آنچنان هم پیچیده نیست. این حالت نیز مانند حالت خودکار از دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو استفاده می‌کند با این تفاوت که شما باید تنظیمات را خودتان وارد نمایید.

 

اگر از مد تقدم دیافراگم (Aperture Priority یا Av) یا مد تقدم شاتر (Shutter Priority یا Tv) استفاده کرده باشید، کار کردن با مد دستی خیلی راحت‌تر خواهد بود. در این مدهای نیمه خودکار شما باید به طور دستی دیافراگم و یا سرعت شاتر را تنظیم کنید و دوربین باقی پارامتر‌های نوردهی را به صورت خودکار تنظیم می‌نماید.

 

مدهای خودکار نوردهی در بسیاری موارد عکس‌های بسیار خوبی را ثبت می‌کنند، پس استفاده از مد دستی چه فایده‌ای دارد؟ پاسخ مشخص است. «بسیاری موارد» به معنای «همه‌ی موارد» نیست. در وضعیت‌های که نور شدید است، سیستم نورسنجی و مدهای نیمه اتوماتیک عملکرد صحیحی نشان نمی‌دهند.

 

صحنه‌های بیش از حد روشن (مثل منظره‌ای برفی) ممکن است باعث شوند دوربین نوردهی را کاهش دهد و از این رو برف‌ها خاکستری به نظر برسند.

 

این موضوع در عکاسی از صحنه‌های بسیار تاریک نیز صادق است و ممکن است دوربین تصویر را بیش از حد روشن کند و عکس مبهم و بدون کنتراست به نظر برسد.

 

 

 

 

 

 

برای حل این مشکل می‌توان از جبران نوردهی استفاده کرد ولی تنظیم نوردهی در حالت دستی مزایای خاص خودش را دارد. حالت دستی نوردهی را قفل می‌کند. به عبارت دیگر مستقل از منظره‌ای که در مقابل لنزتان قرار گرفته، سرعت شاتر و دیافراگم تغییری نخواهد کرد.

 

به این صورت دیگر نیازی به بررسی پی در پی هیستوگرام نخواهد بود و می‌توانید تمام تمرکزتان را به کادربندی عکس اختصاص دهید. همچنین در مواقعی که سوژه در حال حرکت به پس زمینه‌های مختلف می‌باشد، مثلا برای عکاسی از پرنده‌ای که در آسمانی آبی رو به پس زمینه‌ای جنگلی پرواز می‌کند، حالت دستی بسیار مناسب می‌باشد.

 

مدهای نوردهی خودکار سعی می‌کنند تا تغییرات رنگی پس زمینه را جبران نمایند. از اینرو در مثال ما، پرنده بیش از حد روشن و یا بیش از حد تیره خواهد شد. با عکاسی در حالت دستی نوردهی انجام گرفته بر سوژه ثابت می‌ماند.

 

به همین علت برای ساخت عکس‌های پاناروما شما باید دوربین را بر حالت دستی قرار دهید و عکس‌‌ها را ثبت کنید. اگر دوربین بر حالت نیمه خودکار باشد نوردهی عکس‌ها با یکدیگر همخوانی نخواهند داشت.

 

با قفل کردن نوردهی، ترکیب کردن عکس‌ها آسان‌تر می‌شود. اینها همگی شرایطی هستند که بهتر است برای ثابت نگه داشتن نوردهی از مد دستی استفاده نمایید.

 

 

 

 

دوربین فقط می تواند لنزش را در یک نقطه فوکوس کند، اما ناحیه ای از جلو و عقب این نقطه وجود دارد که همچنان شارپ و واضح دیده می شود. به این ناحیه عمق میدان (DOF) می گویند

 

برای استفاده از حالت دستی ابتدا باید اولویت بندی کنید. اگر اولویت‌ شما عمق میدان عکس است، ابتدا باید دیافراگم را تنظیم نمایید.

 

اگر قصد عکاسی از حرکات را دارید، ابتدا باید سرعت شاتر را تنظیم کرده و سپس دیافراگم را تنظیم نمایید.

 

چطور باید از صحت تنظیماتتان مطمئن شوید؟ برای اینکار باید از نشانگر نوردهی موجود در منظره یاب، Live View یا صفحه نمایش (LCD) استفاده کنید.

 

با تغییر دیافراگم و سرعت شاتر، نشانگر نوار نوردهی جلو و عقب می‌رود. زمانی که نشانگر روی خط وسط نوار قرار گرفت به آن معناست که نوردهی انتخاب شده با نوردهی توصیه شده توسط دوربین همخوانی دارد. اینکار بر اساس سوژه و الگوی نورسنجی دوربین انجام می‌گیرد. همانطور که می‌دانید نوردهی توصیه شده می‌تواند اشتباه باشد.

 

برای نوردهی بیشتر (با توجه به نورسنج) دیافراگم را باز کرده و یا اینکه سرعت شاتر پایین‌تری را انتخاب نمایید. به این صورت نشانگر به سمت علامت مثبت و انتهای نوار می‌رود.

 

برای کاهش نوردهی عکس همین عمل را انجام دهید. به این صورت شاخص به سمت علامت منفی و انتهای نوار می‌رود. تنظیم ایزو نیز به همین صورت خواهد بود.

 

با مد دستی کار کنید تا با قابلیت‌های عالی آن بیشتر آشنا شوید. با وجودی که در ابتدا سرعت شما را کم می‌کند ولی به تدریج به آن عادت می‌کنید و عکس‌های بسیار خوبی را ثبت خواهید کرد.

 

 

 

 

از آنجایی که نوردهی در حالت دستی به طور خودکار تنظیم نمی‌شود شما باید با توجه به تغییرات نور آن را تغییر دهید. هر از گاهی نوردهی را در هیستوگرام بررسی کنید.

 

نورسنجی

 

نوار مقیاس موجود در منظره یاب (عکس پایین) یا Live View راهنمایی تصویری از نوردهی را در اختیارتان می‌گذارد. اعداد موجود در آن نمایانگر مقدار نوردهی با «پله یا stop» می ‌‌باشند. نوردهی کاهش یافته در سمت چپ (-) و نوردهی افزایش یافته در سمت راست (+) قرار گرفته است.

 

در میانه آن خط صفر یا تون میانه نوردهی قرار گرفته است که توسط نورسنج دوربین بدست می‌آید. تمامی سیستم‌های نوردهی که بر اساس این تون میانه باشند قابل قبول هستند چون ترکیب تون‌های موجود در صحنه‌ها تقریبا معادل همین مقدار است.

 

به همین علت است که عکس‌های گرفته شده از برف‌، خاکستری به نظر می‌رسند. چون دوربین برای رسیدن به تون میانه روشنایی تصویر را می‌کاهد. عکس این موضوع نیز صادق است. اگر بخواهید از صحنه‌ی تاریکی عکس بگیرید، دوربین روشنایی را افزایش می‌دهد (افزایش نوردهی) تا به تون میانه نزدیک‌تر شود.

 

 

 

با تنظیم دیافراگم، ایزو و سرعت شاتر (یا هرسه آنها) می‌توانید نوردهی را بهبود بخشید. برای ثبت رنگ سفید برف‌ها باید دیافراگم بازتر و سرعت شاتر طولانی‌تری انتخاب نمایید.

 

همچنین می‌توانید سرعت شاتر و دیافراگم را ثابت گذاشته و ایزو را افزایش دهید. ایزوی بالاتر به معنای حساسیت بالاتر حسگر به نور است و از اینرو روشنایی صحنه برفی افزایش می‌یابد.

 

همچنین شما می‌توانید ایزو را بر حالت خودکار (Auto ISO) قرار دهید ولی این دیگر مد دستی نیست!

 

مشکلات نوردهی خودکار

دوربین‌های DSLR از قابلیت‌های هوشمند بسیاری برخوردار هستند و مدهای نوردهی خودکار و سیستم‌های نورسنجی موجود در آن‌ها نوردهی بسیار خوبی را برای شما فراهم می‌آورند.

 

البته این ویژگی مشکلاتی نیز دارد. در مد دستی با انجام نورسنجی بر سوژه و قفل کردن نوردهی مورد نظرتان، می‌توانید با خیال آسوده بر کادربندی عکستان تمرکز کنید.

 

تا زمانی که نوردهی صحنه ثابت بماند تیره‌تر شدن و یا روشن‌تر شدن پس زمینه و یا زوم کردن بر سوژه تغییری بر نوردهی عکستان ایجاد نمی‌کند.

 

ولی در مد‌های خودکار نوردهی همچون مد تقدم دیافراگم (Aperture Priority یا Av) و مد تقدم شاتر (Shutter Priority یا Tv) با تیره‌تر یا روشن‌تر شدن پس زمینه، دوربین عمل جبران نوردهی را انجام می دهد و نوردهی سوژه تغییر خواهد کرد. در اینجا قصد داریم تعدادی از مزیت‌های مد دستی را نشانتان دهیم.

 

 

 

 

ایزو ۶۴۰، دیافراگم f/5.6 و سرعت شاتر ۵۰/۱

 

بسته بودن کادر پس زمینه را کاهش می‌دهد. به این صورت تقدم دیافراگم و نورسنجی ماتریسی (Evaluative metering) نوردهی یکنواخت‌تری را برای تصویر فراهم می‌آورد.

 

 

 

 

ایزو ۶۴۰، دیافراگم f/5.6 و سرعت شاتر ۲۰/۱

 

دور شدن از سوژه پس زمینه‌ی بیشتری را در عکس پدید می‌آورد. به این صورت تقدم دیافراگم برای روشن کردن صحنه، نوردهی را افزایش می‌دهد. از اینرو سوژه بیش از اندازه روشن می‌شود.

 

 

 

ایزوی ۶۴۰، دیافراگم f/5.6 و سرعت شاتر ۵۰/۱

 

با قرار دادن دوربین بر مد دستی و اعمال تنظیمات صحیح، نوردهی بهتری خواهیم داشت.

 

تنظیم نوردهی در مد دستی

در اینجا آموزش گام به گام تنظیم نوردهی در مد دستی را نشانتان می‌دهیم.

 

۱با مد program شروع می کنیم

 

 

 

 

 

بعد از قرار دادن دوربین در حالتp یا Program auto exposure، به آرامی دکمه‌ی شاتر را بفشارید تا نورسنجی انجام گیرد. دیافراگم و سرعت شاتر اعلام شده توسط دوربین را یادداشت کنید.

 

۲قرار دادن دوربین بر مد دستی

 

 

 

 

حالت دستی (Manual یا M) را انتخاب کرده و دیافراگم یادداشت شده را وارد نمایید. برای اینکار می‌توانید از صفحه‌‌‌ Quick Control یا کلید چرخان دوربین (mode dial) استفاده نمایید.

 

۳بررسی نوردهی

 

 

 

حال سرعت شاتر یادداشت شده را وارد کنید. به آرامی دکمه شاتر را بفشارید تا خط شاخص در زیر نشانگر وسط نوار مقیاس نوردهی قرار بگیرد.

 

۴تنظیم کردن

 

 

 

 

حال می توانید برای افزایش یا کاهش نوردهی سرعت شاتر و دیافراگم را تغییر دهید. از نوار مقیاس نوردهی موجود در منظره یاب یا Live View به عنوان راهنما استفاده نمایید.

 

 

 

منبع : http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

 

دیافراگم ماکسیمم (دیافراگم بیشینه – maximum aperture) چیست؟ این پرسش را معمولا از عکاسان تازه کاری می‌شنویم که قصد خرید لنز جدیدی را دارند و یا می‌خواهند درک بهتری از عمق میدان داشته باشند. در این مطلب لنزک می‌خواهیم دیافراگم ماکسیمم را تعریف کنیم، بفهمیم کدام لنز ها گشودگی دیافراگم بیشتری دارند یا بیشتر باز می شوند و هر کدام چه نتیجه‌ای را بر عکس شما به همراه خواهد داشت.

 

 

 

 

 

 

لنز های پرایم یا لنز های زوم حرفه ای دیافراگم باز تری را ارائه می دهند. این تصویر ماکسیمم دیافراگم یا بیشینه گشودگی دیافراگم هر یک از این لنز ها را نشان می دهد.

 

برای بزرگنمایی اینفوگرافیک بالا روی آن کلیک نمایید و آن را روی دسکتاپ خود ذخیره کنید. مقصود از واید بودن در این تصویر گشودگی دریچه دیافراگم است (دریچه دیافراگم کدام لنز بیشتر باز می شود). لنز واید در حقیقت به لنزی گفته می شود که فاصله کانونی کمتری داشته باشد.

 

تنظیمات دیافراگم لنز مقدار نور عبوری را کنترل می‌کند بنابراین شما می‌توانید از این مشخصه به عنوان بخشی از تنظیمات نوردهی استفاده نمایید.

 

در نور کم شما می‌توانید از دیافراگم بازتری (عدد های کوچک تر) استفاده کنید تا نور بیشتری به سنسور دوربین بتابد و در وضعیت‌های پر نور با انتخاب دیافراگم های کوچک تر یا بسته تر (ضریب اف های بزرگ تر) می‌توانید از شدت نور بکاهید.

 

البته مولفه‌های دیگری نیز برای تنظیم نوردهی وجود دارد که عبارتند از: سرعت شاتر یا همان زمان نوردهی و ایزو یا همان حساسیت سنسور یا حسگر.

 

در عمل شما باید با توجه به وضعیت و سوژه‌‌تان هر سه مولفه یعنی دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو را تنظیم نمایید.

 

به این صورت اگر لنز به نور بیشتری اجازه‌ی ورود دهد، شما می‌توانید از سرعت شاتر بیشتری استفاده کنید و به این شکل صحنه های متحرک به صورتی فریز شده و واضح ثبت می‌شوند. یا اینکه بدون کاهش سرعت شاتر در وضعیت‌های کم نور عکاسی کنید تا از لرزش دوربین جلوگیری شود.

 

اگر این‌ها نیز مشکتان را حل نکرد باید از مولفه آخر یعنی تنظیمات ایزو استفاده نمایید (هرچه ایزو بالاتر، حساسیت سنسور دوربین به نور بیشتر) که اگر خیلی بالا انتخاب شود، نویز دیجیتال عکس شما را افزایش می‌دهد.

 

کنترل خلاقانه

 

دیافراگم لنز هم بر عمق میدان تاثیر قابل توجهی دارد. هرچه دیافراگم بازتر باشد، عمق میدان کم تر به نظر می‌رسد.

 

برای عکاسی از منظره یا عکاسی کلوزآپ نیازی به دیافراگم های خیلی باز وجود ندارد، چون باید نهایت عمق میدان موجود را بدست آورید (بیشتر عکس واضح و شارپ باشد).

 

از طرف دیگر برای عکاسی ورزشی و پرتره باید پس زمینه را محو کنید تا سوژه با وضوح بیشتر و به صورتی متمایز در عکس نمایش یابد و برای دستیابی به این هدف باید از محدوده دیافراگم های باز (ضریب F های کوچک) استفاده کنید.

 

به همین علت است که لنزهای ملقب به «لنز‌های پرتره» و لنزهای تله فوتو از دیافراگم ماکسیمم بازی برخوردارند و آنها گرانتر هستند، ولی عمق میدان (DOF) مورد نظر عکاسان حرفه‌ای را ایجاد می‌کنند.

 

دیافراگم ماکسیمم: نکات کلیدی که باید بدانید

مقادیر دیافراگم لنز در بازه‌ی F/16 تا f/11 تا f/8 و الی آخر قرار می گیرند. در دوربین DSLR شما می‌توانید مقادیر بینابینی نیز انتخاب کنید که به صورت اعداد کوچکتری بین مقادیر اصلی نشان داده می‌شوند.

لنزهای با کیفیت حرفه‌ای معمولا به نسبت لنز‌های معمولی، دیافراگم ماکسیمم بازتری دارند. حتی اگر هر دو فاصله کانونی یکسانی داشته باشند.

لنز‌های زوم حرفه‌ای معمولا در بازه‌ی زوم، دیافراگم ماکسیمم ثابتی دارند.

لنز‌های زوم معمولی در حداکثر زوم تا حداقل زوم، دیافراگم ماکسیمم بسته‌تری دارند.

 

 

 

 

 

 

برای بزرگنمایی اینفوگرافیک بالا روی آن کلیک نمایید و آن را روی دسکتاپ خود ذخیره کنید.

 

پرتره

 

با دیافراگم ماکسیمم باز شما قادر خواهید بود در فضای بسته‌ عکس‌هایی با پس زمینه‌ی محو ثبت نمایید. همچنین شما می‌توانید در وضعیت‌های کم نور از سرعت شاتر کمتری استفاده نمایید. برای نمونه با یک لنز فول زوم شما می‌توانید سرعت شاتر را بر ۸/۱ثانیه قرار دهید ولی در همان نور با قرار دادن دیافراگم بر f/1.4 می‌توانید عکاسی را با سرعت شاتر ۱۲۵/۱ انجام دهید.

 

ورزش

 

برای عکاسی از ورزش‌هایی همچون فوتبال شما باید از سرعت شاتر ۵۰۰/۱ یا سریعتر استفاده کنید تا حرکت بازیکن‌ها فریز شده و از محو شدن آنها جلوگیری شود. لنز‌های معمولی ۳۰۰-۷۰ میلیمتری Nikon از ماکسیمم دیافراگم f/5.6 در فول زوم برخوردارند ولی لنزهای حرفه‌ای ۳۰۰ میلیمتری سرعتی سه برابر سریعتر را نیز ارایه می‌کنند.

 

شب

 

سطح نور در شب خیلی پایین است و همیشه سه پایه در دسترس ما نیست. لنزی با دیافراگم باز شما را قادر می‌سازد تا سرعت شاتر را بر حدی قرار دهید تا دوربین از هرگونه لرزشی به دور بوده و در عین حال نیازی به افزایش ایزو نیز نباشد. در این جدول میزان ایزوی لازم برای عکاسی با دیافراگم ماکسیمم کوچکتر نشان داده شده است.

 

توضیح علامت‌های موجود بر لنز

 

 

 

 

سمت چپ

 

۱٫ اول از همه باید فاصله کانونی را بررسی کنید. در اینجا همانطور که مشاهده می‌کنید این لنز از یک بازه‌ی کانونی ۵۵-۱۸ میلیمتری برخوردار است.

 

۲٫ سپس باید مشخصه‌ی ماکسیمم دیافراگم را بررسی کنید که در اینجا f/3.5-5.6 است.

 

۳٫ این نشان می‌دهد که ماکسیمم دیافراگم از f/3.5 در فاصله‌ی کانونی ۱۸ میلیمتر تا f/5.6 در فاصله‌ی کانونی ۵۵ میلیمتر متغیر است. زوم این لنز دیافراگم متغیری دارد.

 

سمت راست

۱٫ این لنز از یک بازه‌ی کانونی ۱۲۰-۲۴ میلیمتر برخوردار است.

 

۲٫ ماکسیمم دیافراگم این لنز تنها یک عدد است (f/4). این نشان می‌دهد که زوم لنز دیافراگم ثابتی دارد و در هر زومی ماکسیمم دیافراگم f/4 می‌باشد.

 

 

 

منبع : http://memaritabriz.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

اگر به تازگی دوربین خود را گرفته اید، حتماً کمی در یاد گیری سریع پیچ و خم های آن به کمک احتیاج دارید. چندین آموزش عکاسی برای تازه کار ها وجود دارند که فوت و فن عکاسی را با روشی برنامه ریزی شده به شما یاد می دهند. اما قبل از شروع کار شما باید ۳ مفهوم اساسی را یاد بگیرید: درجه بندی سرعت شاتر دوربین شما چگونه است؛ فاصله کانونی چه تأثیری بر کادر شما می گذارد؛ و دیفراگم دوربین چگونه وضوح عکس را کنترل می کند. در ادامه این مطلب لنزک هر سه موضوع را توضیح خواهیم داد، و همچنین برگه راهنمای رایگانی برای شما قرار می دهیم که می توانید آن را دانلود کنید و در عکاسی از آن استفاده کنید.

 

برای مشاهده در سایز بزرگ روی تصویر زیر کلیک نمایید.

 

 

 

 

 

 

درس اول دوربین: درجه بندی سرعت شاتر را بشناسید

 

سرعت شاتر یکی از دو راه موجود برای کنترل کردن نور عکس است ( راه دیگر دیافراگم لنز است ). در حالت معمول، در عکاسی روزانه، شما معمولاً نباید نگران سرعت شاتر باشید، فقط کافی است سرعت شاتر به اندازه ای باشد که لرزش دست شما باعث تار شدن عکس نشود.

 

اما وقتی از سوژه ها متحرک با سرعت بالا عکس می گیرید، سرعت شاتر وارد یک قانون جدید می شود. هر چه شاتر شما به مدت طولانی تری باز باشد، سوژه شما مسافت بیشتری در زمان نورگیری حرکت می کند.

 

برای اینکه سوژه خود را ثابت ثبت کنید، باید سرعت شاتر را بالا بگذارید. کاری که بیشتر عکاسان ورزشی از آن استفاده می کنند، کار دیگری که عکاسان ورزشی انجام می دهند استفاده از تکنیک پنینگ – Panning است، این تکنیک به این صورت است که بر روی سوژه فوکوس می کنند و در حالی که دوربین را با سرعت سوژه به سمت حرکت سوژه حرکت می دهند دکمه شاتر را فشار می دهند. این کار سوژه شما را واضح ثبت می کند و پس زمینه را تار می کند، که باعث می شود حرکت سوژه در تصویر دیده شود.

 

درس دوم دوربین: چطور فاصله کانونی روی کادر شما تأثیر می گذارد

 

لنز ها با توجه به فاصله کانونی شان دسته بندی می شوند. این دسته بندی ها زاویه دید لنز ها را مشخص می کنند.

 

هر چه فاصله کانونی کمتر باشد، زاویه دید بیشتری خواهید داشت، به لنز های با فاصله کانونی پایین لنز های Wide ( واید – عریض ) گفته می شود.

 

وقتی با لنز واید عکس می گیرید ( مانند فاصله کانونی بین ۱۰mm تا ۱۸mm )، محدوده بیشتری را می توانید درون کادر قرار دهید، اما اجسام در تصویر کوچکتر خواهند بود.

 

هرچه فاصله کانونی بیشتر باشد ( مانند فاصله کانونی بین ۱۰۰mm تا ۲۰۰mm )، زاویه دید دوربین کمتر می شود. محدوده کمتری را می توانید درون کادر قرار دهید، اما سوژه ها در عکس بزرگتر دیده خواهند شد. به این لنز ها Telephoto ،Tele یا تِلهِ می گویند.

 

این روز ها اکثر لنز ها، لنز Zoom ( زوم ) هستند، این لنز ها بسیار مناسب هستند چرا که محدوده ای از فاصله کانونی را پوشش می دهند.

 

برای مثال لنز ۱۸-۵۵mm که به همراه خیلی از دوربین ها به فروش می رسد، فاصله کانونی بین ۱۸mm تا ۵۰mm را پوشش می دهد، که با آن می توان از فاصله کانونی واید تا فاصله کانونی نسبتاً تله استفاده کرد.

 

این لنز ها در ابتدا گزینه های خوبی هستند و محدوده قابل قبولی از فاصله کانونی را پوشش می دهند، اما دیر یا زود برای بزرگتر کردن محدوده فاصله کانونی به دنبال خرید لنز های دیگر هم خواهید رفت.

 

درس سوم دوربین: رابطه بین فوکوس و دیافراگم

 

دیافراگم لنز یکی از تعیین کننده های نور عکس است. دیافراگم مقدار نوری که به سنسور دوربین می رسد را کنترل می کند، اما سرعت شاتر مدت زمانی که نور به سنسور برخورد می کند را تعیین می کند.

 

اندازه دیافراگم دوربین علاوه بر مقدار نور ورودی به لنز عمق میدان عکس را هم مشخص می کند. عمق میدان کم یعنی فقط سوژه اصلی شما در وضوح کامل باشد، و هر سوژه دیگری در پس زمینه یا بین سوژه شما و دوربین محو خواهد بود. شما با استفاده از دیافراگمی باز ( مانند f/4 ) به چنین حالتی دست پیدا خواهید کرد.

 

به همین شکل می توانید با انتخاب دیافراگمی بسته ( مانند f/22 ) محدوده عمق میدان را بزرگتر کنید، که این کار باعث می شود سوژه های با فاصله از هم به اندازه قابل قبولی واضح باشند.

 

اینکه سیستم فوکوس خودکار دوربین را بشناسید خیلی به شما کمک می کند تا بفهمید دوربین در کدام قسمت کادر فوکوس می کند، و می توانید با کنترل آن مطمئن شوید که دوربین روی قسمتی که می خواهید فوکوس می کند.

 

اما علاوه بر فوکوس باید به دیافراگم هم توجه کنید، و تأثیر آن بر روی عمق میدان عکس را در نظر داشته باشید، تا زمانی که می خواهید پس زمینه محو باشد عمق میدان را کم بگیرید و اگر می خواهید محدوده زیادی واضح باشد عمق میدان را زیاد کنید.

 

توضیح عمق میدان

 

دیافراگم تعیین کننده اصلی محدوده ای از عکس است که کاملاً واضح است. هرچه دیافراگم بسته تر باشد ( ضریب Fبزرگتر باشد ) مقدار بیشتری از تصویر در وضوح کامل خواهد بود؛ هر چه دیافراگم باز تر باشد ( عدد f/ کوچکتر باشد ) محدوده کمتری از تصویر در وضوح کامل خواهد بود.

 

 

 

منبع :http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

 

اینکه شما در سفر باشید لزوما به این معنا نیست که ذهن خلاقتان نیز آنجا باشد. همه ما در تعطیلاتمان مرتکب کمی تنبلی می شویم. این برای اغلب بخش های سفر بدک نیست چرا که همه به کمی استراحت و بی خیالی نیاز داریم، اما اغلب نیز به پشیمانی ختم می شود. شاید وقتی از بین منظره ها و صحنه های فوق العاده عبور می کنیم دوربینمان را درون اتاق جا گذاشته باشیم. شاید هم خیلی سهل انگارانه عکاسی کنیم و وقتی متوجه شویم می توانسته ایم بهتر عکاسی کنیم که در خانه به مرور عکس ها می پردازیم. من در این آموزش روشم را به شما خواهم گفت، روشی که مرا همواره از عکس های سفرهایم راضی می کند.وسایل مناسب را انتخاب کنید

دو لنز است که من حس می کنم در همه سناریو ها لازم دارم: یک لنز واید، مثل یک لنز ۱۶mm یا ۲۴mm و یک لنز نرمال مثل لنز ۵۰mm که به عنوان لنز پرتره هم می تواند به کار گرفته شود.

 

حتی به عنوان یک حرفه ای علاقه ای به بردن وسایل حرفه ای در سفر ندارم. اولا سنگین و حجیم اند و دوما، اگر دزدیده شوند سفر را به بدترین سفر ممکن تبدیل می کنند.

 

دوربین سفر من چیزی بیشتر از یک دوربین ببین و بگیر (point and shoot) که تنظیمات دستی داشته باشد است؛ در واقع یکی از دوربین های بدون آینه است که به شدت در حال رایج شدن اند. من از سری دوربین های Sony-NEX استفاده می کنم. دوربین من مدل ۵R است که توقف تولید شده و با مدلی جدیدتر جایگزین شده است. این دوربین های فشرده بسیار به DSLR ها شبیه اند با این تفاوت که آینه ندارند.

 

این دوربین یک سنسور فوق العاده دارد و عکس هایش باور نکردنی اند. همه ی عکس های درون این آموزش با یک دوربین بدون آینه گرفته شده اند، پس اگر به دنبال تهیه یک ست تجهیزات ثانویه برای عکاسی روزانه یا عکاسی در سفر هستید می توانید قضاوتی درست تر داشته باشید.

 

لنز ها نیز فشرده اند؛ خیلی مقرون به صرفه، با قیمتی از حدود ۲۵۰ دلار و کم وزن اند. یک بدنه (body) دوربین بدون آینه بر اساس قابلیت هایش (گاهی همراه با یک لنز کیت) از حدود ۵۰۰ دلار برایتان خرج بر می دارد. لنز کیت همراه با آن نیز بسیار انعطاف پذیر و کاملا مناسب است و به بدی لنز کیت DSLR ها نیست. این ها تجهیزات عکاسی سفر من هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

دوربین Sony NEX-5R ، لنز ۵۰ میلی متر f/1.8 ، لنز ۱۶ میلی متر f/2.8 و لنز کیت ۱۸-۵۵ میلی متر

 

علاوه بر این، فلاشی هم وجود دارد که به همراه دوربین ارائه می شود که مجموعه ی این ها تمام وسایل عکاسی سفر من را تشکیل می دهند. این واقعا فوق العاده است؛ هنوز می توانم حین سفر عکس هایی با کیفیت عالی بگیرم در عین حالی که با یک کوله پشتی سنگین به کمرم آسیب نمی زنم. من نمی خواهم شبیه توریستی با یک کوله پشتی به پشت که انگار فریاد می زند «تجهیزات گران قیمت من را بدزدید»، به نظر برسم. من کاملا مطمئنم که کل تجهیزاتم کمتر از یک کیلوگرم وزن دارد.

 

به هر حال اگر هنوز بر بردن تجهیزات حرفه ای خود اصرار دارید، با شرکت بیمه خود تماس بگیرید تا از هزینه اضافی پوشش بیمه برای اتفاقات احتمالی ممکن در سفر مطلع شوید. این نکته برای اطمینان خاطرتان در سفر مهم است. به طور متوسط، حدود ۱۰۰ دلار در سال برای پوشش بیمه بین المللی باید بپردازید.

 

در مستند سازی سفر هوشیار باشید

 

درست مثل وقتی که با عکس هایتان داستان روز یک ازدواج را روایت می کنید، می توانید همان کار را در سفرتان پیاده کنید و قصه گوی سفر خود باشید. زمانی را به ثبت کردن جزئیات کوچکی از سفرتان اختصاص دهید که آنرا سفری خاص جلوه می دهد. این کار می تواند شامل جنبه های مختلفی باشد.

 

غذا

 

 

برای برخی سفرها، غذا نقطه ای برجسته از تجربه ی آن سفر خواهد بود. از به تصویر کشیدن اینکه چه قدر وعده های غذاییتان زیبا، لذیذ و یا جذاب بوده اند واهمه نداشته باشید. توصیه نمی کنم که همه ی وعده های غذاییتان را بر روی شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید چرا که زیاد پسندیده نیست، ولی از داشتن آنها در کلکسیون شخصی یا آلبومتان خوشنود خواهید بود.

 

راه و مسیر

 

 

 

پله های طاقت فرسایی که می خواهید بپیمایید یا پلی که درباره ی آن برای دیگران میخواهید بگویید را فراموش نکنید. اگر داستان جالبی در رسیدنتان به مقصد وجود دارد، آنرا به تصویر بکشید. ضرب المثلی قدیمی می گوید: «سفر بیشتر از مقصد، در مسیر است». هنگام عکاسی این را به خاطر داشته باشید.

 

 

 

 

 

 

احتمالا عکاسی از اشیاء یا افراد درون مسیر زمان بیشتری از شما می گیرد و به همین دلیل همسفری هایتان مانع عکاسی شما خواهند شد، اما بعدا به خاطر این عکس ها سپاسگزارتان خواهند بود، پس مصمم باشید و به عکاسی از مسیر ادامه دهید.

 

مردم محلی

 

 

 

چون من یک عکاس پرتره ام، عاشق این هستم که مردم را در عکس هایم داشته باشم. گاهی فقط به دلیل حضور مردم در محیط بومی شان، یک عکس ظاهری جذاب و با شخصیت پیدا می کند.

 

مسکن

 

 

قبل از به هم ریختن اتاق هتل فراموش نکنید از آن عکس بگیرید. برخی هتل ها به خاطر ویژگی های خاصشان خیلی جذاب و زیبا هستند ولی شما بعد از مدتی اگر چند عکس از آن ها نداشته باشید نمی توانید جزئیاتشان را به خاطر بیاورید.

 

 

 

 

 

آب هوا 

 

 

 

 

 

 

 

عکاسی از شهر در حین باران یا جدال مردم محلی با برف سوژه های جالبی هستند. من به این نکته رسیده ام که گرفتن جزئیات، حتی شبنم پس از مه و باران روی علف های بلند، می تواند حال و هوای یک مکان را مدت ها بعد نیز به من برگرداند.

 

عکس های پانوراما

 

 

 

 

اگر دوربین تان قابلیت عکاسی پانوراما را ندارد، چند عکس متوالی هم راستا بگیرید و در یک نرم افزار ویرایش عکس به هم متصلشان کنید. این عکس ها واقعا حسی از آن مکان را منتقل می کنند. برای کسب آموزش بیشتر در زمینه عکاسی پانوراما به مطلب «آموزش عکاسی پانوراما» مراجعه نمایید. یا با استفاده از مطلب «نمونه های الهام بخش عکاسی پانوراما» بیشتر الهام بگیرید.

 

فریم های داستانی

 

 

 

 

 

 

مستند سازی یک تجربه، گاهی بدین معناست که هنگام خرید دست سازه‌ یک هنرمند محلی در یکی از خیابان های گالوی (شهری در ایرلند) عکسی از او تهیه کنید تا وقتی به خانه برگشتید نه تنها آن دست سازه بلکه عکسی از سازنده آن را نیز با دیگران به اشتراک بگذارید. اگر جایی یک تکه زیورآلات در خیابان خریدید، برگردید و یک عکس هم بگیرید.

 

به عکس های رسمی هم زمانی اختصاص دهید

من از اینکه با دوستی سفر می کردم که به عکاسی اهمیت نمی داد و می توانست سوژه من باشد بسیار خوشحال بودم. به عنوان یک عکاس پرتره، گاهی فقط دوست دارم یک مدل یا فردی در کادرم داشته باشم تا منظره ام کامل شود.

 

هر روزی که در سفر بودیم زمانی را به گرفتن چند پرتره در زمین های اطراف قلعه های ایرلند یا خیابان های شهر اختصاص می دادیم. با دانستن این که میخواهیم چنین کاری کنیم، سعی می کردیم وسایلی برداریم که شبیه توریست ها به نظر نرسیم و در عوض با لباس هایی که عکس هایمان را کمی جالب .تر می کرد هر جا توقف می کردیم و چند عکس می گرفتیم

 

 

 

 

 

به دنبال زمین های زیبا یا موقعیت های کم نظیر باشید. دوست و یا عضوی از خانواده را ببرید و زمانی اختصاص دهید تا چند فریم عالی را ترکیب بندی و عکاسی کنید. از این کار بسیار راضی خواهید بود. به جای عکاسی از خودتان یا پرتره های معمولی کنار آثار تاریخی، از کثرت دیگر لحظات قابل عکاسی در طول سفر شگفت زده خواهید شد.

 

همچنین یادآوری کنم که برای گرفتن پرتره های عالی لازم نیست همیشه سوژه هایتان به شما نگاه کنند و یا به سمت شما باشند.

 

 

 

 

چیزی تکراری انجام دهید

 

دوست من این وظیفه را در سفر  به عهده داشت. او در جلوی مکان ها، به خصوص آثار تاریخی، پرش می کرد. قطعا انجام این کار در جلوی غریبه ها و محل های پر از توریست خنده دار بود اما من عاشق این کارش بودم. این عکسی معمولی است که از یک سفر می بینید با این تفاوت که حرکتی در آن قرار گرفته است. این سنت را می توانید با کودکان تان پایه بگذارید.

 

 

 

 

 

 

این روش، مجموعه پرش Philippe Halsman را به یاد من می آورد. Halsman پس از فرارش از اروپا (به کمک آلبرت انیشتن) در جنگ جهانی دوم، یک عکاس پرتره توانمند در آمریکا شد. او سی سال بعدی عمرش را در تعریف مجدد عکس پرتره صرف کرد. او در اوایل دهه ۱۹۵۰ از هر شخص مهمی که عکس گرفته بود خواست تا برایش پرش کند. او از Richard Nixon، Audrey Hepburn و حتی دوک و دوشس Windor خواست تا برایش بپرند. این کار او بسیار جالب بود و هنوز هم هست.

 

 

 

 

 

 

 

بدیهی است شما مجبور به پریدن نیستید. می توانید ژستی خاص بگیرید یا با زبان علامات چیزی نشان دهید یا هر کار جالب دیگری در جلوی مکان های خاص انجام دهید.

 

این ها را در سفر بعدی به کار بگیرید

 

گاهی اوقات همخوان کردن شور و اشتیاق عکاسیمان با محیط و شرایط اجتماع یا خانواده سخت خواهد بود. آیا کسی را با عکاسی زیادمان آزار نمی دهیم؟ آیا زیاد از حد مته به خشخاش نمی گذاریم چون عکس های عالی می خواهیم؟ آیا نباید بیشتر عکاسی کنیم چون پس از مدت ها به سفر آمده ایم؟ بیشتر خسته شدیم و به یک استراحت نیاز داریم، نه؟

 

با کمی برنامه ریزی و با هدف بودن، می توانیم عکس هایی به یادماندنی و قابل توجه بگیریم اما به استراحت و تفریحمان هم لطفه وارد نکنیم.

 

پس دفعه بعدی که به سفر می روید، این ها را به کار بگیرید. تلاش کنید تا عکس هایی با معنی بگیرید. سعی کنید روند گرفتن عکس های معمولی و بی ارزش را بشکنید!

 

 

 

منبع :http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.
 

در کنار تأثیر بر روی مقدار محوی پس زمینه یا همان عمق میدان، فاصله کانونی های متفاوت می توانند تغییراتی در شکل سوژه ایجاد کنند تا حدی که حتی ممکن است گاهی سوژه را شبیه به کاریکاتور کند. در ادامه تاثیر فاصله های کانونی متفاوت را روی عکس پرتره به شما نشان خواهیم داد.

 

استفاده از لنز های سریع پرایم – Prime برای پرتره خیلی خوب است اما این لنز ها گران قیمت هستند و با استفاده از لنز هایی که با دوربین عرضه می شوند و لنز های زوم دیگر هم می توان عکس های فوق العاده ای گرفت. استفاده از لنز های خاص هم می تواند نتیجه جالبی داشته باشد، لنز هایی مانند Lensbaby، Tilt shift و یا حتی Pinhole.

 

لنز نقش بسیار مهمی را در به وجود آمدن یک پرتره زیبا ایفا می کند. اما اینطور نیست که بتوان لنزی را مناسب و یا نا مناسب برای پرتره دانست، چرا که بسته به شرایط، سوژه و مکان عکاسی می تواند لنز دیگری مناسب تر باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای مشاهده عکس در سایز بزرگتر و ذخیره کردن، روی آن کلیک نمایید.

 

۱لنز واید ۲۰mm

 

 

 

لنز های واید معمولاً گزینه مناسبی برای عکاسی پرتره نیستند. حتی بهترین لنز های واید هم برای پرتره چنگی به دل نمی زنند، چرا که اگر خیلی به سوژه نزدیک باشید بینی و پیشانی سوژه خیلی بزرگتر دیده می شود. لنز های واید استفاده خاص خودشان را در پرتره دارند. در حالی که برای عکاسی از صورت گزینه مناسبی نیستند، برای عکاسی پرتره در محیط باز برای نشان دادن اطراف سوژه در کنار او می توانند گزینه مناسبی باشند، و می توانند سوژه را در وسط کادر خیلی کوچک نشان دهند.

 

 

لنز های تله کوتاه معمولاً بهترین فاصله کانونی را برای عکاسی پرتره دارند، استفاده از لنز ۷۰mm در دوربین های Crop Frame و لنز ۱۰۵mm در دوربین های Full Frame برای عکاسی پرتره فاصله کانونی بسیار مناسبی دارند. با توجه به اینکه فاصله شما تا سوژه چقدر است که پرسپکتیو عکس را تعیین می کند، فاصله ای که با استفاده از لنز ۱۰۵mm دارید معمولاً فاصله ای است که برای عکاسی پرتره پرسپکتیو مناسبی ایجاد می کند.

 

۳لنز تله ۲۰۰mm

 

 

 

 

استفاده از لنز های تله با فاصله کانونی بالا مورد علاقه عکاسان پرتره است چرا که با توجه به فاصله زیادی که با سوژه خواهید داشت پرسپکتیو ایجاد شده در عکس به حداقل می رسد (فشرده می کند). همچنین با استفاده از لنز تله راحت تر می توانید پس زمینه را محو کنید، در این شرایط اگر از دیافراگمی باز (مانند f/2.8) هم استفاده کنید می توانید به نتیجه فوق العاده ای برسید. با این کار پس زمینه به شکل فوق العاده دوست داشتنی ای محو می شود.

 

 

منبع :http://www.iranartphoto.ir/article-akasi/4275

 



:: برچسب‌ها: آموزش عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 20 مرداد 1399
.

 

احتمالا بارها و بارها شنیده اید که باید در حالت RAW عکاسی کنید. اما می دانید این چرا مهم است؟ و واقعا چه چیزی برای عکس های شما فراهم می کند؟ بیایید با هم از این ماجرا سر در بیاوریم. اول از همه، RAW چیست؟ RAW یک فرمت ذخیره سازی فایل است که تمام اطلاعات به دست آمده از طریق سنسور دوربین در هنگام گرفتن عکس را ثبت می کند. هنگام عکاسی با فرمتی مثل JPEG اطلاعات عکس فشرده می شود و بخشی از دست می رود. به خاطر اینکه در RAW هیچ فشرده سازی رخ نمی دهد، شما قادر به تولید عکس های با کیفیت تری هستید علاوه بر اینکه تصحیح مشکلات عکس در صورت عکاسی JPEG احتمالا غیر ممکن خواهد بود. خوشبختانه خیلی از دوربین های امروزی می توانند با فرمت RAW عکس بگیرند حتی دوربین های ببین و بگیر! پس حتی اگر از یک دوربین کامپکت استفاده می کنید احتمالا قادر به استفاده از مزیت های فرمت RAW خواهید بود (کافی است راهنمای دوربین‌تان را چک کنید تا بفهمید!).

ثبت بیشترین سطح کیفیت


این یکی از بزرگترین مزیت هاست. وقتی با فرمت RAW عکاسی می کنید، شما “همه” اطلاعات سنسور را ذخیره می کنید. این امر بیشترین کیفیت فایل را ایجاد می کند. و وقتی این قابلیت همراه عکس های فوق العاده شما می شود، به بیشترین کیفیت دست میابید. به این نکته توجه کنید: همه ی دوربین ها به صورت فنی در حالت RAW عکاسی می کنند. بله، این واقعیت دارد. تفاوت اینجاست که وقتی با فرمت JPEG عکاسی می کنید، دوربین پردازش خودش را برای تبدیل RAW به JPEG انجام می دهد. به هر حال، دوربین شما نه تنها به باهوشی مغزتان نیست، بلکه به قدرتمندی کامپیوتر شما هم نیست. وقتی RAW عکس بگیرید، می توانید آن پردازش را خودتان انجام دهید. شما می توانید تصمیم بگیرید عکستان چگونه به نظر برسد و راهی برای نتیجه های بهتر پیدا کنید.

ضبط سطوح بالاتری از روشنایی


سطوح روشنایی تعداد مرحله های بین سیاه تا سفید در یک عکس هستند. اگر بیشتر باشند، تغییر تن رنگ ها ملایم تر می شود که ملایمتر بودن بهتر بودن عکس را نتیجه می دهد.

JPEG 256 سطح روشنایی را ثبت می کند در حالی که RAW بین ۴۰۹۶ تا ۱۶۳۸۴ سطح روشنایی را درون خود ثبت می کند. این امر با مفهوم «بیت» توجیح می شود. JPEG به صورت ۸ بیتی ذخیره می شود ولی RAW به صورت ۱۲ یا ۱۴ بیت ذخیره می گردد. اینجا کاربرد بیت معنا پیدا می کند! تاثیر این ویژگی بر روی عکس شما بسیار زیاد است. آن سطوح اضافی نور شما را قادر به تنظیمات بیشتر (میزان روشنایی، سیاهی، کنتراست و …) بر روی عکستان بدون کاهش محسوس کیفیت می کند.

همچنین جلوگیری از پوستری شدن (Posterization) عکس در این حالت راحت تر است. پوستری شدن حالتی است که معمولا در آسمان شفاف مشاهده می کنید و در پرینت عکس هایتان واقعا بد به نظر می رسد!

 


سادگی در تصحیح نوردهی بیش از حد و نوردهی ناکافی


بدیهی است که شما هنگام عکاسی سعی در ثبت بهترین نوردهی می کنید. اما برخی مواقع همه چیز سریع اتفاق می افتند (مثلا هنگام عکاسی از مراسم عروسی!) پس شما می مانید و عکس هایی که بیش از حد (overexposed) یا به میزان ناکافی (underexposed) نوردهی شده اند. با قابلیت RAW شما اطلاعات اضافی در فایل عکس خواهید داشت، پس تصحیح عکس بدون افت کیفیت زیاد خیلی آسان تر خواهد بود. همچنین می توانید مقدار بیشتری از روشنایی ها و سایه ها را بازیابی کنید. این خیلی خوب است.

سادگی در تنظیم تعادل رنگ سفید – white balance


هنگام عکاسی در حالت JPEG تنظیمات تعادل رنگ سفید به عکس اعمال می شوند. شما بعد از آن به سادگی قادر به تنظیم مجدد نیستید. با عکاسی در فرمت RAW نیز تعادل رنگ سفید ثبت می شود ولی به خاطر وجود مقدار زیادی داده درون فایل عکس شما به راحتی می توانید آنرا دوباره تنظیم کنید. یک رنگ آمیزی و WB عالی برای خلق یک عکس فوق العاده ضروری است و عکاسی RAW شما را قادر می سازد که تنظیمات را راحت تر و سریع تر انجام دهید و علاوه بر آن نتیجه بهتری بگیرید.

گرفتن جزئیات بهتر


وقتی RAW عکاسی می کنید به قابلیت هایی چون شارپ سازی (sharpening) و کاهش نویز (noise reduction) در نرم افزار هایی مثل Lightroom دسترسی خواهید داشت که این قابلیت ها بسیار قوی تر از آنچه در دوربینتان وجود دارد عمل خواهند کرد. به علاوه، این قابلیت ها همیشه در حال بهتر شدن هستند، پس در آینده می توانید دوباره به سراغ عکس های RAW خود رفته و از آن مزیت ها استفاده کنید.

بهره بری از ویرایش غیر مخرب


وقتی به یک عکس RAW تنظیماتی اعمال می کنید، در واقع فایل اصلی را هیچ تغییری نمی دهید. کاری که می کنید این است که دستورالعمل هایی برای چگونگی ذخیره عکس به صورت JPEG یا TIFF می سازید. شگفتی آن در این است که شما هرگز نگران خراب شدن یک عکس، به طور اتفاقی ذخیره شدن تغییرات بر روی عکس، یا قادر نبودن به بازگشت و تغییر دوباره آن نخواهید بود. شما همیشه می توانید از اول همه تنظیمات را اعمال کنید.

هر بار که JPEG ها را باز کرده، تغییرشان می دهید و دوباره ذخیره می کنید، افت کیفیت پیدا می کنند. بله حقیقت دارد. به همین خاطر JPEG به عنوان فرمت دارای اتلاف (lossy) شناخته می شود. پس اگر می خواهید کیفیت اصلی کار را از دست ندهید، هر بار که فایل JPEG را ویرایش می کنید، عکس را تکثیر کنید و روی نسخه جدید تغییرات خود را اعمال کنید تا نسخه با کیفیت بهتر از دست نرود.

پرینت بهتر


به خاطر درجه بندی بهتر تن ها و رنگ ها شما می توانید پرینت های بهتری از یک عکس RAW بگیرید. با اینکه هر روز تعداد بیشتری از مردم، به صورت دیجیتال عکاسی می کنند ولی پرینت با کیفیت هنوز هم مهم است. با استفاده از فرمت RAW حالت نواری تن های رنگ که در پرینت ایجاد می شود را کمتر خواهید داشت.

انتخاب فضای رنگ در خروجی
فضای رنگ خود یک بحث پیچیده است، اما در اینجا اشاره ای سریع به آن می کنیم. با عکاسی RAW شما می توانید هر فضای رنگی را هنگام خروجی گرفتن انتخاب کنید، پس شما بسته به موقعیت می توانید آنرا تنظیم کنید!

آیا عکس بر روی وب قرار می گیرد؟ پس در فضای رنگ sRGB خروجی بگیرید تا مطمئن شوید بهترین سازگاری را با همه مرورگر ها خواهد داشت.

آیا فایل به یک مشتری تحویل می گردد؟ آن را در فضای رنگ معمول Adobe RGB 1998 ذخیره کنید.

آیا وسیع ترین فضای رنگ را می خواهید؟ از ProPhoto RGB استفاده کنید. اصولا فضاهای رنگ متفاتی وجود دارند که برای شرایط متفاوت مناسب اند و وقتی شما با فرمت RAW عکاسی می کنید، یک عکس واحد دارید که به هر یک از این فضاهای رنگ می تواند خروجی شود. عالی است.

بهتر کار کردن با دسته های بزرگ عکس
کار با دسته های بزرگ عکس وقتی با نرم افزارهایی مثل Lightroom یا Apreture کار می کنید آسان تر است. آنها برای پردازش گروهی فایل های RAW طراحی شده اند. فوتوشاپ از این دسته مستثنی است چون برای ویرایش تک عکس طراحی شده است. به منظور استفاده از تمام قابلیت های نرم افزار های Lightroom یا Aperture باید RAW عکاسی کنید.

این یک انتخاب حرفه ای است


عکاسان حرفه ای باید برای مشتری هایشان بیشترین کیفیت ممکن را فراهم کنند. مشکلاتی از جمله نواری شدن عکس و روشنایی های برجسته در هنگام ارائه پرینت به مشتری مسائل بزرگی هستند. به دست آوردن تناسب رنگ مناسب و انتخاب فضای رنگ نیز برای هر موقعیتی بسیار حیاتی است. با عکاسی RAW شما کنترل را به دست می گیرید و قادر به مدیریت این مشکلات به منظور ایجاد بهترین نتیجه ممکن خواهید شد. امروزه برخی دوربین های کامپکت نیز قادر به عکاسی RAW هستند، پس تازه کارها هم می توانند از مزیت های این انتخاب حرفه ای بهره ببرند تا فایل ها و پرینت های بهتری داشته باشند. معامله خوبی است.

مشکلات و راه حل ها


برای هر قابلیتی نقاط مثبت و منفی وجود دارد پس RAW نیز تعدادی ویژگی بد خواهد داشت. ما در باره آنها و همچنین تعدادی راه حل برای آنها صحبت خواهیم کرد.

نیاز به ویرایش
استدلال رایج بر علیه عکاسی RAW این است که چون این فایل ها نیاز به ویرایش دارند، در مجموع عکاسی آنها بیشتر از JPEG زمان خواهد گرفت. اگر شما نخواهید هیچ گونه ویرایشی بر روی عکس های JPEG خود اعمال کنید شاید این حرف درست باشد. اما، اکثر عکاسان حداقل سطوح پایینی از ویرایش را به عکس خود اعمال می کنند، پس این استدلال سست و بی پایه خواهد بود.

وقتی به این نکته این حقیقت را هم اضافه کنید که تنظیماتی چون WB و ویرایش هایلایت ها، در فایل های RAW بسیار سریع تر است، به نظر می رسد عکاسی RAW سریع تر از عکاسی JPEG باشد!! پس با عکاسی RAW شما به راحتی می توانید به JPEG خروجی بگیرید، همچنان که می توانید به دیگر فضاهای رنگ خروجی بگیرید. اگر واقعا بخواهید می توانید دوربین خود را تنظیم کنید که به طور همزمان RAW و JPEG عکاسی کند! RAW قابلیت های بیشتری در اختیار شما قرار می دهد و روندی به سریعی JPEG، اگر سریع تر نباشد، در اختیار شما قرار می دهد.

اشغال فضای بیشتر


از آنجایی که RAW اطلاعات فشرده نشده را شامل می شود، ۲ تا ۳ برابر بزرگتر از JPEG خواهد بود. این قطعا نگرانی بزرگ عکاسان به خصوص کسانی که زیاد عکس می گیرند است. اما در طول چند سال گذشته قیمت هارد ها واقعا کاهش پیدا کرده و آنها به طور فزاینده ای مقرون به صرفه هستند.

بیاید یک هارد ۱TB را بررسی کنیم. هارد ۱ ترابایت حدود ۵۵ دلار قیمت دارد اگر یک فایل JPEG بزرگ حدود ۸MB باشد، شما می توانید ۱۲۵۰۰۰ عکس درون آن با هزینه ۰٫۰۰۰۴۴ دلار برای هر عکس جا دهید. اگر یک فایل RAW حدود ۳۰MB باشد، شما می توانید ۳۳۳۳۳ عکس با هزینه ۰٫۰۰۱۶۵ دلار برای هر عکس درون آن جا دهید. اگر چه شما تعداد کمتری عکس RAW می توانید ذخیره کنید ولی هزینه ذخیره هر عکس برای دو حالت به اندازه کافی کم هست که مشکلی به وجود نیاورد! این می تواند یک ایده ای خوب باشد که همه ی عکس هایتان را در یک هارد قرار ندهید. همه ی تخم مرغ های عکاسیتان را درون یک سبد نگذارید!! برای مموری کارد ها هم داستان همین گونه است. آنها هم قیمتشان در حال پایین آمدن است. در کل، بله، فایل های RAW بزرگترند و فضای بیشتری می گیرند. اما این به خاطر کیفیت بالاتر آنهاست. با هزینه ۰٫۰۰۱۲۱ دلار بیشتر برای هر عکس، عکس های با کیفیت تری داشته باشید.

 

منبع : www.pixel.ir



:: برچسب‌ها: فرمت RAW" دوربین عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 14 مرداد 1399
.

 

یکی از اولین قوانین عکاسی این است که سوژه باید واضح و شارپ باشد. اغلب دوربین های مدرن عکاسی چندین راه برای گرفتن عکس های شارپ پیشنهاد می کنند. در این مقاله قصد داریم تا به مهمترین تکنیک های فوکوس دوربین ها نگاهی بیندازیم و بهترین تنظیمات برای استفاده ی آن ها را بررسی کنیم. همچنین به چگونگی انتخاب نقطه فوکوس خودکار (AF point) و استفاده از حالت های فوکوس نگاهی خواهیم انداخت.

فوکوس دستی


اگرچه تقریبا همه ی دوربین های عکاسی جدید می توانند به صورت خودکار فوکوس کنند (دوربین های Leica M9، Leica M9-P و Leica Monochrom استثنا هستند) اما آنها اغلب امکان فوکوس دستی را نیز به شما می دهند. فوکوس دستی قطعا برای عکاسی ماکرو یک انتخاب خوب است چون اغلب دوربین ها برای قفل شدن روی سوژه های بسیار نزدیک مشکل دارند. لنز وقتی دکمه شاتر فشرده می شود دچار این مشکل شده و دائم فوکوس عقب و جلو می شود. در این حالت تغییر حالت دوربین به فوکوس دستی و انجام کار به دست خودتان می تواند کمتر خسته کننده باشد. به علاوه تکنولوژی نمایشگر زنده (Live View: نمایش منظره از نمایشگر دوربین به جای نمایاب، حین عکاسی) فوکوس دستی را بسیار آسان کرده است زیرا معمولا این امکان وجود دارد که عکس را بزرگنمایی کنید تا نقطه مورد نظرتان را بهتر ببینید و سپس فوکوس را روی آن تنظیم کنید تا به طور کامل شارپ شود.

فوکوس تک عکس – Single shot autofocus

 


فوکوس تک عکس معمولا با single autofocus یا به طور خلاصه single AF معرفی می شود. این تنظیم دوربین را در حالتی قرار می دهد که وقتی دکمه شاتر تا نیمه فشرده می شود روی سوژه فوکوس شده و این فوکوس ثابت مانده تا عکس گرفته شود و دکمه شاتر رها گردد. اگر شما به فوکوس مجدد نیاز داشته باشید لازم است تا انگشت خود را از روی دکمه شاتر رها کنید و دوباره فشار دهید تا فوکوس مجدد انجام شود. حالت فوکوس تک عکس (single AF) برای سوژه های ثابت مانند منظره ها و اشیای بی جان مناسب است.

فوکوس متوالی – Continuous autofocus


وقتی این حالت از فوکوس را انتخاب می کنید، دوربین تا وقتی که دکمه شاتر تا نیمه فشرده است به فوکوس کردن خود ادامه می دهد. این ویژگی باعث می شود این حالت از فوکوس انتخاب مناسبی برای عکاسی از سوژه های متحرک باشد چرا که دوربین فاصله فوکوس را متناسب با جا به جایی سوژه تنظیم می کند. دوربین های حرفه ای مانند Canon EOS 7D و Nikon D7000 قابلیتی دارند که به شما امکان می دهد نقطه ی فوکوس خودکار درون فریم عکس را مشخص کنید که دوربین سوژه را در آن نقطه دنبال و مرتبا فوکوس کند. برخی از دوربین ها حتی به شما اجازه می دهند که مشخص کنید دوربین با چه سرعتی باید به تغییرات سوژه واکنش نشان دهد تا از خارج شدن سوژه از فوکوس حین تغییرات سریع جلوگیری شود. حین استفاده از فوکوس متوالی معمولا پیشنهاد می شود که نقطه شروع فوکوس (AF point) را به صورت دستی تنظیم کنید تا دوربین بداند که سوژه ی هدف چیست تا بتواند آنرا دنبال کند. اگر شما به عکاسی ورزشی یا عکاسی از حرکات سریع علاقه دارید مطمئن شوید که گزینه عکاسی متوالی را در دوربین خود انتخاب کرده اید.

انتخاب نقطه فوکوس – AF point



حین عکاسی با فوکوس اتوماتیک یکی از نقاط فوکوس فعال باید روی سوژه باشد تا به صورت واضح درون عکس ثبت شود. به طور کلی، دو راه برای انتخاب نقطه فوکوس درون دوربین وجود دارد. راحت ترین راه این است که به دوربین اجازه دهید به جای شما تصمیم بگیرد و از انتخاب خودکار نقطه فوکوس استفاده کنید. در بسیاری از موقعیت ها دوربین، خود این کار را به خوبی انجام می دهد و برای موقعیت هایی که وقت زیادی برای عکاسی ندارید مناسب است. اگر چه، در اکثر مواقع دوربین شما سعی بر فوکوس کردن روی نزدیک ترین سوژه به مرکز فریم را دارد و برای فوکوس کردن روی سوژه های کوچکتر یا با جزئیات ریز خوب عمل نمی کند. به این دلایل بهتر است اغلب خودتان درباره نقطه فوکوس تصمیم بگیرید و آن را تنظیم کنید.

انتخاب دستی نقطه فوکوس


تنظیم دستی نقطه فوکوس به شما بیشترین حد کنترل بر روی جایی که دوربین فوکوس خواهد کرد را می دهد. این قابلیت برای عکاسی منظره، اشیا بی جان و پرتره (وقتی که شما زمان کافی برای انجام تنظیمات لازم را داشته باشید) مناسب است. برای انجام این تنظیم، دکمه انتخاب نقطه فوکوس (AF point selection) را بزنید و حین نگاه کردن درون نمایاب از کلید های جهت نما استفاده کنید تا نقطه مورد نظرتان انتخاب شود. وقتی شما به نقطه ی فوکوسی رسیدید که روی سوژه ی شما قرار دارد می توانید فوکوس کرده و عکس بگیرید.

تشخیص چهره



ین قابلیت فوکوس معروف نوعی از انتخاب نقطه فوکوس اتوماتیک است که در بسیاری از دوربین های فشرده (compact) و حتی برخی دوربین های DSLR در حالت پخش زنده (Live View) وجود دارد. این ویژگی با تشخیص چهره درون عکس و قرار دادن اولویت فوکوس بر روی آن کار می کند. حالت های بهبود یافته در اینگونه دوربین ها وجود دارد از جمله تشخیص لبخند (Smile Shutter) که به محض تشخیص لبخند سوژه عکس را ثبت می کند. (این حالت با هر لبخندی کار نمی کند ولی می تواند بسیار کارا باشد.) برخی دوربین ها نیز می توانند تنظیم شوند که یک چهره خاص را در میان جمعیت تشخیص دهد و روی آن فوکوس کند. این قابلیت می تواند در هنگام عکاسی از جشن تولد وقتی فرزندتان در بین دیگر بچه ها قرار دارد، یا رویداد های دیگر وقتی سوژه ی شما با دیگران احاطه شده است، بسیار مفید باشد. وقتی حالت تشخصی چهره فعال باشد اطراف چهره ها یک کادر ظاهر می شود تا شما از اینکه آنها شناسایی شده اند با خبر شوید. تا نیمه فشردن کلید شاتر باعث می شود تا چهره های شناسایی شده فوکوس شوند و دوربین آماده گرفتن عکس شود. همان طور که تصور کرده اید، تشخیص چهره برای مهمانی ها و گردهمایی های اجتماعی وقتی شما میخواهید تصویر تعداد زیادی از مردم را بگیرید بسیار مفید خواهد بود.

تکنیک فوکوس و ترکیب بندی مجدد



اگرچه اکثر دوربین های دیجیتال مجموعه ای از نقاط فوکوس را به شما پیشنهاد می کنند که می توانید نقطه ای را که روی سوژه ی شما می نشیند انتخاب کنید، گاهی اوقات ممکن است نقطه ی دقیقی که نیاز داشته باشید وجود نداشته باشد. در این مواقع تکنیک «فوکوس و ترکیب بندی مجدد» کاملا مفید است. این تکنیک می تواند سریع تر از انتخاب نقطه فوکوس باشد حتی اگر نقطه ی فوکوسی روی سوژه موجود باشد. تصور کنید برای مثال نقطه فوکوس مرکزی انتخاب شده اما سوژه شما در گوشه ای از تصویر قرار گرفته باشد. تنها لازم است که دوربین را جا به جا کنید تا نقطه فوکوس روی سوژه قرار بگیرد و سپس کلید شاتر را تا نیمه فشار دهید بنابراین دوربین روی سوژه فوکوس می کند. حالا، همین طور که کلید شاتر تا نیمه فشرده نگه داشته اید تا فوکوس ثابت بماند، دوربین را جابجا کنید تا سوژه در همان مکانی که می خواهید قرار بگیرد، ترکیب بندی مناسبی پیدا کند و سپس کلید شاتر را تا انتها فشار دهید تا عکس ثبت شود. وقتی از این تکنیک استفاده می کنید این نکته کلیدی است که دوربین روی حالت فوکوس تک عکس (single AF) قرار داشته باشد. اگر دوربین روی حالت فوکوس متوالی قرار داشته باشد، دوربین هنگام جابجا کردن آن دوباره فوکوس انجام می دهد و فوکوس از روی سوژه مورد نظرتان جابجا می شود.

فوکوس با دکمه پشتی


راه معمول برای فوکوس کردن فشار دادن دکمه شاتر تا نیمه است ولی تعدادی از دوربین ها یک دکمه برای فوکوس کردن دارند که می توانید این دکمه را بدون ریسک گرفته شده عکس به صورت ناخواسته فشار دهید. این تکنیک به خصوص هنگام استفاده از سوژه های متحرک مفید است که شما می توانید این دکمه را بدون قفل شدن تنظیمات نوردهی فشار دهید و فوکوس کنید و سوژه را دنبال کنید تا جایی که میخواهید از سوژه عکس بگیرید و کلید شاتر را فشار دهید. این تکنیک به شما کمک می کند تا سوژه را شارپ ببینید و عکس را وقتی بگیرید که ترکیب بندی و نور مناسب باشد.

همچنین اگر چیزی به درون کادر آمد، به طور مثال آمدن بازیکن دیگر هنگام عکسبرداری ورزشی، شما بتوانید فوکوس کردن را با برداشتن انگشتتان از روی دکمه مربوطه متوقف کنید اما به عکس گرفتن ادامه دهید. فوکوس با دکمه پشتی همچنین برای عکاسی از سوژه هایی مثل گل یا گیاه که کمی با نسیم جابجا می شوند مناسب است. اگر دکمه شاتر، فوکوس خودکار را کنترل نکند، هر بار که دکمه شاتر فشرده می شود، دوربین برای فوکوس کردن وقت را هدر نخواهد داد و فقط صبر می کنید تا سوژه در محل مورد نظرتان قرار بگیرد و آنگاه عکس می گیرید.

انباشتن فوکوس – Focus Stacking



این یک تکنیک دیجیتالی است که به وسیله آن چنیدن عکس گرفته شده با فوکوس های متفاوت، درون یک عکس ادغام می شوند که این عکس از پیش زمینه تا پس زمینه واضح و شارپ خواهد بود. اگر چه ممکن است این تکنیک در عکاسی منظره استفاده شود ولی کاربرد اصلی آن در عکاسی ماکرو می باشد زیرا که عمق میدان وقتی سوژه به لنز نزدیک می شود بسیار کم است. در حالی که دوربین به طور ثابت روی سه پایه قرار دارد، اولین عکس را با فوکوس بر روی جلوترین قسمت صحنه بگیرید. سپس بدون جابجایی دوربین مرحله به مرحله کمی فوکوس را به درون صحنه جابجا کنید و دوباره عکس بگیرید. این کار را تا فوکوس شدن دورترین بخش از صحنه ادامه دهید. حالا تمام عکس ها می توانند در یک عکس تماما واضح ادغام شوند. این کار به طور دستی با هر نرم افزار ویرایش تصویر که از لایه ها پشتیبانی می کند می تواند انجام شود. Photoshop Element به طور مثال خوب است. در عین حال این کار به صورت خودکار با استفاده از نرم افزار هایی مثل Combine ZM، که به صورت مجانی برای دانلود و استفاده وجود دارد یا ابزار Photo Merge از نرم افزار Photoshop قابل انجام است.

 

 

منبع : https://www.pixel.ir/



:: برچسب‌ها: فوکوس"بهترین تکنیک های فوکوس ,
:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 14 مرداد 1399
.


فیلترهای لنز شیشه های شفاف یا نیمه شفاف یا قطعه های ژلاتینی هستند که جلوی لنز نصب می شوند. آنها از لنز دوربین محافظت می کنند، علاوه بر آن خصوصیات نور عبوری را تغییر داده و یا افکت های ویژه و رنگ های خاص به عکس می دهند. آنها دو نوع اساسی دارند: فیلتر های پیچی – فیلتر های کشویی.

 

فیلترهای پیچی



فیلترهای پیچی مستقیما بر سر لنز قرار می گیرند و روی لنز پیچیده می شوند. هر فیلتر پیچی یک قطر خاص دارد پس برای لنز های مختلفی (که قطر آنها متفاوت باشد) که دارید، به فیلتر های مختلفی نیاز خواهید داشت. فیلترهای پیچی ایده آل هستند و تعویض فیلترهای پولاریزه و UV را راحت می کنند.

 

فیلترهای کشویی


برای استفاده از فیلترهای کشویی، یک نگه دارنده فیلتر بر روی لنز نصب می شود و فیلتر ها داخل نگه دارنده گذاشته می شوند. نگه دارنده ها معمولا حلقه های قابل تعویض دارند پس برای استفاده روی لنزهایی با قطر متفاوت مناسب خواهند بود. نگه دارنده ها معمولا سه یا چهار شیار دارند که شما بتوانید بیشتر از یک فیلتر روی آن ها قرار دهید. مزیت فیلتر های کشویی این است که شما می توانید فیلتر های مناسب را به سرعت کم یا زیاد کنید و فیلتر های بزرگتر روی لنز های کوچکتر نیز به راحتی قرار می گیرند.

 

فیلتر UV


فیلترهای فرابنفش، فیلتر های شفافی هستند که عبور نور فرابنفش را سد می کنند تا حالت مه گونه ای که در برخی عکاسی های طول روز ایجاد می شود را کاهش دهند. فیلتر های UV بر روی نور مرئی عبوری تاثیری نخواهند داشت پس بهترین محافظ لنز شما هستند و روی نوردهی (اکسپوژر) تاثیر نمی گذارند. برخی فیلتر های UV قوی در از بین بردن حالت مه گونه جو و کاهش دادن حاشیه های بنفشی که در برخی عکس ها به وجود می آید بسیار موثر هستند. حاشیه ی بنفش (purple fringing) یک شبح بنفش رنگ است که گاهی روی لبه های سوژه ای که در فوکوس نیست خواهید دید.

 

فیلتر پولاریزه


فیلتر پولاریزه (پولارایزر) می تواند روشنایی بیش از حد آسمان را تاریک کند تا تضاد بین آسمان و ابرها نمایان تر شود. مانند فیلتر UV، فیلتر پولارایزر حالت مه گونه را کاهش می دهد، همچنین نور بازتابی خورشید را نیز کاهش خواهد داد. عمومی ترین کارکرد این فیلتر حذف بازتاب نور از آب و شیشه است. وقتی فیلتر به درستی زاویه دار یا چرخانده شود، مانع بازتاب نور از یک پنجره شیشه ای یا آب خواهد شد. به صورت عملی تجربه کنید تا مطمئن شوید. دو نوع از این فیلتر وجود دارد: خطی و دایره ای.

 

فیلتر تعادل رنگ



همان طور که می دانید نور مرئی از طیفی از رنگ ها تشکیل شده است. اما در عکاسی مجبورید که تعادل رنگ سفید (white balance) دوربین را یا برای ثبت صحیح رنگ آبی نور روز یا نارنجی متمایل به قرمز نور تنگستن تنظیم کنید (یا موارد دیگر مثل نور فلورسنت). فیلتر های تعادل رنگ برای تصحیح رنگ نوری که در عکس متفاوت ثبت می شود به کار می آیند ( به طور مثال نور روز سردتر است و به نظر آبی می رسد در حالی که نور لامپ تنگستن گرمتر است و نارنجی مایل به قرمز به نظر می رسد). فیلتر ۸۵B (گرم کننده/نارنجی) و ۸۰A (فیلتر سرد کننده/ آبی) دو فیلتر استاندارد برای تصحیح رنگ نور (که در عکس ثبت می شود) هستند. فیلتر ۸۵B شما را قادر می سازد تا در نور روز در حالی که تعادل رنگ سفید دوربین روی تنگستن تنظیم شده است، عکاسی کنید. بدون این فیلتر عکس شما یک قالب کلی آبی رنگ خواهد داشت. فیلتر ۸۰A شما را قادر می سازد تا زیر نور تنگستن با تعادل رنگ سفید که روی نور روز تنظیم شده عکاسی کنید. بدون این فیلتر، عکس شما به طور غیر عادی گرم/نارنجی مایل به قرمز خواهد بود. این روزها اینگونه فیلتر ها از رونق افتاده اند چراکه اصلاح رنگ عکس به راحتی با نرم افزارهای پردازش تصویر مثل فوتوشاپ قابل انجام است. برخی عکاسان برای ایجاد جلوه های هنری از این فیلتر ها استفاده می کنند.

 

فیلتر کاهنده نور


فیلتر کاهنده نور (ND) نور ورودی به لنز را به طور یکنواختی کاهش می دهد. فیلتر ND در مواقعی که تضاد بین سایه ها و هایلایت ها آنقدر زیاد است که کیفیت عکس کاهش میابد، کاربرد دارد. همچنین این فیلتر شما را قادر می سازد تا یک ماتی حرکت (motion blur) بیشتر و همچنین جزئیات عکس زیاد تری ثبت کنید. یعنی به شما این امکان را می دهد تا سرعت شاتر های کمتر یا گشودگی دیافراگم بیشتری انتخاب کنید. متغیری در این فیلتر وجود داشته که ND تدریجی نام دارد. این متغیر کاهش نور ورودی را به صورت تدریجی از ۰ تا ۱۰۰ درصد در طول فیلتر تغییر می دهد. این فیلتر برای عکسبرداری از منظره ها و دریا پیشنهاد می شود چرا که می توانید روشنایی آسمان را در حالی که روشنایی زمین یا دریا را تقریبا بدون تغییر نگه می دارید، کاهش دهید.

 

فیلتر مات کننده ملایم



فیلتر مات کننده ملایم (SF) شارپ بودن یا وضوح عکس را کاهش می دهد اما نه اینقدر زیاد که قابل توجه باشد. این فیلتر ها برای عکاسی کلوزآپ از چهره مردم مناسب است. به کمک اندکی پخش کنندگی، قسمت هایی از پوست با شرایط نامناسب با قسمت های سالم پوست ترکیب می شود که در کل پوست را بهتر نشان خواهد داد. به خاطر داشته باشید که از این فیلتر برای عکاسی منظره و آثار تاریخی نیز می توانید استفاده کنید.

 

فیلتر هایی برای عکاسی سیاه و سفید


فیلترهای خاصی برای عکاسی سیاه و سفید وجود دارند که یک طیف خاص از نور مرئی را سد می کنند که در نتیجه نمای تک رنگ عکس بهبود میابد. فیلتر های قرمز، نارنجی، زرد، سبز و آبی برای عکاسی سیاه و سفید موجودند. برای مثال، فیلتر قرمز ۲۵، نور قرمز را سد می کند و نور آبی را افزایش می دهد که به شما آسمانی عمیق می دهد. شاید یک آسمان شوم! فیلتر سبز آسمان را تاریک می کند و شاخه و برگ های سبز را روشن تر می کند تا نسبت به آسمان نمایان تر شوند (مناسب برای عکاسی از درخت). یک ایده خوب این است که این فیلتر ها را به همراه تنظیم سیاه و سفید دوربین (B&W setting) امتحان کنید تا اینکه در حالت رنگی عکس بگیرید و بعدا در نرم افزار ویرایش تصویر آن را به سیاه و سفید تبدیل کنید.

 

جمع بندی

فیلترهای عکاسی به عکس های شما جلوه داده و حال و هوای آن ها را تغییر می دهند. شما می توانید جلوه های مشابهی را با امکانات وسیع فوتوشاپ (یا نرم افزار های ویرایش تصویر دیگر) به عکستان بدهید. اما هنگام استفاده از فیلتر می توانید فورا تغییر را درون نمایاب دوربین خود لمس کنید. تاثیرات این فیلترها در حالت عکاسی سیاه و سفید بیشتر قابل ملاحظه بوده و تاثیرات دراماتیک تری روی عکس می گذارند. به عنوان ابزار هر عکاس، تمرین و تجربه کلید گسترش توانایی های ذهن خلاق شماست.

 

 

منبع : https://www.pixel.ir/

 



:: برچسب‌ها: فیلتر لنز دوربین"لنز دوربین ,
:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 14 مرداد 1399
.

 

عمق میدان (depth of field) چیست؟

دوربین فقط می تواند لنزش را در یک نقطه فوکوس کند، اما ناحیه ای از جلو و عقب این نقطه وجود دارد که همچنان شارپ و واضح دیده می شود. به این ناحیه عمق میدان (DOF) می گویند. سایزش متغیر است و با «کم عمق» (فقط یک ناحیه باریک شارپ دیده می شود) و «عمیق» (بیشتر عکس شارپ دیده می شود) بیان می شود.

عمق میدان، یا کنترل اینکه چه قسمت هایی از عکس شارپ بیافتد، یکی از مزایای داشتن دوربین SLR است. با چشمان خود به صحنه نگاه کنید، معمولا همه چیز در فوکوس است (مات نمی بینید). اما نیازی نیست عکس های شما هم این چنین باشند.

با تنظیم دوربین دیجیتال خود می توانید کاری کنید که فقط برخی از قسمت های عکس در فوکوس باشند. این به شما کمک می کند توجه مخاطب را به سمت سوژه جلب کنید.

ضریب f و اندازه دریچه دیافراگم


احتمالا می دانید که اندازه دریچه دیافراگم را با ضریب f مشخص می کنند. نکته جالب توجه این است که هرچه ضریب f بیشتر باشد (عدد بزرگتر) دریچه کوچک تر است. در عکس زیر این رابطه را بهتر مشاهده می کنید.

 


 

 


در عکس زیر سه راه رایجی (اندازه دریچه دیافراگم، فاصله کانونی لنز و مسافت فوکوس) که می توانید با آن ها روی عمق میدان تاثیر بگذارید نشان داده شده است. آن را روی دسکتاپ خود ذخیره کنید تا همیشه آن را داشته باشید.

 

منبع : http://picfo.ir/



:: برچسب‌ها: عمق میدان " ,
:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 14 مرداد 1399
.


احتمالا مهم‌ترین بخش عکاسی، درک نورپردازی است. امروزه تقریبا تمام دوربین‌های DSLR (و همچنین دوربین‌های کامپکت) یک فلاش داخلی دارند. اما فلاش داخلی دوربین همیشه بهترین انتخاب نیست و حتی گاهی جواب نمی دهد. در این مطلب شما را با انواع مختلف فلاش آشنا خواهیم کرد.

فلاش داخلی و پاپ آپ




فلاش‌های داخلی و پاپ آپ، واحدهایی هستند که درون بدنه اصلی دوربین جاسازی می‌شوند. آنها با لنز در یک راستا قرار دارند و در نتیجه هنگام عکس گرفتن، تنها در یک جهت نور را به شما خواهند داد – مستقیما روی سوژه. این موضوع بعضا مشکل‌ساز خواهد بود چرا که زمینه را به میزان قابل توجهی تاریک خواهد کرد. همه ما اینجور عکس ها را دیده ایم مثل عکس هایی که دوستانمان در شب یا مهمانی ها می گیرند. برای جلوگیری از این مسئله ابتدا باید (بدون فلاش) صحنه را نورسنجی کرده، سپس فلاش را روشن کنید و عکس بگیرید.

فلاش دوربین اکسترنال



فلاش اکسترنال واحدی است که در کفشک دوربین (جایگاهی که معمولا بالای دوربین است) نصب می‌شود. اگر فلاش اکسترنال توانایی ارتباط با دوربین را داشته باشد (کم کردن نیاز تنظیمات دستی فلاش) به آن اختصاصی (dedicated) می گویند. دوربین و فلاش از اطلاعاتی مثل طول لنز، حساسیت ISO، عدد f و سرعت شاتر برای تعیین قدرت خروجی فلاش استفاده می کنند. فلاش های اکسترنال نسبت به فلاش‌های داخلی و پاپ آپ ارجح هستند. از دلایل برتری آنها می‌توان به رهایی از قرمزی چشم در این نوع فلاش‌ها اشاره کرد که با تغییر زاویه فلاش نسبت به سوژه حاصل می‌شود. علاوه بر این بسیاری از این فلاش‌ها قبل از گرفتن عکس نوری می‌تابانند تا مردمک چشمان سوژه را تنگ کرده و از قرمزی چشم جلوگیری کنند. فلاش اختصاصی به دلیل انعطاف پذیری که به شما می دهد بسیار از فلاش داخلی دوربین بهتر است. حتی بهتر همراهی آن با یک کابل است که می‌توانید فلاش را جدا کرده و برای بهترین عکس آن را در هر زاویه ای که می خواهید، قرار دهید. باور کنید، شما هم تحت تاثیر آزادی عملتان قرار خواهید گرفت!

فلاش دوربین حلقه ای ماکرو



فلاش حلقه ای روی لنز سوار می‌شود. این ابزار نوری ملایم، توزیع شده و ایده‌آل را برای عکاسی ماکرو فراهم می کند. ظرافت عکاسی ماکرو به شما اجازه استفاده از فلاش داخلی را نداده و فلاش اختصاصی نیز جهت‌گیری مناسب برای چنین عکس‌هایی را در اختیار ندارد و نمی‌تواند نوردهی مناسبی انجام دهد. فلاش حلقه ای شما را قادر خواهد ساخت که تا جای ممکن به سوژه نزدیک شوید و تمرکز کنید و منبع نوری را که تضاد یا سایه شدیدی ایجاد نمی کند به همراه داشته باشید. با استفاده از فلاش حلقه ای نوری متعادل و ملایمی خواهید داشت که می توانید جزئیات را به تصویر بکشید.

فلاش دوربین سر چکُشی




فلاش سر چکشی (hammerhead) نوعی از فلاش است که روی کفشک دوربین قرار نمی گیرد و روی سه پایه دوربین پیچ می‌شود. این فلاش در کنار دوربین قرار می گیرد، پس زاویه از حالت مستقیم در آمده و چشم سوژه قرمز نمی شود. فلاش سر چکشی به دلیل نور خروجی زیاد و زاویه بهتری که فراهم می کند در میان عکاسان رسانه های خبری و عکاسان مجالس عروسی محبوب است.

فلاش تکمیلی یا پُرکننده


فلاش تکمیلی (fill-in flash) یا پُرکننده، دیگر فلاش اکسترنال نیست. بلکه یک تکنیک است و هنگامی به کار می آید که زمینه سوژه شما از خود سوژه بسیار روشن‌تر است یا میزان قابل توجهی سایه روی سوژه دارید. همانطور که از نامش پیداست، از آن برای افزودن نور اضافی و پر کردن نقاط تاریک استفاده می‌شود. وقتی که بیرون از خانه عکس می گیرید فلاش را روشن کنید و یکی از نقاط اصلی سوزه ( در اینجا صورت) را که در مقایسه با کل صحنه سایه دار به نظر می رسد نورسنجی کنید. در نتیجه عکس شما متعادل تر و زیبا تر خواهد شد.

فلاش بازتابی


تکنیک دیگری که در رابطه با فلاش زدن وجود دارد، فلاش باتابی (Bounce flash) است. اگر به جای مستقیم فلاش زدن سمت سوژه آن را به سطح دیگری بتابانید و از این طریق سوژه را روشن کنید، عکس های ظریف و زیبا تری خواهید داشت. برای این کار به فلاش اکسترنال نیاز خواهید داشت تا نور فلاش را به سقف یا دیوار نزدیک بتابانید. این تکنیک، دریچه جدیدی از دنیای عکاسی شگفت انگیز را روی شما می گشاید.

 

 

منبع : http://memaritabriz.ir/

 



:: برچسب‌ها: فلاش‌ دوربین" دوربین‌های DSLR ,
:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 14 مرداد 1399
.


حساسیت ISO


عبارت ISO خود مخفف یک اصطلاح تحت عنوان International Standards Organization است و نرخ ISO همراه با سرعت شاتر و تنظیمات دریچه دیافراگم سه المان اصلی تعیین کننده‌ی میزان نوردهی به فیلم عکاسی یا سنسور دوربین دیجیتال هستند. نرخ ISO که از ۲۵ تا ۶۴۰۰ (و حتی بیشتر از آن) متغیر است، بیانگر حساسیت به نور است. هرچقدر این عدد کمتر باشد، فیلم یا حسگر تصویر به نور حساسیت کمتری دارد. به همین شکل با بیشتر شدن این مقدار حساسیت به نور بیشتر می‌شود، در نتیجه در محیط‌های تاریک نیز می‌توان انتظار عکس های مناسبی داشت.

 

حساسیت ISO و نویز عکس


در مورد فیلم‌های عکاسی باید گفت که پایین بودن عدد ISO به معنی ریزتر و ظریف‌تر بودن دانه‌ها و المان‌های تشکیل دهنده‌ی فیلم نیز بود و در نتیجه تصویر روان و تمیزتری به دست می آمد. به همین منوال فیلم با عدد ISO بالاتر دارای دانه‌های نمکی بزرگ‌تری بود که تصاویر دانه دانه یا زمخت‌تری را به دست می‌داد. در عکسبرداری دیجیتال منطق مشابهی اعمال شده است. هر چقدر عدد ISO پایین‌تر باشد، سنسور تصویر حساسیت کمتری خواهد داشت و در نتیجه تصویر روان‌تر (یکدست‌تر) خواهد بود؛ چرا که نویز دیجیتال کمتری در آن ظاهر خواهد شد. هر چه عدد ISO بالاتر باشد (و حساسیت بیشتر شود) سنسور تصویر قوی‌تر کار خواهد کرد و تصویری دقیق خواهد گرفت که در آن نویزهای دیجیتال (نقاط رنگی رنگی موجود در تصویر) نیز ثبت خواهند شد. بنابراین نویز دیجیتال چیست؟ هرگونه سیگنال نوری که از سوژه ساطع نشده باشد و در نتیجه رنگی تصادفی روی عکس ایجاد کند.مهندسان دوربین‌های دیجیتال سنسورها را طوری طراحی کرده‌اند که در ISOهای پایین (همانند یک فیلم) بهترین عملکرد را داشته باشند. در اکثر دوربین‌های دیجیتال مقدار ISO استاندارد کمینه ۱۰۰ است، البته برخی از دوربین‌های DSLR دارای ISO 50 یا حتی ۲۵ نیز هستند. نکته دیگر در خصوص دانه‌ها؛ در عکسبرداری غیردیجیتال قدیمی، بسیاری از عکاسان به اشکال خلاقانه و هنرمندانه‌ای از این دانه‌ها برای تاثیرگذاری روی حالت نهایی عکس استفاده می‌کردند. متاسفانه به دلیل ماهیت نویز دیجیتال (که به صورت نقاط تصادفی رنگی در تصویر هستند)، این موارد به شدت نامطلوب به حساب می‌آیند. البته برخی عکاسان راه‌های خلاقانه‌ محدودی برای استفاده از این نویزهای دیجیتال پیدا کرده اند. شاید شما هم دوست داشته باشید به این گروه نادر بپیوندید.

 

سرعت ISO و تاریِ حرکت



مقادیر پایین‌تر ISO منجر به ساخت تصاویر با دقت رنگ بالا، روان و بسیار مطلوب می‌شوند. این نیازمند شرایط نوری مناسب است. سوژه هایی وجود دارند که تمایل دارید از آنها در شرایط نوری تاریک عکس بگیرید، یا می خواهید از یک جسم که با سرعت زیاد در حرکت است عکس بیاندازید. در هر دو این حالات نیاز دارید که مقدار ISO را بالاتر ببرید که بتوانید این تصاویر را با نوردهی مناسب و کافی ثبت کنید. علیرغم فیلم‌، می‌توانید مقدار ISO در یک دوربین دیجیتال را با فشردن یک دکمه بالا ببرید. در نتیجه با ISO بالاتر می‌توانید از سرعت‌های شاتر بالاتر نیز استفاده کنید تا تاری ناشی از حرکت یا لرزش دوربین حذف شود. البته اگر تمایل دارید از تاری حرکت با مقاصد هنرمندانه استفاده کنید، باید ISO را کاهش دهید و سپس با کاهش سرعت شاتر (به سرعت‌های کمتر از ۱/۳۰ ثانیه) به تاری مطلوب خود خواهید رسید و از طرفی نویز کم تری نیز مشاهده خواهید کرد.

 

سرعت ISO و اندازه سنسور تصویر


اندازه سنسور تصویر در دوربین‌های دیجیتال مشخص می‌کنند که چه تنظیماتی برای ISO کمترین میزان نویز دیجیتال را فراهم خواهند کرد. باید درک صحیحی از اندازه سنسور تصویر داشته باشید و آن را از شمارش پیکسل‌ها مجزا بدانید. اندازه سنسور تصویر ابعاد فیزیکی واقعی سنسور است که برای بسیاری از دوربین‌های دیجیتال تاریخ کمتر از ۳۵ میلیمتر بوده است. در دوربین‌های ببین و بگیر، این سنسور بسیار کوچک و در اکثر دوربین‌های DSLR این سنسور به اندازه یک فیلم APC ( اندازه ۲۳ در ۱۵ میلیمتر) بوده است. ابعاد کوچکتر برای سنسور تصویر موجب تولید نویز دیجیتال بیشتر در ISOهای بالا (مثلا ۸۰۰) می‌شود. در حال حاضر بسیاری از تولیدکنندگان DSLR سنسورهای تصویر را به اندازه یک فریم فیلم ۳۵ میلیمتری (به نام فول فریم Full Frame) تولید می‌کنند. سنسور فول فریم بزرگ‌تر، اجازه می‌دهد که تعداد پیکسل بیشتر و بزرگتری در یک سنسور تصویر جمع شوند و در نتیجه برای تنظیمات ISO حتی تا ۱۶۰۰ نیز عکس های بدون نویز، روان و دقیقی ارائه خواهد کرد. در سنسورهای فول فریم پیکسل‌های بزرگتر، بیشتر به نور حساس هستند در نتیجه انرژی الکتریکی مورد نیاز برای ایجاد ISO 800، به اندازه یک سنسور کوچکتر باعث ایجاد نویز دیجیتال نمی شود. دوربین های دیجیتال فول فریم یار شما در شرایط کم نور و جلوگیری از تولید نویز زیاد هستند.

 

کیفیت عکس و حساسیت ISO


باید همواره به یاد داشته باشید که هر چه نرخ ISO پایین‌تر باشد، کیفیت عکس بهتر خواهد شد. در حالی که بیشتر دوربین های دیجیتال تنظیم ISO خودکار دارند (Auto ISO)، تنظیم دستی ISO توصیه می شود چراکه تنظیم خودکار ممکن است ISO را بالاتر انتخاب کرده و در نتیجه نویز بیشتری تولید کند. افزایش مقدار ISO روی کیفیت عکس شما به دو شکل تاثیر خواهد گذاشت: ۱) تمایز بین جزئیات ظریف کمتر دیده خواهد شد. ۲) وقتی عکس را بزرگنمایی می‌کنید و نسخه‌های پرینت شده از آن تهیه می‌کنید، یا هنگامی که عکس را به صورت jpeg ذخیره می‌کنید (که فشردگی زیادی روی عکس اعمال می‌کند)، سطح بالای نویز خودنمایی خواهد کرد.

 

تنظیمات پیشنهادی


همانطور که قبلا نیز بیان شد هر چه ISO پایین‌تر باشد، عکس روان‌تر، تمیزتر و بهتر خواهد بود. عکس هایی با مقدار ISO پایین رنگ‌های دقیق‌تری دارند. مقدار ISO بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ بهترین تصویر خروجی را به شما خواهد داد و این بستگی به طراحی و اندازه سنسور تصویر شما دارد. در برخی طراحی‌ها حتی تا ISO برابر با ۴۰۰ نیز تصویر مناسبی در اختیار عکاس قرار می‌گیرد و امکان بزرگنمایی آن تا حد زیادی فراهم می شود.

 

جمع‌بندی

حساسیت حسگر تصویر به نور (ISO) همواره با نوعی سبک و سنگین کردن شرایط همراه است. به عنوان مثال ممکن است نیاز داشته باشید برای پایین نگه داشتن مقدار ISO، از منابع نوری بیشتری استفاده کنید. و اگر با شرایط نوری نامناسب روبرو شدید (مثلا نور کم) یا نیازمند سرعت‌های بالاتر شاتر بودید، باید یک دستی و کیفیت عکس را تا حدودی فدای استفاده از ISO بالاتر کنید. به بیان دیگر ISO را افزایش دهید و خود را برای عواقب آن آماده کنید (نویز دیجیتال)، زیرا راه دیگر (ISO پایین) از دست دادن عکس است.

 

 

منبع :پیکسل 



:: برچسب‌ها: حساسیت ISO " ISO چیست ,
:: بازدید از این مطلب : 54
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 14 مرداد 1399
.

 

دوربین سونی A7S III با یک سنسور ۱۲ مگاپیکسلی فول فریم و امکاناتی پیشرفته همچون فیلمبرداری ۴K 120p‌ و لرزشگیر داخلی رونمایی شد.

۵ سال پس از عرضه نسخه قدیمی دوربین ای ۷ اس شرکت سونی، اکنون جدیدترین نسخه آن با نام سونی A7S III رونمایی شد. خانواده A7S برای نخستین بار در سال ۲۰۱۴ معرفی شدند. حرف “S” در نام این دوربین‌ به معنای حساسیت است. نسخه اصلی این سری و نسخه دوم آن که در سال ۲۰۱۵ معرفی شد، با سنسورهای فول فریم ۱۲ مگاپیکسلی خود پادشاه داینامیک رنج هستند و عملکرد بسیار خوبی را با فیلمبرداری در محیط‌های تاریک دارند.

امکانات و قابلیت های دوربین سونی A7S III


اما حالا با پیشرفت دوربین‌های فیلمبرداری، بسیاری از کاربران توقع امکانات بیشتری را دارند و دیگر وقت بازنشسته شدن دوربین سونی A7S II فرا رسیده است. سونی اکنون با دوربین ای ۷ اس ۳ خود می‌خواهد تمام نیازهای افرادی که به دنبال یک دوربین با فیلمبرداری شبانه و داینامیک رنج بهبود یافته هستند را تأمین کند. دوربین سونی A7S III به یک سنسور فول فریم جدید ۱۲ مگاپیکسلی از نوع EXMOR R CMOS تجهیز شده است. این سنسور ترکیبی از رزولوشن نسبتاً پایین و اندازه‌ حسگر نسبتاً بزرگ را تشکیل می‌دهد که می‌تواند برای عملکرد در محیط‌های کم نور مناسب باشد. در اینجا باید به یک پردازشگر عکس جدید BIONZ XR با ۸ برابر توان پردازشی بیشتر نسبت به همتای خود در مدل A7S II نیز اشاره کرد.




پس ترکیب این دو چه چیزی را ارائه می‌کند؟ برای شروع با رنج ISO بین ۴۰ تا ۴۰۹،۶۰۰ در این دوربین آغاز کنیم. سونی ادعا می‌کند لرزش شاتر دوربین ۳ برابر کاهش پیدا کرده و ۱۵ استاپ داینامیک رنج را ارائه می‌کند. این دوربین می‌تواند با نرخ ۱۰ فریم بر ثانیه به عکاسی پیاپی بپردازد، اما بافر آن به قدری بزرگ است که به شما اجازه می‌دهد پیش از اتمام کار با ردیابی AF/AE بتوانید تا حداکثر ۱۰۰۰ عکس فشرده نشده با فرمت RAW را ثبت کنید. این دوربین همچنین قادر به ثبت عکس‌هایی با فرمت HEIF با داینامیک رنج گسترده (HLG) و گرادیان ۱۰ بیت است.

این ویژگی‌های پیشرفته را شما می‌توانید در فیلمبرداری با این دوربین نیز در اختیار داشته باشید. این دوربین قادر به فیلمبرداری با رزولوشن ۴K و نرخ ۱۲۰p و به صورت ۱۰ بیت ۴:۲:۲ است که تمام ضبط به صورت داخلی انجام می‌شود. اگرچه شما می‌توانید به جای آن با رزولوشن ۴K و نرخ ۶۰p با فرمت RAW و به صورت ۱۶ بیتی نیز با اتصال یک کابل HDMI فول سایز در کنار دستگاه، فیلمبرداری کنید.

دوربین سونی A7S III از پروفایل‌های رنگ S-Gamut، S-Gamut 3 و S-Gamut3.Cine پشتیبانی می‌کند که سازگاری رنگ با دیگر دوربین‌های سینمایی را آسان می‌کند. در اینجا یک فرمت جدید XAVC HS با کدک H.265 نیز برای کارآمدی بیشتر وجود دارد. هیچ محدودیت زمانی برای فیلمبرداری با این فرمت وجود ندارد و می‌توانید به لطف سنسور فول فریم، با این حالت تا حداکثر رزولوشن ۴K و نرخ ۱۲۰p به فیلمبرداری بپردازید. در اینجا برای کمک به فیلمبرداری از یک سیستم فوکوس جدید نیز استفاده شده است. این فوکوس خودکار تشخیص فاز جدید از ۷۵۹ نقطه استفاده می‌کند که می‌توانند ۹۲ درصد کل سنسور عکس را پوشش دهد. شما یک ردیاب در لحظه و فوکوس خودکار چشم در لحظه را نیز برای فوکوس دقیق روی سوژه در اختیار خواهید داشت. عملکرد فوکوس خودکار در نسخه قبلی چندان چنگی به دل نمی‌زد؛ پس چه بهتر که شاهد بهبود در این بخش نیز هستیم.



این دوربین فول فریم از لرزشگیر داخل بدنه ۵ مجور استفاده می‌کند. این سیستم بهترین عملکرد را با لنزهایی حاوی IBIS و گیمبال‌ها دارد، اما برای لنزهای بدون لرزشگیر نیز بسیار مفید است. سونی همچنین یک منظره‌یاب جدید را در این دوربین به کار برده است. ادعا می‌شود این نخستین منظره‌یاب الکرونیکی در جهان است که از یک پنل OLEd با ۹.۴۴ میلیون نقطه استفاده می‌کند. یک نمایشگر لمسی ۳ اینچی ۱.۴۴ میلیون نقطه‌ای نیز در پشت دوربین قرار دارد که کاملاً لمسی است.

ولی شاید مهم‌ترین تغییر، یک رابط کاربری تجدیدنظر شده باشد. رابط کاربری افقی با منوهای صفحه در صفحه در این دوربین جای خودش را به طرح جدیدی از زبانه‌ها به صورت عمودی داده است که دسترسی به تنظیمات مختلف را آسان می‌کنند. این رابط کاربری کاملاً مبتنی بر لمس است و شما می‌توانید از نمایشگر لمسی گوشی برای کنترل آن استفاده کنید.

در پایان باید به استفاده از طراحی دو اسلات کارت حافظه در دوربین Sony A7S III با قرارگیری یک کارت SDXC/SDHC یا CFexpress در هر اسلات اشاره کرد. شما می‌توانید بین دو اسلات برای ذخیره عکس یا ضبط ویدیوها آزادانه انتخاب کنید و در هر زمان که خواستید بین آن‌ها جابجا شوید.




این دوربین حرف‌های بیشتری برای گفتن دارد، اما تا همین جای کار هم شاید بتوان آن را یکی از بهترین و کامل‌ترین دوربین‌های بدون آینه کامپکت در بازار دانست. شاید رزولوشن ۱۲ مگاپیکسلی عکاسان حرفه‌ای را هیجان‌زده نکند، اما برای اکثریت کاربران این میزان کافی است و بیشتر امکانات فیلمبرداری آن است که کاربران را جذب خودش می‌کند.

قیمت دوربین سونی A7S III


سونی قصد دارد بدنه‌ی دوربین ای ۷ اس ۳ را بدون لنز، با قیمت ۳،۵۰۰ دلار از ماه سپتامبر به فروش برساند. این قیمتی نزدیک به یک دوربین سینمایی است.

 

منبع: گجت نیوز 



:: برچسب‌ها: دوربین سونی A7S III +دوربین سونی ,
:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : چهار شنبه 8 مرداد 1399
.


تا به روند عکاسی سرعت بخشیده و ان را راحت تر کنند. خصوصا اگر شما مبتدی هستید و تجربه عکاسی را انچنان ندارید استفاده از این تنظیمان می تواند برای شما بسیار حائز اهمیت باشد. حالات عکاسی با دوربین DSLR به کمک عکاسان حرفه ای هم می اید و مانع از هدر رفت زمان برای ثبت برخی صحنه های گزرا می شود و در کل می توان گفت که این مود ها در عکاسی با این دوربین ها بسیار مهم هستند به همین خاطر در ادامه این مطلب ما شاهد برخی حالات عکاسی با این نمونه دوربین ها خوایم بود.

انواع حالات عکاسی با دوربین DSLR


اتوماتیک

در حالت اکسپوژر اتوماتیک (خودکار) دوربین سرعت شاتر، میزان باز بودن دیافراگم، ISO و تنظیمات فلاش را به گ.نه ای مناسب برای عکس برداری اماده خواهد کرد. تنها کاری که شما باید انجام دهید گرفتن دوربین به سمت سوژه و ثبت تصویر است. این کار هنگامی بسیار مفید است که شما چیزی از تنظیمات حال حاضر دووربین نمی دانید و نمی خواهید وقتی دهم بابت ان هدر بدهید. اما بدانید که در این حالت در صورت خوب بودن نور محیط عکس خوبی را خواهید گرفت اما اگر نور کمی زیاد باشد چون دوربین تمایل به فلاش زدن دارد ممکن است فلاش زده عکس خوبی در نهایت به داست نیاید.

فروش دوربین های دیجیتال slr قیمت مناسب در دی جی 24

حالت پرتره




این طور عمل می کند که انگار سوژه در پیش زمینه وجود دارد و عمق میدانی کم برای شارپ کردن سوژه و محو کردن بکگراند انتخاب می کند. اگر دوربین محیط را کم نور تشخیص بدهد فلاش می زند اما این فلاش زدن برای محیط هایی که نور افتاب شدید دارند نیز خوب است چرا که ممکن است نور باعث ایجاد سایه شود. در کل این حالت برای مکان و موقعیتی با شرایط نوری خوب بسیار ایده ال است.

حالت ماکرو


این مود برای ثبت تصاویر سوژه هایی که کوچک تر از دست هستند بسیار خوب است. اما باید بدانید که این روش به شما کلوز اپ زیادی نمی دهد و برای عکاسی از سوژه های خیلی کوچک و یا خیلی نزدیک باید لنز ماکرو تهیه کنید. این مود در شاریط نوری روشن و ماسب عالی کار می کند و عمق میدان کمی برای فوکوس انتخاب می کند. پس اگر در محیط م نوری عکس میگیرید از سه پایه استفاده کنید چرا که انتخاب عمص میدان کم برای شما جای خطا کردن نمی گزارد.

حالت منظره


حالت منظره برای ثبت یک عکس با تمرکز روی تمام محیط و شارپ بودن تمام کادر صفحه از یک دریچه کوچک دیافراگم استفاده می کند. این خالت بیشتر با لنز واید عکس می اندازد و در صورت ماسب بودن نور صحنه شگفت انگیز عمل می کند. چنانچه محیط کم نور باشد دوربین فلاش خواهد زد اما می توانید ان را به راحتی غیر فعال کنید.


بخاطر این که ورزش جزو فعالیت های پر سرعت به شمار می رود، حالت ورزشی سرعت شاتر بالا در حدود ۱/۵۰۰ تا ۱/۱۰۰۰ ثانیه را به ما می دهد. با این قابیلت می توانید زمان را در لحظه منحمد کنید و تصویری زیبا خلق کنید. فلاش زدن در این روش لزومی ندارد اما اگر در روز عکس برداری کنید بسیار نتایج بهتری خواهید داشت. این حالا را می توان با حالت سریالی جایگزین کرد که رد انم دست خود را روی شاتر نگه می دارید و عکس ها را به صورت تند تند و پی در پی می گیرید.

حالت پرتره در شب



در حالت پرتره در شب دوربین برای دستیابی به تتعادل بین تاریکی زمینه و نیاز به نور برای روشن کردن سوژه تلاش می کند. روزنه دیافراگم باید به میزان قابل توجهی باز باشد که نور زیادی به داخل دوربین برای گرفتن پس زمینه برسد و سوژه در فوکوس باشد، اما فلاش نیز به منظور روشن کردن کیس و جلوگیری از تاری ان در عکس، اجتناب ناپذیر است. احتمال دارد دوربین در این روش دوبار فلاش بزند که کمی نتیجه ان غیر طبیعی خواهد بود.

 

 

 

منبع : دیجی 24  



:: برچسب‌ها: دوربین DSLR+ ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 7 مرداد 1399
.

 

وضوح (رزولوشن) واژه‌ای رایج و معمول در دنیای عکاسی دیجیتال است. این موضوع کمی گیج کننده است چرا که در هر بخش از عکاسی دیجیتال معنای خاص خود را پیدا می‌کند و مقدار مشخصه خود را دارد که با مقادیر دیگر قابل مقایسه نیست. اما در این مطلب شما را با رزولوشن در حوزه های مختلف عکاسی آشنا می کنیم.

۱دوربین و رزولوشن عکس

 



میلیون‌ها پیکسل هستند که یک حسگر عکس را در دوربین دیجیتال می‌سازند و هر کدام از آنها تقریبا یک مربع حساس به نور است. هر پیکسل نوری را که به آن می‌تابد اندازه می‌گیرد و ثبت می‌کند. این پیکسل ‌ها را بدون زوم کردن روی عکس نمی توان مشاهده کرد. بعد از بزرگ کردن یک عکس می‌توانید ببینید که کل عکس شبکه‌ای از خطوط به هم پیوسته است که به صورت سطر و ستون در کنار هم قرار گرفته‌اند و جعبه‌های مربعی شکل کوچکی را ایجاد کرده‌اند که هر کدام رنگ خاصی دارد. این جعبه‌ها پیکسل هستند. رزولوشن (وضوح) توانایی دوربین در دسته‌بندی و ارائه‌ی موثر اطلاعات تفکیکی عکس است که منجر به درک جزئیات، الگوها و بافت‌ها می‌شود و به بیان دیگر مبین این است که عکس چقدر می‌تواند بدون تار شدگی یا از دست دادن میزان خاصی از اطلاعات بزرگنمایی شود. رزولوشن دوربین و عکس بر حسب واحد پیکسل بر اینچ یا PPI شناخته می‌شود.

۲اندازه‌گیری رزولوشن




رزولوشن را می‌توان با شمردن تعداد پیکسل‌ها بر حسب ابعاد طول و عرض شناخت. به عنوان مثال یک سازنده دوربین وضوح دوربین خود را ۳۹۰۴ در ۲۵۹۸ (عرض و طول) پیکسل بیان می‌کند ک به بیان دیگر این دوربین دارای ۳۹۰۴×۲۵۹۸=۱۰,۱۴۲,۵۹۲ پیکسل است. اگر این عدد را به یک میلیون تقسیم کنیم، رقم نهایی ۱۰,۱ مگا پیکسل می شود (یک مگاپیکسل معادل یک میلیون پیکسل است). در نتیجه رزولوشن عکسی که می گیرد نیز ۱۰٫۱ مگاپیکسل یا ۱۰٫۱MP خواهد بود.

۳راهنمای رزولوشن تصویر در چاپ

 


 

در این بخش یک قانون اساسی وجود دارد – هر چه تعداد پیکسل‌های یک عکس بیشتر باشد، اطلاعات آن بیشتر و در نتیجه رزولوشن (وضوح) نیز بیشتر است. وضوح بیشتر نیز جزئیات بیشتر به همراه دارد و اینها همه با هم به شما اجازه می‌دهند که پرینت‌های بزرگتری از عکس خود داشته باشید که همگی یکنواخت، دقیق و زیبا باشند.

۴رزولوشن اسکنر


اسکنر واسط بین فرمت‌های غیردیجیتال با دیجیتال است. هر عکس آنالوگی را می‌توان با استفاده از یک اسکنر تبدیل به عکس دیجیتال کرد. سوال این است که عکس نهایی چقدر واضح و شارپ خواهد بود؟ وضوح یک اسکنر با چند جفت عدد مشخص می‌شود؛ اعدادی مثل ۳۰۰×۳۰۰ ppi 600×600 ppi یا ۲۴۰۰×۴۸۰۰ ppi. اسکنر بصورت افقی و عمودی روی عکس جابجا می‌شود و این اعداد که بیانگر رزولوشن هستند به دست می آیند. این جابجایی در حین عملیات تبدیل یک عکس آنالوگ به دیجیتال صورت می‌گیرد. هر چه عدد ppi بالاتر باشد، اطلاعات بیشتری به صورت پیکسل پیکسل ذخیره می‌شوند و در نتیجه جزئیات، وضوح و دقت رنگ بیشتری ثبت می شوند. پس بعدا قابلیت ویرایش بیشتری نیز وجود خواهد داشت. هنگامی که یک عکس را از محیط آنالوگ به دیجیتال منتقل می‌کنید احتمالا عکس به کمی تمیز کاری هم نیاز پیدا می کند. وضوح بالاتر اسکن همچنین شما را قادر میسازد که پرینت‌های بزرگتری نیز بگیرید. به منظور اسکن و سپس پرینت عکسها حداقل نیاز به وضوح ۳۰۰ ppi و ۶۰۰ ppi دارید که برای اسکن کردن فایل ها با گرافیک خطی در ابعاد اصلیشان پیشنهاد می شود.

۵رزولوشن مانیتور



مانیتورهای کامپیوتری به صورت قطری و بر حسب اینچ اندازه‌گیری میشوند. در نتیجه تصویری که نمایش داده می‌شود ترکییی از مربع‌های افقی و عمودی است که پیکسل نامیده می‌شوند. تعداد کل پیکسل‌های قابل نمایش روی صفحه مانیتور، وضوح (رزولوشن) تصویر نامیده می‌شود. رزولوشن در مانیتورها معمولا به صورت یک جفت عدد بیان می‌شود؛ مثلا ۱۴۴۰ × ۲۵۶۰ که این اعداد به معنی وجود ۲۵۶۰ پیکسل افقی و ۱۴۴۰ پیکسل عمودی در مانیتور می‌باشد. سایزهای رایج مانیتور ۸۰۰ در ۶۰۰، ۱۰۲۴ در ۷۶۸، ۱۲۸۰ در ۱۰۲۴ و ۱۶۰۰ در ۱۲۰۰ هستند که به ترتیب SXGA، XGA، SVGAو UXGA نامیده می شوند. عدد واقعی پیکسل‌ها بر اینچ علاوه بر رزولوشن به ابعاد مانیتور نیز بستگی دارد. نمایش یک عکس با رزولوشن ثابت در مانیتوری با ابعاد بزرگتر، متفاوت خواهد بود؛ چرا که این پیکسل‌ها در کل سطح صفحه پخش شده‌اند. هر پیکسل در مانیتور ترکیبی از سه رنگ قرمز، سبز و آبی می‌باشد. این المان‌های کوچک که یک تصویر را روی مانیتور تشکیل می‌دهند، پیکسل نامیده می‌شوند در نتیجه وضوح مانیتور نیز به صورت پیکسل بر اینچ مربع یا PPI مشخص می‌شود.

۶رزولوشن پرینتر


رزولوشن پرینتر به توانایی آن در بازسازی دقیق عکس گفته می شود که بر حسب نقطه (نقطه های رنگ) بر اینچ – DPI یا Dots per inch مشخص می شود. پرینتر لیزری روی میزتان دارای رزولوشن ۶۰۰ dpi است در حالی که پرینتر های جوهرافشان دارای رزولوشن ۲۴۰۰ dpi یا بالاتر هستند. دلیل dpi بالاتر پرینتر های جوهرافشان، چاپ تصاویر عکاسی است که جزئیات زیادی همچون سایه دارند. پرینتر های جوهر افشان برای چاپ (حداقل CMYK تا رنگ های مشکی)، ۴ تا ۱۰ رنگ دارند. نباید فکر کنید اگر پرینتر رزولوشن بالاتری داشت عکس بهتری هم چاپ می کند چراکه رزولوشن عکس در کامپیوتر هم باید بالا باشد تا هنگام پرینت به جای بزرگنمایی پیکسل ها یک عکس واضح و شارپ داشته باشید.

جمع‌بندی
رزولوشن در عکاسی دیجیتال معمولا موجب سردرگمی می‌شود چرا که هر کدام از ابزارهای کار عکاسی دیجیتال رزولوشن مربوط به خود را دارند و با یکدیگر متفاوت هستند و این مقادیر نیز با یکدیگر قابل مقایسه نیستند. البته لازم است که درکی صحیح از ارتباط وضوح ابزار مختلف با یکدیگر داشته باشید تا بتوانید بهترین تصویر ممکنه را به عنوان محصول نهایی بدست آورید. طبیعتا عکس هایی که با دوربین ۱۲ مگاپیکسلی گرفته می شوند برای ارسال روی شبکه های اجتماعی وب، بیش از حد بزرگ بوده و همچنین یک پرینتر با کیفیت ۳۰۰ DPI برای چاپ کارهای هنری ظریف مناسب نیست. پس تمام پولتان را صرف بالابردن رزولوشن نکنید چراکه می توان آن را جاهای بهتری نیز خرج کرد (مثلا برای خرید یک لنز بهتر که هرگز نباید از آن صرف نظر کنید).

 

 

منبع :صنعت عکس 



:: برچسب‌ها: عکاسی دیجیتال " ,
:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : سه شنبه 7 مرداد 1399
.

 

دوربین دیجیتال (DSLR) خریده اید؟ در ادامه شما را با چگونگی کارکرد دوربین های دیجیتال و بخش های مهم آن ها آشنا می کنیم.

۱تنظیمات دوربین


حسگر تصویر

 


 

از ابتدای طلوع عکاسی، دوربین‌ها تصاویر را روی صفحات شیشه‌ای یا فیلم ثبت و نگهداری می‌کردند. امروزه دوربین‌های دیجیتال تصاویر را روی قطعه هوشمندی از تکنولوژی ذخیره می‌کنند – حسگر تصویر (image sensor). هر حسگر تصویر متشکل از میلیون‌ها دیود نوری حساس به نور است که روی یک شبکه قرار گرفته‌اند و هر دیود نوری بخش کوچکی از تصویر را به عنوان یک متغیر عددی مربوط به سطح روشنایی همان نقطه دریافت و ذخیره‌سازی می‌کند. حسگرهای تصویر چه از نوع CCD و چه از نوع CMOS باشند، از دوربین به دوربین متفاوت خواهند بود اما اساس کاری همه آنها مشابه است. هنگام خرید یک دوربین باید به اندازه سنسور توجه بیشتری کرد زیرا از عدد مگاپیکسل اهمیت بیشتری دارد. چرا که هرچقدر مگاپیکسل بالا باشد، پیکسل ها در یک سنسور کوچک قادر به ثبت نور زیادی نیستند، برای این است که می بینیم دوربین های موبایل قادر به گرفتن عکس هایی به خوبی دوربین های DSLR نیستند.

۳لنزهای دوربین

 


 

لنز یک المان نوری است که از شیشه، پلاستیک با کیفیت بالا یا سرامیک ساخته می‌شود که نور را جذب و روی یک نقطه کانونی جمع می کند. اگر به دنبال سادگی استفاده هستید، از دوربین‌های ببین و بگیر (point-and-shoot) استفاده کنید که لنز های ثابت و غیر قابل تعویض دارند. اما اگر به کیفیت عکسی که می گیرید اهمیت می‌دهید، روی یک دوربین SLR دیجیتال (DSLR) سرمایه‌گذاری کنید و از لنزهای قابل تعویض و تغییر نیز بهره بجویید. لنزهای قابل تعویض برای شما امکان کنترل بیشتری روی عکس، فراهم می آورند و می‌توانید با استفاده از آنها خلاقیت بیشتری در مقایسه با دوربین‌های ببین و بگیر نشان دهید. در یک کلام دوربین‌های DSLR عکس‌های حرفه‌ای تری خواهند گرفت.

 


 

“لنز های قابل تعویض روی دوربین نصب می شوند (۱) . یک آینه مکانیکی که بالا و پایین می آید (۲) نور را از لنز با زاویه ۴۵ درجه ای به یک صفحه مات متمرکز کننده (۵) تابانده که این نور از یک عدسی متراکم کننده (۶) گذشته و به (۷) pentamirror می رسد که این قطعه، تصویر واژگون در اثر تابیده شدن در آینه را برای درست دیده شدن در چشمی نمایاب دوربین (۸) تصحیح می کند. برای گرفتن عکس، آینه در جهت نشان داده شده به بالا می پرد. صفحه شاتر مقابل سنسور(۳) باز شده و تصویر روی سنسور (۴) تابیده و ثبت می شود. بعد از آن شاتر بسته شده و آینه به زاویه ۴۵ درجه باز می گردد”

۴حالات دوربین

 



دوربین‌های DSLR تنوعی از حالات مختلف عکاسی را در اختیار شما می‌گذارند که به کمک آنها در خصوص تصمیم‌گیری خودکار دوربین، دست شما بازتر خواهد بود. خوشبختانه این دوربین‌ها دارای حالات نیمه خودکار و دستی نیز هستند که تنظیمات بیشتر را برای کاربردهای فنی‌تر و خلاقانه‌تر در دستان عکاس قرار می‌دهند.در حالت PROGRAM دوربین اکسپوژر را تنظیم می‌کند اما خود عکاس می‌تواند تعادل رنگ سفید، ISO، فوکوس و نورسنجی را انجام دهد. دو حالت وجود دارند: ۱) عکاسی با اولویت شاتر (TV) که در آن عکاس سرعت شاتر را تنظیم می‌کند و دوربین اندازه دریچه دیافراگم (aperture) را مشخص می‌کند. این تنظیم دست عکاس را در چگونگی ثبت حرکت باز می گذارد. ۲) اولویت دریچه (AV) که عکاس در آن اندازه دریچه دیافراگم را دستی وارد می‌کند و دوربین سرعت شاتر را به صورت خودکار در نظر می‌گیرد. اولویت دریچه به عکاس اجازه کنترل عمق میدان (Depth of field) را در عکس می‌دهد.

۵فلاش داخلی



فلاش داخلی در تمام دوربین‌های دیجیتال وجود دارد. محاسبه‌گر داخلی دوربین نیاز به فلاش را با اندازه‌گیری میزان اکسپوژر، فوکوس و سیستم زوم تعیین می‌کند. در دوربین‌های کامپکت (compact cameras) فلاش داخلی در یک همزمانی خوب با شاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد اما دقت کافی در زمان روشن شدن فلاش و همچنین محاسبه دقیق در خصوص میزان نور آن، امر دشواری است. این مورد خود می‌تواند موجب گرفتن عکس‌های رنگ پریده نیز شود. دوربین‌های DSLR دارای فلاش‌های بازشونده (pop-up flash) هستند که برای توازن در استفاده می‌توانند به اشکال مختلف تنظیم شوند؛ علاوه بر این شدت نور آنها نیز با توجه به نور کل صحنه قابل تغییر می‌باشند. دوربین‌های DSLR امکان استفاده‌های خوش‌آیندتر و هنری‌تری از فلاش را به عکاس می‌دهند.

۶نمایاب


اکثر دوربین‌های دیجیتال دارای دو سیستم برای نظاره کردن هستند – یک نمایاب اپتیکال و یک نمایاب الکترونیکی (نمایشگر ال سی دی). در حالی که هر دوی این صفحات به شما چیزی را نشان ‌می‌دهند که لنز در حال مشاهده آن است، اما نمایاب الکترونیکی می‌تواند چیزهای دیگری را نیز در خصوص طبیعت عکس دیجیتالتان به شما بگوید. یکی از جاهایی که نمایاب الکترونیکی کارآمدتر از نمایاب اپتیکال است، تعیین تعادل رنگ است. نمایاب الکترونیکی به شما نشان خواهد داد که در کدام نقاط تصویر دچار نور بیش از اندازه خواهد شد (و اگر مایل هستید می‌توانید آنها را جبران کنید). نکته با ارزش این است که این اطلاعات به صورت همزمان با تغییر محیط تغییر خواهند کرد. نمایاب اپتیکال شما را مستقیما در مقابل دنیای مکانیکی دوربین قرار می‌دهد و به شما حس بهتری از ترکیب عکس خواهد داد، چرا که شما از این طریق دقیقا همان چیزی را می‌بینید که لنز می‌بیند، نه یک تخمین الکترونیکی از آن را.

 

 

منبع :
:: برچسب‌ها:
مبانی دوربین دیجیتال , ,
:: بازدید از این مطلب : 84

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : دو شنبه 6 مرداد 1399
.


من در اين مقاله، درس هايي را كه در تورهاي عكاسي ياد گرفته ام، با شما به اشتراك خواهم گذاشت – نكاتي كه به پيشرفت شما در عكاسي مستند كمك مي كنند. نكته ها و ايده هاي اين آموزش عكاسي بيشتر مربوط به خلاقيت يك عكاس هستند تا جنبه تكنيكي عكاسي و مي توانند در خيلي از ژانر هاي عكاسي مورد استفاده قرار بگيرند.
تصور كنيد كه تقريبا دو هفته وقت را بدون هيچ گونه مداخله ديگري صرفا به مشاهدات بصري خود اختصاص داده ايد. تنها چيزي كه مهم است، بهبود عكاسي شماست. در طول هر تور، ما معمولا به يك نوع هماهنگي خاصي در گروه مي رسيم. تعاملات ما با يكديگر، اعتماد ما به مهارت هاي يكديگر و حساسيت ما نسبت به لحظه تعيين كننده افزايش مي يابد.
با گذشت زمان، وقتي كه به خانه برمي گرديم، طبيعتا اين چيزها كم كم محو مي شوند. به همين دليل است كه نوشتن درس هايي كه ياد گرفته ايم كليد تضمين ماندگاري آنهاست. ليست شخصي من حداقل ده برابر طولاني تر است، اما در اين مقاله من فقط به ۱۰ مورد از مهم ترين آنها اشاره خواهم كرد.
به خاطر داشته باشيد كه اين درس هايي كه من ياد گرفته ام در مورد خلاقيت هستند. اين ايده ها و ديدگاه ها بيشتر مربوط به خلاقيت يك عكاس هستند تا جنبه تكنيكي عكاسي.

 



 
يك داستان در تصاويرتان داشته باشيدخيلي از ما گاهي اوقات با هزاران تصوير به خانه برمي گرديم فقط براي اين كه متوجه شويم اكثر آنها فاقد هرگونه داستاني هستند و سازگاري بصري ندارند.
به همين دليل است كه يادگيري برقراري ارتباط با سوژه و ايجاد همدلي قبل از بالا بردن دوربين بر روي چشم، بخش بسيار مهمي از فرآيند عكاسي است.
بيشتر بياموزيد: داستان سرايي در عكاسي چيست و چگونه مي توانيد آن را بهبود بخشيد

 

 

رابطه بين سوژه و پس زمينهاين يكي از ناديده گرفته شده ترين تكنيك ها در عكاسي است، اما تفاوت بسيار زيادي در نتيجه نهايي ايجاد مي كند. ما به يك كادر تميز نياز داريم، بنابراين بايد در مورد اين كه سوژه خود را نسبت به تمام خطوط و فضاهاي پس زمينه در كجا قرار مي دهيم، بسيار دقيق باشيم. با اين حال، اگر واقعا توجه كنيم، استثنائاتي ممكن است بين سوژه و محيط اطرافش رخ دهد. اين امر مي تواند به نوعي رابطه غير قابل توصيف منجر شود كه عكس هاي شما را از اين هم فراتر مي برد.



 

در گذشته، من سالها با يك ايده اشتباه در ذهنم عكاسي مي كردم. من فكر مي كردم كه ثبت يك لحظه تعيين كننده قوي وابسته به سريع بودن است.
اما بعدا ديدگاه ديگري را كشف كردم. «اين مسئله وابسته به بودن در مكان و زمان درست نيست، بلكه وابسته به بودن در يك مكان به مدت كافي است تا لحظه مناسب شما را پيدا كند.»
به عبارت ديگر، برقراري ارتباط با خودِ دروني سوژه، تماشاي دقيق حالات او، پيش بيني رفتار و حركاتش، و فشار دادن دكمه شاتر در زمان اوج عمل او، ممكن است ما را به عكس متفاوت و بهتري برساند.
من فكر مي كنم كه تمام رفتارها به هر شكلي، دير يا زود يك «لحظه تعيين كننده» دارند. ما تنها با مشاهده دقيق مي توانيم آن حركات دست يا آن اقدامات ظريفي كه واقعا يك داستان مي گويند را به تصوير بكشيم.

 



يك قدم عقب برويدرابرت كاپا چند دهه قبل گفته بود: «اگر عكس شما به اندازه كافي خوب نيست، به اندازه كافي نزديك نيستيد». اين جمله ارزشمندي است كه به من كمك كرد تا به موقع از شر كمرويي خودم خلاص شوم و در بسياري از مواقع مرا خيلي به سوژه هايم نزديك كرد. اما اكنون، فكر مي كنم كه بايد به صورت موردي درباره آن قضاوت و تصميم گيري شود.
به نوعي، در دهه اخير، با وجود تمام تكنولوژي هاي موجود، و تمام صفحه نمايش هاي دوربين ها و سيستم هاي فوكوس سريع و دقيق، من فكر مي كنم كه ما بيش از حد نزديك شده ايم. يك پرتره فقط مربوط به ديدن جزئيات واضح و شارپ در چشم ها نيست؛ فقط وابسته به چين و چروك ها و نورپردازي رامبراند بر روي صورت سوژه نيست. گاهي اوقات، اين كه يك قدم عقب برويد و به خودتان اجازه ندهيد كه توسط سوژه وسوسه شويد، داستان شما را تقويت مي كند.
در دل عملي كه از آن عكس مي گيريد قرار بگيريدتفسيرهاي مختلفي مي توان از اين توصيه داشت و من واقعا فكر مي كنم كه جمله رابرت كاپا در بالا بيشتر از «نزديكي فيزيكي» با اين نكته ارتباط دارد.
فرض كنيد كه ما با سوژه اي ملاقات مي كنيم كه دارد با دست هايش كاري انجام مي دهد، در حالي كه صورت و چشم هايش رو به سمت همان جايي هستند كه دست هايش كار مي كنند.
به عنوان مثال در تور ما، اين كار اغلب مي تواند كار كردن در مزرعه، بريدن يونجه، نواختن فلوت يا حتي هم زدن غذا در يك ديگ باشد.
البته، شما با عكاسي از زواياي بيروني مختلف به صحنه نزديك مي شويد، اما يك زاويه وجود دارد كه معمولا عكاسان آن را فراموش مي كنند. پايين آوردن دوربينتان تا نزديك دست هاي سوژه و عكس گرفتن رو به سمت بالا در مقابل چشم هايش همان چيزي است كه من به آن «در دل عمل بودن» مي گويم.
راه ديگري نيز براي «بودن در دل عمل» وجود دارد. ما در تورمان، با گروه هايي از افراد ملاقات مي كنيم كه مشغول كارند، يا در خيابان در حال گپ زدن هستند، يا در روزهاي يكشنبه در حال بيرون آمدن از كليسا مي باشند، يا در بازار با يكديگر معاشرت مي كنند.
مشاهده اين گروه ها و عكاسي كانديد يا بي هوا از «بيرون» مي تواند شروع خوبي باشد. اكثر اوقات، يك پل ارتباطي باز مي شود و شما مي توانيد براي نوشيدن يك نوشيدني يا نگاه انداختن به چيزي كه آنها به آن افتخار مي كنند، به «داخل» دعوت شويد.
بسياري از ما احتمالا احساس خجالت، يا معذب بودن مي كنيم. اما اين فرصتي است كه بايد از آن استفاده كرد. بيرون آمدن از منطقه امنتان ممكن است شما را در موقعيت هاي غير منتظره اي قرار دهد كه اكثر اوقات به عكس هاي بهتري منجر مي شوند.
اكثر ما، زماني كه به «بودن در دل عمل» فكر مي كنيم، يك چيز بسيار پويا، قوي و پرانرژي را در ذهن تصور مي كنيم. سومين تفسير از اين توصيه كمي ظريف تر است. اين يكي نيز در مورد ارتباط برقرار كردن با روح افراد است. اگر ما وارد قلب آنها شويم، در واقع به دل «عمل» مي رويم. يك پرتره قوي بايد غافلگير كننده باشد. ما بايد افراد را در لحظه اي كه غرق در كار خود هستند غافلگير كرده و بخشي از عميق ترين افكار آنها را ثبت كنيم.
حتي اكنون بعد از برگزاري تورهاي زياد، من هنوز هم بايد به خودم يادآوري كنم كه صحنه نبايد مرا وسوسه كند. اين يكي از تله هايي است كه عكاسان اغلب اوقات در آن مي افتند.
مغز جذابيت صحنه را مي بيند، ما مي ترسيم كه آن لحظه محو شود و بدون فكر كردن شروع به عكس گرفتن مي كنيم.
اين اشتباه است. به جاي اين كه به صفحه نمايش نگاه كنيد و از آنچه به دست آورده ايد خوشحال شويد، سبايد تمركز كنيد. خودتان را وادار كنيد كه ارتباط خود را با صحنه حفظ كرده و تا وقتي كه آماده شود، بر روي آن كار كنيد.

 



 


افكار خود را بنويسيدما در تورهايمان شركت كنندگان را تشويق مي كنيم كه افكار خود را بنويسند. يك دفترچه يادداشت با خود به همراه داشته باشيد. من يكي دارم كه افكار و نقل قول هاي پنج سال گذشته خود را در آن نوشته ام و پر از توصيه هايي براي خودِ آينده ام است.
نوشتن همه چيزهاي مهم، تمام نقاط عطفي كه گذرانده ايد و تمام ايده هاي جديد به شما كمك خواهد كرد تا بهتر شويد. توصيه خودتان درست در لحظه اي كه بيش از همه به آن نياز داريد، از ذهن نيمه هشيارتان بيرون مي آيد.
علاوه بر اين، هنگامي كه شما امتياز بحث كردن در مورد عكس ها در طول يك وركشاپ عكاسي با افرادي كه شاهد همان صحنه بوده اند را داريد، ايده خوبي است كه همه چيز را بنويسيد. من فكر مي كنم كه اين يكي از غني ترين تجربياتي است كه مي توانيد داشته باشيد، چون به ديدگاه هاي مختلف در مورد يك صحنه يكسان دسترسي خواهيد داشت.
نظرات افراد ديگر مي تواند ديدگاه شما را كامل كرده و شيوه تفكر يا ديدن شما را در آينده تقويت كند. بنابراين در طول يك تور، به دنبال گرفتن بازخورد باشيد. هر جا احساس مي كنيد عزت نفستان آسيب مي بيند خودكار خود را بيرون آوريد، چون اين بهترين لحظه براي نوشتن يك درس است.با خودتان و عكاسيتان روراست باشيدبراي من سالها طول كشيد تا بفهمم كه داشتم عكس هاي يك نفر ديگر را مي گرفتم. حتي اكنون هم گاهي اوقات بدون اين كه متوجه شوم كه دارم از برخي از تركيب بندي هاي اساتيد بزرگ تقليد مي كنم، عكس مي گيرم.
بعضي اوقات، در مورد تعداد لايك هايي كه در رسانه هاي اجتماعي دريافت مي كنم حساس مي شوم. در واقع، شناختن خودتان، عكس گرفتن از اعماق وجودتان، و عكاسي فقط براي كسب رضايت خودتان، چيزي است كه اهميت دارد.
صبور باشيد، و پوست پياز را بكنيدبسياري از بهترين فرصت هاي عكاسي در اولين برخورد شما با سوژه يا محلي كه از آن بازديد مي كنيد، به وجود نمي آيند. من در طول تورهايمان ياد گرفته ام كه بارها و بارها بازديد از مكان ها و افراد يكسان، مرا بيشتر به عميق داستان آنها مي برد.
نگرش واضح «من دوباره اينجا هستم، هيچ چيزي بهتر از دفعه قبل نمي تواند اتفاق بيفتد» تنها شما را به بن بست مي رساند. در عوض سعي كنيد تا نگاه تازه اي به صحنه داشته باشيد، شور و شوق خود را زنده نگه داريد و آماده باشيد. يك پياز را لايه به لايه پوست بكنيد تا بيشتر و بيشتر به عمق آن برسيد. زندگي هيچ وقت خسته كننده نيست، مگر اين كه ما تصميم بگيريم آن را اينطور ببينيم.
لنزهاي كمتر، تجهيزات سادهمن معمولا سعي مي كنم از بحث هاي تكنيكي فاصله بگيرم، چون به نظر من خسته كننده هستند و ما را از آنچه كه واقعا اهميت دارد دور مي كنند. با اين حال، يك مورد وجود دارد كه من با آن دست و پنجه نرم كرده ام و فكر مي كنم اكنون به مسير درست نزديكتر شده ام. چند سال پيش، من نمي خواستم كار عكاسي را شروع كنم، مگر اين كه تمام لنزهاي پرايم و زوم ۱۴-۲۴mm، ۲۴-۷۰mm، ۷۰-۲۰۰mm، همه با ديافراگم f/2.8 را داشته باشم.
من مي خواستم بتوانم تمام زوايا را پوشش دهم، تا به هر ايده ممكني كه مي توانستم داشته باشم پاسخ دهم. آن زمان، من متوجه نشده بودم كه داشتن تمام اين گزينه ها خلاقيت شما را محدود مي كند. در حال حاضر من فقط از لنز ۲۴-۷۰mm استفاده مي كنم و همين لنز تقريبا براي اكثر موقعيت هاي عكاسي من كافي است. ايده پشت آن اين است كه تمام حواس خود را با يك فاصله كانوني خاص تطبيق دهيد، تا بتوانيد عمق يك موقعيت را «ببينيد»، به جاي اين كه انتخاب هاي مختلف حواستان را پرت كنند.
رهبر تور ما، جيكوب، حتي با كمتر از اين عكس مي گيرد، و اغلب تنها از يك دوربين Panasonic Lumix GX8 با يك لنز پرايم ۱۵mm استفاده مي كند. اين رويكرد استفاده از تك لنز و دوربين به شما ياد مي دهد كه جهان را از طريق محدوديت هاي تجهيزات خود ببينيد و خلاقانه خود را با آن تطبيق دهيد.

 



 


من فكر مي كنم كه درس هاي عكاسي بي پايان اند و در نقطه اي از زندگي، آنها ديگر فقط مربوط به عكاسي نيستند و تبديل به آموزه هايي براي زندگي مي شوند.
كدام نكته يا نكته ها از اين آموزش را مفيد تر يافتيد؟ لطفا ديدگاه خود درباره اين آموزش عكاسي را با ما به اشتراك بگذاريد.

 

 

منبع : لنزك



:: برچسب‌ها: دوربین عکاسی ,
:: بازدید از این مطلب : 53
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : شنبه 4 مرداد 1399
.

 

 

در این مقاله، در مورد قابلیت جبران نوردهی (Exposure Compensation) بر روی دوربین خود برای به دست آوردن بهترین نوردهی ها در عکاسی نکاتی خواهید آموخت. در این آموزش عکاسی، خواهیم گفت که جبران نوردهی چیست، چه کاربردی دارد، و اینکه چطور و در کدام مُد نوردهی یا حالت عکاسی قابل استفاده است.




دکمه جبران نوردهی روی دوربین با علامت -/+

شما چه از ورزش ها عکس بگیرید، چه از حیوانات، پرتره ها، اسباب بازی ها، دانه های برف، سنگ ها، ماهی ها، مراسم های عروسی، یا هر چیز دیگری، تقریبا همیشه یک هدف در ذهن دارید. شما می خواهید تصاویرتان به درستی نوردهی شوند. البته، اگر یک تصویر خیلی روشن یا خیلی تاریک باشد می توانید آن را در فتوشاپ اصلاح کنید، و عکس گرفتن با فرمت Raw قطعا به این کار کمک می کند. اما من در طی سال ها متوجه شده ام که بهترین راه حل این است که نوردهی خود را در داخل دوربین یعنی هنگام عکاسی درست به دست آورید.

این به معنی پیدا کردن ترکیب مناسبی از دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو (سه رکن مثلث نوردهی) است تا بتوانید تصویری که می خواهید را به دست آورید. اما گزینه دیگری نیز در اختیار شما قرار دارد – قابلیت جبران نوردهی دوربینتان. درک این که این قابلیت چه کاری انجام می دهد و چطور کار می کند، می تواند به شما کمک کند تا تصاویرتان در داخل دوربین عالی به نظر برسند، بدون این که نیاز باشد بعد از آن چیزی را تنظیم کنید.




جبران نوردهی چیست؟
در اعماق مغز محاسباتی دوربین شما چیزی به نام نورسنج وجود دارد که کار آن اندازه گیری مقدار نوری است که وارد لنز می شود. این به دوربین شما اجازه می دهد تا برخی از تنظیمات نوردهی را به طور خودکار تنظیم کند یا اطلاعات کافی به شما می دهد تا خودتان تنظیمات را انجام دهید.

مشکل نورسنجی و انتخاب نوردهی توسط دوربین
بسته به این که مُد نورسنجی خود را چگونه تنظیم می کنید، دوربین شما ممکن است به کل نوری که از میان لنز وارد دوربین می شود، تنها بخشی از نور در مرکز، یا گاهی اوقات تنها به نوری که نقطه فوکوس خود را در آنجا تنظیم کرده اید، نگاه کند.

همانطور که دوربین شما نور ورودی را اندازه گیری می کند و تنظیمات نوردهی را انجام می دهد، تلاش می کند تا تصویری به دست اورد که به درستی نوردهی شده باشد. دوربین ممکن است دیافراگم را بزرگتر یا کوچکتر کند، سرعت شاتر را تنظیم کند، ایزو را تغییر دهد یا از ترکیبی از هر سه این تکنیک ها استفاده کند تا مطمئن شود که عکس درستی به دست می آید.

مشکل این است که دوربین شما همیشه درک خوبی از این که می خواهید تصویرتان چطور به نظر برسد، ندارد.

 


 

دوربین من، به دلیل وجود آن همه نور در پشت این مرد جوان تلاش می کرد تا این تصویر را تاریک تر کند، بنابراین من از جبران نوردهی استفاده کردم تا پس زمینه را کمی بیش از حد نوردهی (overexposed) کنم، که به این معنی بود که سوژه من به درستی نوردهی میشد.

راه حل چیست
گاهی اوقات ممکن است بخواهید عکس تان کمی زیاد تر نوردهی و روشن تر یا کم تر نوردهی و تاریک تر شود، و اینجاست که قابلیت جبران نوردهی واقعا شروع به درخشیدن می کند. اگر متوجه شوید که تصاویرتان آنقدر که می خواهید روشن یا تاریک از کار درنمی آیند، می توانید خودتان دیافراگم، سرعت شاتر، یا ایزو را تغییر دهید.

یا به دوربین خود بگویید «هی، میشه همه چیز رو کمی روشن کنی؟» و با اعمال سریع جبران نوردهی…، مشکلات شما حل می شوند.

اکثر افراد معتقدند که جبران نوردهی به خصوص در هنگام عکاسی در یک مُد نیمه دستی مانند اولویت دیافراگم یا اولویت شاتر مفید است، اما شما می توانید از آن در مُدهای دیگر مانند مُد خودکار برنامه (Program) یا حتی مُد تمام دستی نیز استفاده کنید.

به منظور رفع برخی از ابهامات پیرامون قابلیت جبران نوردهی، بیایید ببینیم که دوربین شما هنگامی که در هر یک از این مُدها از آن استفاده می کنید، دقیقا چه کاری با تنظیمات انجام می دهد.

نکات کلی برای استفاده از جبران نوردهی
توجه: لطفا توجه کنید که وقتی شما هر مقدار جبران نوردهی اعمال می کنید، برای عکس بعدی شما به طور خودکار بر روی صفر تنظیم نمی شود. شما باید خودتان وقتی کارتان با آن تمام شد، به صورت دستی آن را تغییر دهید.

مشکل: یکی از بزرگترین مشکلاتی که مبتدیان دارند این است که متوجه نمی شوند جبران نوردهی آنها فعال است. اگر شما نوردهی های متغیر دارید، یا تمام تصاویر شما خیلی تاریک یا خیلی روشن هستند – بررسی کنید تا ببینید آیا تنظیم جبران نوردهی جا به جا شده است یا نه و در صورت لزوم آن را بر روی صفر تنظیم کنید.




«جبران نوردهی چگونه کار می کند؟ لطفا، بیشتر برای ما بگو!»

مُد اولویت دیافراگم
اکثر عکاسانی که من می شناسم، به خاطر نحوه تاثیر دیافراگم بر عمق میدان و سایر المان های مهم ترکیب بندی، در درجه اول در مُد اولویت دیافراگم (Av یا A) عکس می گیرند. من تقریبا به طور انحصاری از این مُد استفاده می کنم، معمولا همراه با ایزوی خودکار یا Auto-ISO برای این که مطمئن شوم سرعت شاترم هیچ وقت خیلی آهسته نمی شود، و این کار مانند یک افسون عمل می کند.

من دوست دارم دیافراگم را تنظیم کنم و به دوربینم اجازه دهم تا مراقب همه چیزهای دیگر باشد، چون در نود درصد موارد این کار برای روشی که من ترجیح می دهم عکس بگیرم، آسان تر است. اگر متوجه شوم که تصاویرم خیلی روشن یا خیلی تاریک هستند، برای اصلاح آن جبران نوردهی را تنظیم می کنم.

هنگام عکاسی در مُد اولویت دیافراگم، تنظیم جبران نوردهی هیچ وقت دیافراگم شما را تغییر نمی دهد – چون اگر تغییر می داد کل هدف استفاده از این مُد را زیر سوال می برد! در عوض، سرعت شاتر را با افزایش یا کاهش آن تغییر می دهد تا تصویر شما را روشن تر یا تاریک تر کند.نحوه کار آن چگونه است
در تصویر زیر، که در مُد اولویت دیافراگم گرفته شده است، می توانید ببینید که سوژه بسیار تاریک است، در حالی که پس زمینه به درستی نوردهی شده است. این امر به ویژه نتیجه مُد نورسنجی دوربین من است، اما به این دلیل نیز هست که خود صحنه شامل میزان بالایی از محدوده دینامیکی است و در نتیجه به دست آوردن نوردهی صحیح سخت است.

مُد اولویت دیافراگم، فاصله کانونی ۲۰۰mm، سرعت شاتر ۱/۷۵۰، دیافراگم f/4.0، ایزو ۱۰۰، بدون جبران نوردهی.

برای رفع این مشکل من می توانستم مُد نورسنجی دوربینم را تغییر دهم، اما در عوض تصمیم گرفتم مقدار جبران نوردهی را بر روی +۲EV قرار دهم. نتیجه این بود که پس زمینه کاملا سوخت (بیش از حد نوردهی یا overexposed شد)، در حالی که یک سوژه به درستی نوردهی شده به من داد.

مُد اولویت دیافراگم، فاصله کانونی ۲۰۰mm، سرعت شاتر ۱/۱۸۰ ثانیه، دیافراگم f/4.0، ایزو ۱۰۰، جبران نوردهی +۲EV

نکته اصلی این است که اگرچه مقادیر فاصله کانونی، دیافراگم، و ایزو تغییر نکردند، اما سرعت شاتر قطعا تغییر کرده است. دوربین من آن را به ۱/۱۸۰ ثانیه کاهش داد، که اجازه ورود نور بسیار بیشتری را داد و در نتیجه به یک نوردهی بیش از حد (overexposure) دو استاپ از مبدأ (نقطه صفر) منجر شد.

هنگام استفاده از جبران نوردهی در مُد اولویت دیافراگم، دوربین شما سرعت شاتر را تنظیم خواهد کرد تا سریع تر یا آهسته تر شود، که در صورتی که از یک سوژه متحرک عکس بگیرید می تواند تفاوت زیادی ایجاد کند. شما ممکن است یک سرعت شاتر سریع بخواهید، اما اگر جبران نوردهی را به اندازه چند پله یا استاپ تغییر دهید، ممکن است در نهایت سرعت شاتری به دست آورید که برای ثبت تصویری که می خواهید خیلی آهسته باشد.

این به خودی خود یک مشکل نیست، بلکه نکته ای است که باید به آن توجه کرد و اگر از آنچه که اتفاق می افتد آگاه نباشید، می تواند به طور چشمگیری بر تصاویر شما تاثیر بگذارد. اگر به یک سرعت شاتر سریع نیاز دارید، می توانید ایزو را نیز کمی افزایش دهید.

اولویت شاتر
به طور مشابه، استفاده از جبران نوردهی هنگام عکاسی در مُد اولویت شاتر (Tv یا S)، سرعت شاتر شما را تغییر نخواهد داد، بلکه در عوض دیافراگم را تغییر می دهد تا تصویر شما را روشن تر یا تاریک تر کند.

زمانی که من تصویر زیر را از یک اردک بر روی یک دریاچه یخ زده گرفتم، یک سرعت شاتر سریع می خواستم تا در صورتی که دوست پرنده من سریع شروع به حرکت کرد بتوانم از او عکس بگیرم. بنابراین از مُد اولویت شاتر با سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه استفاده کردم.

مُد اولویت شاتر، فاصله کانونی ۲۰۰mm، سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه، دیافراگم f/8.0، ایزو ۱۰۰، بدون جبران نوردهی

احتمالا می توانید بگویید که یک چیزی در مورد این عکس درست نیست. اردک خیلی تاریک است! من مجبور بودم قبل از این که بپرد آن را سریع روشن کنم، بنابراین جبران نوردهی را به مقدار +۱٫۵EV تغییر دادم.
مُد اولویت شاتر، فاصله کانونی ۲۰۰mm، سرعت شاتر ۱/۲۵۰ ثانیه، دیافراگم f/4.8، ایزو ۱۰۰، جبران نوردهی +۱٫۵EV

این تصویر کمی با مجسمه چوبی ایستا در نمونه مُد اولویت دیافراگم متفاوت است، چون شما به وضوح می توانید تاثیری که جبران نوردهی بر ترکیب بندی داشته است را ببینید. دوربین من سرعت شاتر را تغییر نداد اما از یک دیافراگم بسیار بازتر استفاده کرد که تصویری با عمق میدان بسیار کمتر به من داد. توجه کنید که چطور هم پیش زمینه و هم پس زمینه بسیار مات تر هستند، که نتیجه مستقیم عکاسی با یک دیافراگم بازتر است.

در مورد ایزو چطور؟
شاید متوجه شده باشید که پارامتر سوم نوردهی، یعنی ایزو، تا کنون بدون تغییر باقی مانده است. درحالیکه در اکثر دوربین ها تغییر دیافراگم و سرعت شاتر در هنگام جبران نوردهی استاندارد است، اما ایزو معمولا آخرین پارامتری است که تغییر می کند، مگر این که از ایزوی خودکار استفاده کنید.

در این حالت، دوربین شما به طور قطع در صورت نیاز ایزو را تغییر می دهد، به خصوص اگر در مُد اولویت دیافراگم عکس بگیرید و به مینیمم سرعت شاتر (که در تنظیمات تنظیم شده است) رسیده باشید.

 

من مجبور یودم از یک سرعت شاتر سریع برای این تصویر استفاده کنم و زیاد به دیافراگم اهمیتی نمی دادم، بنابراین در مُد اولویت شاتر عکس گرفتم و از جبران نوردهی برای به دست آوردن تصویری که می خواستم استفاده کردم. من از Auto-ISO استفاده نکردم، چون یک تصویر تمیز خوب می خواستم، بنابراین هنگامی که جبران نوردهی را تغییر دادم، دوربینم فقط دیافراگم را تنظیم کرد.

مُد دستی
توجه: این مورد فقط برای عکاسان دوربین های نیکون صدق می کند! اگر شما از دوربین کانن، فوجی یا هر برند دیگری استفاده می کنید، جبران نوردهی هیچ تاثیری بر مُد دستی ندارد.

جبران نوردهی در مُد دستی (M) کمی متفاوت عمل می کند، چون وقتی آن را تغییر می دهید هیچ چیزی تغییر نمی کند. در عوض، خودِ نورسنج دوربین شماست که تغییر می کند، بنابراین می توانید مقادیر دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو را به صورت دستی تنظیم کنید تا تصویرتان آنطور که می خواهید به نظر برسد.

در مُد دستی، تنظیم جبران نوردهی تنها نحوه نمایش نوردهی توسط نورسنج شما را تغییر می دهد. توجه کنید خط عمودی که نقطه نوردهی مناسب را نشان می دهد، هنگام تغییر مقدار جبران نوردهی به +۲EV چگونه به سمت چپ جابجا شده است.

جادوی دوربین های بدون آینه
من می دانم که موضوع مقایسه دوربین های بدون آینه و DSLR ها می تواند برای برخی از عکاسان کمی موجب ناراحتی شود، اما اگر در این مقاله مربوط به جبران نوردهی حداقل به آن یک اشاره ای نکنم، بعدا افسوس خواهم خورد.

اگرچه همین منطق در مورد مُدهای اولویت دیافراگم و اولویت شاتر نیز صدق می کند، اما تفاوت بزرگ آن این است که در واقع چطور می توانید وقتی به دوربین خود نگاه می کنید بلافاصله ببینید که تنظیمات نوردهی شما تغییر می کند.

صفحه نمایش پشتی این دوربین بدون آینه Fuji X100F به من نشان می دهد که عکس به درستی نوردهی خواهد شد.

این یکی از نقطه قوت های اصلی عکاسی با دوربین های بدون آینه است، اگرچه باید توجه داشت که دوربین های DSLR نیز می توانند این کار را در حالت نمایش زنده (live view) انجام دهند – البته معمولا با کمی سازش مانند فوکوس خودکار آهسته تر که معمولا هنگام استفاده از حالت نمایش زنده اتفاق می افتد.

من می توانم نتیجه یک جبران نوردهی -۱EV را در خوانش های دیجیتالی (یعنی نورسنج، هیستوگرام، و غیره) ببینم، اما از همه مهم تر این است که روشنایی خودِ تصویر نیز کاهش یافته است. این به من کمک می کند تا ایده بسیار خوبی از تاثیری که این جبران نوردهی بر تصویر نهایی خواهد داشت، به دست آورم.

من قبلا کمی می ترسیدم از جبران نوردهی استفاده کنم، چون در واقع نمی فهمیدم که وقتی مقدار آن را تغییر می دهم چه اتفاقی می افتد. با به دست آوردن درک بسیار بهتری از آنچه که دوربینم تغییر می دهد، و علت آن، اکنون با اطمینان بسیار بیشتری هر روز از آن استفاده می کنم تا تصاویری که می خواهم را به دست آورم.

در واقع، من اغلب حتی دیگر مُدهای نورسنجی ام را هم تغییر نمی دهم و در عوض فقط بر جبران نوردهی تکیه می کنم، چون می دانم که چه کاری با عکس های من می کند و از استفاده از آن نمی ترسم. اگر شما هم قبلا هیچ وقت از آن استفاده نکرده اید، حتما آن را امتحان کنید، شاید خوشتان بیاید.

 

 

منبع : لنزک 



:: برچسب‌ها: عکاسی" ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : کرمانی
ت : جمعه 3 مرداد 1399
.

نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی